Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
retroverted
U
بعقب برگشته
resupine
U
بعقب برگشته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
evolute
U
بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
Other Matches
backs
U
بعقب رفتن بعقب بردن
back
U
بعقب رفتن بعقب بردن
renegade
U
از دین برگشته برگشته
renegades
U
از دین برگشته برگشته
rearwards
U
بعقب
sternway
U
حرکت بعقب
inflexed
U
برگشته
retorted
U
برگشته
reflexed
U
برگشته
retroflected
U
برگشته
retrousse
U
برگشته
recurvate
U
برگشته
inverse
U
برگشته
revolute
U
لب برگشته
turn down
U
برگشته
reversion
U
برگشتگی بعقب عود
untread
U
بعقب گام برداشتن
extrorse
U
بیرون برگشته
runagate
U
از دین برگشته
intoed
U
پنجه برگشته
recurvate
U
برگشته کردن
recurve
U
برگشته کردن
revers
U
لبه برگشته
turn down
U
یقه برگشته
apostate
U
از دین برگشته
foxed
U
رنگ برگشته
apostates
U
از دین برگشته
recede
U
دور شدن بعقب سرازیرشدن
wavy
U
جنبش بعقب و جلو متموج
snowplow
U
توقف با بردن پاشنه ها بعقب
recedes
U
دور شدن بعقب سرازیرشدن
receded
U
دور شدن بعقب سرازیرشدن
undercuts
U
ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercut
U
ضربه قوسدار با چرخش بعقب
backcross
U
چند پشت بعقب برگشتن
backspin
U
چرخش و غلطیدن گوی بعقب
receding
U
دور شدن بعقب سرازیرشدن
chukka
U
پوتین نوک برگشته
calkin
U
نوک برگشته نعل
unlucky
U
بخت برگشته بدیمن
hook bill
U
منقار نوک برگشته
pigeon toed
U
دارای پنجه برگشته
involuted
U
بحال نخست برگشته
the tide has turned
U
ورق برگشته است
retroflex
U
خمیده بعقب قفا رفتن زبان
backswept
U
برگشته بطور مایل واریب
kick out
U
وزن خود را بعقب تخته موج بردن
three turn
U
چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
pickup
U
انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
countering
U
چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
countered
U
چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter
U
چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
scimitar
U
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
drop mohawk
U
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
lay back spin
U
چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
in irons
U
نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
billhook
U
نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
climber
U
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
sealsking
U
نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
the inquisition
U
دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
mohawk
U
چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
swing roll
U
چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com