English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
may i go yes you may U بله ممکن است بله می توانیدبروید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
perpetuting testtimony U تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
possible U ممکن
practicable <adj.> U ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> U ممکن
manageable <adj.> U ممکن
makeable <adj.> U ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> U ممکن
feasible <adj.> U ممکن
doable <adj.> U ممکن
contrivable <adj.> U ممکن
achievable <adj.> U ممکن
posse U ممکن
workable <adj.> U ممکن
executable <adj.> U ممکن
posses U ممکن
conceivable U ممکن
feasible U ممکن
makable <adj.> U ممکن
thinkable U ممکن
to be posible U ممکن بودن
ternary U با سه حالت ممکن
mayhap U ممکن است
interactive U را ممکن میکند
probable error U خطای ممکن
possibility U چیز ممکن شق
possibilities U چیز ممکن شق
possible capacity U گنجایش ممکن
impossible U غیر ممکن
multilevel U با مقادیر ممکن
as far as possible U هر چه ممکن است
available U ممکن الحصول
unfeasible <adj.> U غیر ممکن
perchance U ممکن است
impracticable <adj.> U غیر ممکن
inexecutable <adj.> U غیر ممکن
warnings U توجه به خط ر ممکن
warning U توجه به خط ر ممکن
perhaps U ممکن است
may U ممکن است میتوان
feasible solutions U راه حلهای ممکن
i may go U ممکن است بروم
probable error U خطای ممکن [ریاضی]
legs U مسیر ممکن در یک تابع
leg U مسیر ممکن در یک تابع
pron to U با حداکثر سرعت ممکن
to the nth degree <idiom> U بالاترین وجه ممکن
nemo tenetur ad impossible U غیر ممکن وادارکرد
minimise U کوچک کردن تا حد ممکن
as much as possible U هر قدر ممکن است
an impossible act U کار غیر ممکن
ramp weight U حداکثر وزن ممکن هواپیما
ultimate strength U حاصلضرب بیشترین بار ممکن
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
may i go yes you may U ایا ممکن است من بروم
he may come late U ممکن است دیر بیاید
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
perhaps you have seen it U ممکن است انرادیده باشید
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
you have perhaps seen it U ممکن است انرا دیده باشید
contingency U چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
bifurcation U سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
bistable U که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
phoneme U که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
it is not p to climb it U نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
contingencies U چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
By hook or by crook. somehow. U هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
May I have an iron? U ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. U ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
Can you give me an estimate? U ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
Can you give me the key, please? U لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Can you help me with my luggage? U ممکن است بارم را حمل کنید؟
Would you wait for me, please? U ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
May I have an ashtray? U ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
May I park there? U ممکن است اینجا پارک کنم؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
May I have a blanket? U ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
meshing U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
meshes U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
mesh U هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
full rubber U حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
three state logic U دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
Can you send a breakdown lorry, please? U آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Can you send a mechanic, please? U آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
give a catch U زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
i speak under correction U انچه می گویم ممکن است درست نباشد
Can you serve me immediately? U آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
optimize U کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
Can you help me with my luggage? U ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Will you tell me when to get off? U ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
Could we have a plate please? U ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
Could we have a table outside? U آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Could we have a table in the corner? U آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Can you get it repaired? U آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
She has everything a woman can wish for. U اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
May I have some soap? U ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
May I have a bath towel? U ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
Would you mind filling in this registration form? U آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Could you drive more slowly, please? U ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Could we have a fork please? U ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
May I change this? U آیا ممکن است این را عوض کنم؟
May I have a word with you? U ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
an accessible place U جایی که راه یافتن بدان ممکن است
capacity U انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
capacities U انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
tables U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Could we have a table by the window? U آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? U آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
May I have the menu, please? U ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
May I have the drink list, please? U ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
Could we have a napkin please? U ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
tabling U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Could we have some matches please? U ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
tabled U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
May I trouble you to pass the salt please. U ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه )
Could you move the table a little bit ? U ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
May I have some hangers? U ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
Will you have our luggage sent up? U آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
paths U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
branchpoint U نقط های در برنامه که در آن ممکن است جهش رخ دهد
concentrator U گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Could you help me carry my luggage? U ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
Can I have some more ...? آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟
Would you call the head waiter, please? U لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
path U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
Would you change the tyre please? U آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Could you check the tyre pressure? U آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
May I have some toiletpaper? U ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟
Would you change the lamp please? U آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
maximises U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
Could we have a plate for the child? U آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
maximized U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
prohibitive tax U مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
rated through put U ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
But his body was eventually recovered. U اما ممکن بود او [مرد] فقط مرده بازیافته شود.
back level U نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
frustration U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
petitioning creditor U بستانکاری که به دادگاه اعلام میکند که ممکن است مدیون ورشکسته باشد
frustrations U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
channels U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
Can you show me on the map where I am? U آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
channel U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
limit load U بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
defensive computing U روش برنامه سازی که همه نوع خطای ممکن را در نظر می گیرد
symbolically U برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
channeled U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
truth table U روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
channelled U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
symbolic U برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
channeling U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
supervening impossibility of performance U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
irrationlism U اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
switches U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
The culpable action may be done wilfully or by negligence. U عمل قابل مجازات ممکن است آگاهانه یا با سهل انگاری انجام شود.
switch U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switched U نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
users U یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
user U یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
hazarding U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazard U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarded U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
absorptive terrace U این تراس معمولا به منظورنگهداری و پخش اب دربیشترین سطح ممکن طرح وساخته میشود
Would you let me know before we get to Durham? U ممکن است خواهش کنم قبل از رسیدن به شهر دورهام مرا خبر کنید؟
hazards U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
super- U پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
sense switch U سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
prolixity U بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
intervener U در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
aristocracy U حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracies U حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
channel U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
channeled U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeling U اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com