Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hiddenly
U
بطور پوشیده و مکتوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
latently
U
بطور ناپیدا بطور پوشیده
occultly
U
بطور پوشیده یا پنهان
reconditely
U
بطور پوشیده یا عمیق
hidden
U
مکتوم
occult
U
مکتوم
of an unknown parentage
U
پوشیده تبار پوشیده گهر
snow capped
U
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
irretrievably
U
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously
U
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably
U
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
lusciously
U
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly
U
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable
U
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
indeterminately
U
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly
U
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
immortally
U
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
poorly
U
بطور ناچیز بطور غیر کافی
recondite
U
پوشیده
defilade
U
پوشیده
overcast
U
پوشیده
crypto
U
پوشیده
covert
U
پوشیده
painted
U
پوشیده
latent
U
پوشیده
inapparent
U
پوشیده
occult
U
پوشیده
veiled
U
پوشیده
dressed
U
پوشیده
shaded
U
پوشیده
privates
U
پوشیده
furriest
U
خز پوشیده
furry
U
خز پوشیده
feathered
U
پوشیده
florid
U
پوشیده از گل
private
U
پوشیده
larvated
U
پوشیده
impenetrable
U
پوشیده
crested
U
پوشیده
indecorously
U
بطور ناشایسته بطور نازیبا
martially
U
بطور جنگی بطور نظامی
genuinely
U
بطور اصل بطور بی ریا
incisively
U
بطور نافذ بطور زننده
abusively
U
بطور ناصحیح بطور دشنام
improperly
U
بطور غلط بطور نامناسب
secrets
U
اسرارامیز پوشیده
cloudy
U
پوشیده از ابر
sadly dressed
U
جامه غم پوشیده
rolling country
U
زمین پوشیده
robed in bleck
U
سیاه پوشیده
icier
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
iciest
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
icy
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
stubbly
U
پوشیده از کاهبن
shod
U
کفش پوشیده
surmounted with snow
U
پوشیده از برف
snowy
U
پوشیده از برف
snow clad
U
برف پوشیده
scanned image
U
تصویر پوشیده
scurvy
U
پوشیده از شوره
covert
U
پوشیده پوشپر
storehouses
U
انبار سر پوشیده
solvated
U
حلال پوشیده
storehouse
U
انبار سر پوشیده
secret
U
اسرارامیز پوشیده
grassy
U
پوشیده از چمن
glace
U
پوشیده ازشکر
shrubby
U
پوشیده از بوته
uncovered
U
غیر پوشیده
habilitate
U
لباس پوشیده
acloud
U
پوشیده از ابر
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
cryptical
U
پوشیده مرموز
feathery
U
پوشیده ازپر
bosky
U
پوشیده ازبیشه
bosky
U
پوشیده از بوته
armor basis
U
پوشیده با زره
panoplied
U
زره پوشیده از سر تا پا
covered space
U
فضای سر پوشیده
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
concealed
U
پوشیده شده
defiladed area
U
منطقه پوشیده
verrucous
U
پوشیده از گندمه
indoor swimming pool
U
استخر سر پوشیده
covered position
U
موضع پوشیده
cryptonimous
U
پوشیده نام
covered space
U
فضای پوشیده
mystic sense
U
معنی پوشیده
masked epilepsy
U
صرع پوشیده
covered approach
U
مسیر پوشیده
latent defect
U
نقض پوشیده
ivied
U
پوشیده از پاپیتال
masked depression
U
افسردگی پوشیده
kerchiefed or chift
U
بادستمال پوشیده
cryptonym
U
نام پوشیده
beetle
U
پوشیده شدن
beetles
U
پوشیده شدن
cryptogenous
U
پوشیده سبب
verrucose
U
پوشیده از گندمه
plumbeous
U
پوشیده از سرب
efflorescent
U
پوشیده ازگرداملاح
blotchy
U
پوشیده از لکه
tussocky
U
پوشیده ازکلاله مو یا علف
squamose
U
پوشیده از فلس یاپولک
scutate
U
پوشیده از فلسهای بزرگ
clarence
U
درشکه چهارچرخه پوشیده
woody
U
چوبی پوشیده از چوب
stellular
U
پوشیده ازستارگان کوچک
covered approach
U
راه نفوذی پوشیده
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
verdant
U
پوشیده از سبزه بی تجربه
gesso
U
سطح پوشیده از بتونه
solvated proton
U
پروتون حلال پوشیده
culverts
U
مجرای سر پوشیده ابرو
culvert
U
مجرای سر پوشیده ابرو
frosted
U
پوشیده ازشبنم یخ زده
dressed in scarlet
U
جامه سرخ پوشیده
woolfell
U
پوست پوشیده ازپشم
woolskin
U
پوست پوشیده ازپشم
dressed inred
U
جامه سرخ پوشیده
dressed up to the nines
U
با دقت لباس پوشیده
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pruinose
U
پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
heavily overcast
U
ابری پوشیده
[ هواشناسی]
ermined
U
جامه قاقم پوشیده
incog
U
پوشیده بانام عوضی
he is thinly dressed
U
کم لباس پوشیده است
in mourning
U
جامه ماتم پوشیده
rich clad
U
جامه فاخر پوشیده
bushed
U
ازبوته پوشیده شده
he wears black
U
سیاه پوشیده است
there was no secrecy about it
مطلب پوشیده ای نبود
She was dressed in the latest fashion .
U
آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
he is thinly dressed
U
لباس نازک پوشیده است
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
turfy
U
پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
ceil
U
[پوشیده شده با روکوب چوبی]
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
mask
U
زمین پوشیده از دید و تیر
she was prettily dressed
U
جامه قشنگ پوشیده بود
occultist
U
جستجو کننده علوم پوشیده
spinose
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
soddy
U
پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
hidden
U
پنهان کرده شده پوشیده
masks
U
زمین پوشیده از دید و تیر
pollinose
U
پوشیده ازگردههای زرد رنگ
covered approach
U
پیشروی پوشیده معابر مخفی
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
snow-capped
U
دارای قله پوشیده از برف
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
puberulent
U
پوشیده شده از موهای ریز
defilade
U
گودال پوشیده از دید و تیر
lepidote
U
پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
acinarious
U
پوشیده شده از حفرههای کروی
spiny
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
under pledge of secrecy
U
با این قول که راز پوشیده بماند
slipcover
U
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
she wears a shirt
U
پیراهن پوشیده است برتن دارد
to read between the lines
U
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
slushy
<adj.>
U
پوشیده ازبرف آب دار با گل
[اصطلاح روزمره]
pilose
U
پوشیده از موی ریز یا کرک مودار
wooded
U
پوشیده شده از درخت خیلی انبوه
tundras
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundra
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
frost
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
They were all dreesd in black.
U
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
frosts
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
thicketed
U
پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
encapsulated
U
فایل حاوی دستورات پوشیده Post Script
disks
U
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
grandstands
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
They were dressed all in black.
U
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
grandstand
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
slipper bath
U
یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
disk
U
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
gold contacts
U
که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
to gloze over one's words
U
سخنان کسی رابدانگونه تاویل کردن که عیب ان پوشیده ماند
corset cover
U
لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
geode
U
سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
scrubs
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrub
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbing
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
footprints
U
فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
footprint
U
فضای پوشیده شده توسط وسیله ارسال مثل ماهواره یا آنتن
picturing
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
muddy weather
U
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود
[هوا و فضا]
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
pictures
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picture
U
که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
irrevocably
U
بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
screens
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com