Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supernal
U
بلند وابسته بعالم بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ambivert
U
شخصی که نه زیاد بعالم باطنی توجه دارد نه بعالم خارجی
talll
U
بلند بالا
high grown
U
بلند بالا
spirituous
U
مربوط بعالم معنویات
cosmic
U
مربوط بعالم هستی
autism
U
عدم توجه بعالم مادی
sublimation
U
توجه بعالم بالاوامور عالیه
anagogy
U
بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
anagoge
U
بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
spiritism
U
اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
animism
U
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
pull up
U
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
uplands
U
بلند
long
U
بلند
megaphone
U
بلند گو
lengthwise
U
بلند
aloud
U
بلند
high
U
بلند
tall
U
قد بلند
upland
U
بلند
highest
U
بلند
legged
U
پا بلند
loudly
U
بلند
highs
U
بلند
tallest
U
قد بلند
long-
U
بلند
longed
U
بلند
highfalutin
U
بلند
loudspeaker
U
بلند گو
longs
U
بلند
high grown
U
بلند قد
talll
U
قد بلند
talll
U
بلند
forte
U
بلند
eminent
U
بلند
high (1 9 to 36)
U
بلند
grandiose
U
بلند
loftily
U
بلند
longer
U
بلند
tallest
U
بلند
taller
U
قد بلند
taller
U
بلند
tall
U
بلند
longest
U
بلند
skyscrapers
U
بلند
skyscraper
U
بلند
willowy
U
بلند
fortes
U
بلند
amplifier
U
بلند گو
eton collan
U
بلند
pointer
U
خط کش بلند
vociferous
U
بلند
loud speaker
U
بلند گو
amplifiers
U
بلند گو
towering
U
بلند
pointers
U
خط کش بلند
rumbustious
U
بلند
megaphones
U
بلند گو
soaring
U
بلند
mouth filling
U
بلند
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
oxlip
U
پامچال بلند
heist
U
بلند کردن
long burst
U
رگبار بلند
outdoor antenna
U
انتن بلند
long term
U
بلند مدت
hoisted
U
بلند کردن
high-minded
U
بلند همت
long splice
U
پیوند بلند
lift
U
بلند کردن
raised kerb
U
لبه بلند
row de dow
U
صدای بلند
long run
U
بلند مدت
long robe
U
ردای بلند
hoists
U
بلند کردن
long haul
U
خط سیر بلند
quick time
U
سر قدم بلند
plyanthus
U
پامچال بلند
knee-high
U
بلند تا سر زانو
heave
U
بلند کردن
throw up
U
بلند کردن
large hearted
U
نظر بلند
rough
U
پست و بلند
roughest
U
پست و بلند
heaved
U
بلند کردن
keep down
U
بلند نشوید
to kick up
U
با پا بلند کردن
jointing plane
U
رنده بلند
mitts
U
دستکش بلند
mitt
U
دستکش بلند
Catholic
U
بلند نظر
Catholics
U
بلند نظر
high hat
U
کلاه بلند
staffs
U
چوب بلند
staffed
U
چوب بلند
staff
U
چوب بلند
lifter
U
بلند کننده
prolong blast
U
سوت بلند
hoist
U
بلند کردن
shandies
U
بلند رویایی
louder
U
باصدای بلند
buzzed
U
صدای بلند
buzz
U
صدای بلند
loudly
U
با صدای بلند
lop sided
U
کوتاه و بلند
loudish
U
کمی بلند
loudish
U
اندکی بلند
sweeps
U
پاروی بلند
slam bang
U
با سر وصدای بلند
loud
U
بلند اوا
lofty
U
بلند پایه
blast furnaces
U
کوره بلند
louder
U
بلند اوا
fortissimo
U
خیلی بلند
fortissimo
U
صدای بلند
loudest
U
باصدای بلند
loud
U
باصدای بلند
loudest
U
بلند اوا
famous
U
بلند اوازه
blast furnace
U
کوره بلند
buzzing
U
صدای بلند
buzzes
U
صدای بلند
lofty
U
بلند بزرگ
loudmouthed
U
بلند اواز
supereminent
U
بسیار بلند
ambitious
U
بلند همت
ambitious
U
بلند پرواز
bell-tower
U
برج بلند
banquette
U
زمین بلند
banquet
U
زمین بلند
lifted
U
بلند کردن
moppy
U
کلفت بلند
long thrust
U
سخمه بلند
magnanimity
U
بلند همتی
tallish
U
نسبتا بلند
heists
U
بلند کردن
high-flying
U
بلند پرواز
altivolant
U
بلند پرواز
magnaimous
U
بلند نطر
louden
U
بلند شدن
slab sided
U
بلند ولاغر
crepido
U
پی پایه بلند
choir-stall
U
صندلی بلند
lifts
U
بلند کردن
shandygaff
U
بلند رویایی
long wave
U
موج بلند
lifting
U
بلند کردن
belly laugh
U
خندهی بلند
screeched
U
صدای بلند
screech
U
صدای بلند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com