English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Granting the impossibility that . . . U بفرض محال که ...
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
if U بفرض
Supposing that is the case . U بفرض اینکه اینطور باشد
absurdly U بطور محال
reduction to absurdity U احاله به محال
reduction to absurdity U تعلیق به محال
impossible offence U جرم محال
drawee U محال علیه
assignee U محال علیه
apagoge U احاله به محال
third person of a transfer U محال علیه
atemmpting the imposible U شروع به جرم محال
reductio ad absurdum U تعلیق بامر محال
to wait one's leisure U منتظرفرصت محال بودن
reductive ad absurdum U روش اثبات بطلان استدلال ازطریق محال بودن نتیجه ان
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
weeping willow design U طرح بید مجنون [الهام گرفته شده از درخت بید مجنونی که خصوصا در فرش های قاب قابی و چهار محال استفاده می شود.]
drawers U محال علیه برات برات کش
drawer U محال علیه برات برات کش
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com