Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
with intent to defraud
U
بقصد کلاه برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fraud
U
کلاه برداری
frauds
U
کلاه برداری
swindle
U
کلاه برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
gaud
U
کلاه برداری
rip-off
U
کلاه برداری
swindles
U
کلاه برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
swindled
U
کلاه برداری
gross f.
U
کلاه برداری بزرگ
defrauds
U
کلاه برداری کردن
defrauding
U
کلاه برداری کردن
defrauded
U
کلاه برداری کردن
defraud
U
کلاه برداری کردن
salami technique
U
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
maraud
U
بقصد غارت حمله کردن
To try to strangle someone .
U
گلوی کسی را فشار دادن ( بقصد خفه کردن )
burglarious
U
مرتکب یا وابسته به عمل واردشدن به خانهای درشب بقصد ارتکاب جرم
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
U
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
To live on borrowed money . To play for time .
U
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
casks
U
کلاه جنگی کلاه خود
cask
U
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
U
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
U
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
modiste
U
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
panache
U
پر کلاه
headgear
U
کلاه
jack a dandy
U
کج کلاه
head piece
U
کلاه
pretty fellow
U
کج کلاه
hat
U
کلاه
beau
U
کج کلاه
nightcap
U
شب کلاه
cap
U
کلاه
nightcaps
U
شب کلاه
aigret
U
گل کلاه
hats
U
کلاه
ice cap
U
یخ کلاه
ice-cap
U
یخ کلاه
ice-caps
U
یخ کلاه
opera hat
U
کلاه له شو
capped
U
کلاه
bilk
U
کلاه سر
chapeau
U
کلاه
pompom
U
گل کلاه
cappa
U
کلاه
pitch cap
U
کلاه زفت
petasus
U
کلاه بالدار
postiche
U
کلاه گیس
peruke
U
کلاه گیس
helmet liner
U
کلاه فیبری
periwig
U
کلاه گیس
high hat
U
کلاه بلند
helmet liner
U
کلاه کاسک
pavilions
U
کلاه فرنگی
bonnet
U
کلاه سرگذاشتن
miyred
U
کلاه دار
helmets
U
کلاه اهنی
helmets
U
کلاه خود
pergola
U
کلاه فرنگی
pergolas
U
کلاه فرنگی
helmet
U
کلاه اهنی
pavilion
U
کلاه فرنگی
helmet
U
کلاه خود
kepi
U
کلاه کپی
hatboxes
U
جعبه کلاه
mutch
U
کلاه کتانی
bonnets
U
کلاه سرگذاشتن
wig
U
کلاه گیس
hat
U
کلاه کاردینالی
balaclavas
U
کلاه دوچشمی
balaclava
U
کلاه دوچشمی
hatbox
U
جعبه کلاه
streamers
U
نوارلباس یا کلاه
streamer
U
نوارلباس یا کلاه
bareheaded
U
بدون کلاه
belvedere
U
کلاه فرنگی
hats
U
کلاه کاردینالی
tiaras
U
کلاه پادشاهی
skullcap
U
کلاه بره
skullcaps
U
کلاه بره
beret
U
کلاه بره
berets
U
کلاه بره
cocks
U
کج نهادگی کلاه
cocking
U
کج نهادگی کلاه
cock
U
کج نهادگی کلاه
tiara
U
کلاه پادشاهی
belvidere
U
کلاه فرنگی
black cap
U
کلاه سیاه
fools cap
U
کلاه قیفی
fop
U
کج کلاه ابله
galea
U
کلاه خود
Welsh
U
کلاه گذاشتن
hat block
U
قالب کلاه
hat in hand
U
کلاه دردست
hat tree
U
کلاه اویز
wigs
U
کلاه گیس
door lintel
U
کلاه چهارچوب
d's cap
U
کلاه قیفی
mantles
U
کلاه توری
mantle
U
کلاه توری
casque
U
کلاه خود
cockade
U
نشان کلاه
crush hat
U
کلاه بازیگرخانه
hoods
U
کلاه خود
hood
U
کلاه اهنی
hood
U
کلاه خود
hoods
U
کلاه اهنی
bathing caps
U
کلاه حمام
trilbies
U
کلاه شاپو
rain cap
کلاه کریلی
plume
U
پر کلاه زنان تل
plumes
U
پر کلاه زنان تل
rain hat
کلاه بارانی
casket
U
کلاه خدمت
panama hat
U
کلاه پاناما
panama hats
U
کلاه پاناما
caskets
U
کلاه خدمت
avant-sorps
U
کلاه فرنگی
polls
U
راس کلاه
polled
U
راس کلاه
hatter
U
کلاه فروش
milliners
U
کلاه فروش
stetsons
U
کلاه وسترن
milliner
U
کلاه فروش
bathing cap
U
کلاه حمام
welch
U
کلاه گذاشتن
uncap
U
کلاه از سر برداشتن
crash helmets
U
کلاه ایمنی
hairpiece
U
کلاه گیس
hairpieces
U
کلاه گیس
tricorn
U
کلاه سه ترک
tricone
U
کلاه سه ترک
hatpin
U
گیرهی کلاه
hatpins
U
گیرهی کلاه
stetson
U
کلاه کابوی
capping
U
کلاه سازی
stetson
U
کلاه وسترن
stetsons
U
کلاه کابوی
poll
U
راس کلاه
swindlers
U
کلاه گذار
swindler
U
کلاه گذار
snowcap
U
برف کلاه
steel cap
U
کلاه فولادی
fraudulent
U
کلاه بردار
steel helmet
U
کلاه اهنی
summer house
U
کلاه فرنگی
swindlers
U
کلاه بردار
swindler
U
کلاه بردار
rug
[American E]
U
کلاه گیس
service cap
U
کلاه خدمت
fedora
U
کلاه نمدی مردانه
boaters
U
کلاه حصیری لبهدار
crash helmets
U
کلاه خود ایمنی
to bewig
U
کلاه گیس زدن
casquet
U
کلاه خودسبک وباز
cucullate
U
شبیه کلاه خود
busby
U
یکجور کلاه پوستی
gaskets
U
یکنوع کلاه کاسک
gasket
U
یکنوع کلاه کاسک
top hats
U
کلاه مردانه استوانهای
hooded anorak
U
کاپشن کلاه دار
capuche
U
باشلق یا کلاه شنل
give right arm
<idiom>
U
کلاه به آسمان انداختن
barbers block
U
قالب کلاه گیس
aigrette
U
مرغ ماهیخوار کلاه پر
busbies
U
یکجور کلاه پوستی
gloriette
U
عمارت کلاه فرنگی
chatri
U
[کلاه فرنگی هندی]
balaclavas
U
نوعی کلاه اسکی
casita
U
[کلاه فرنگی کوچک]
balaclava
U
نوعی کلاه اسکی
hatband
U
روبان دور کلاه
top hat
U
کلاه مردانه استوانهای
turbans
U
کلاه عمامه مانند
capeline
U
نوعی کلاه زنانه
capeline
U
کلاه خود کوچک
burgonet
U
نوعی کلاه خود
To search ones conscience .
U
کلاه خود را قا ضی کردن
She was left out in the cold . she was left high and dry .
U
سرش بی کلاه ماند
belvedere
U
کلاه فرنگی مهتابی
palm off
<idiom>
U
سرکسی کلاه گذاشتن
take for a ride
<idiom>
U
سرکسی کلاه گذاشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com