Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grimily
U
بطور سیاه و کثیف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in mourning
U
کثیف سیاه
basalt
U
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin
U
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape
U
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sables
U
رنگ سیاه لباس سیاه
bold face
U
طرح سیاه حرف سیاه
sable
U
رنگ سیاه لباس سیاه
black hole
U
حفره سیاه چاله سیاه
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
smutted whcat
U
گندم سیاه یا زنگ سیاه
ethiops
U
سیاب سیاه جیوه سیاه
dirtied
U
کثیف
squalid
U
کثیف
nasty
U
کثیف
mucky
U
کثیف
snotty
U
کثیف
nastiest
U
کثیف
amiss
U
بد کثیف
smeary
U
کثیف
soapless
U
کثیف
mussy
U
کثیف
scabious
U
کثیف
scabbiness
U
کثیف
grimy
U
کثیف
dauby
U
کثیف
wild and woolly
U
کثیف
draggy
U
کثیف
dirtier
U
کثیف
dirties
U
کثیف
nastier
U
کثیف
scabione
U
کثیف
sloppy
U
کثیف
sloppily
U
کثیف
bedraggled
U
کثیف
lousy
U
کثیف
filthiest
U
کثیف
filthier
U
کثیف
bedrabbled
U
کثیف
nasties
U
کثیف
filthy
U
کثیف
dirtiest
U
کثیف
dirty
U
کثیف
smoochy
U
کثیف
dirtying
U
کثیف
grubbier
U
کثیف شلخته
bedraggle
U
کثیف کردن
bemire
U
کثیف کردن
besmear
U
کثیف کردن
splodges
U
کثیف کردن
splodge
U
کثیف کردن
sludge
U
کثیف شدن
buggering
U
کثیف وفاسد
grotty
U
ارزان و کثیف
soiling
U
کثیف کردن
messy
U
کثیف شلوغ
soil
U
کثیف کردن
to
[make]
muddy
U
کثیف کردن
sordid
U
کثیف دون
bugger
U
کثیف وفاسد
buggers
U
کثیف وفاسد
smutch
U
کثیف کردن
smutch
U
لکه کثیف
pigpens
U
جای کثیف
pigpen
U
جای کثیف
pigsty
U
جای کثیف
pigsties
U
جای کثیف
slum
U
محله کثیف
slums
U
محله کثیف
grubbiest
U
کثیف شلخته
sumps
U
استخراب کثیف
sump
U
استخراب کثیف
dirtying
U
کثیف کردن
dirty
U
کثیف کردن
dirtiest
U
کثیف کردن
dirties
U
کثیف کردن
dirtied
U
کثیف کردن
grubby
U
کثیف شلخته
slop
U
ادم کثیف
slub
U
کثیف کردن
dirtier
U
کثیف کردن
scall
U
سعفه کثیف
piggeries
U
جای کثیف
slopped
U
ادم کثیف
slopping
U
ادم کثیف
impure
U
کثیف ناصاف
piggery
U
جای کثیف
piggy wiggy
U
بچه کثیف
soils
U
کثیف کردن
slubber
U
کثیف کردن
irretrievably
U
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
black body radiation
U
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
off-color
<idiom>
U
بد مزه ،کثیف ،بیادب
ragamuffins
U
ادم کثیف و بی سر وپا
ragamuffin
U
ادم کثیف و بی سر وپا
contaminating
U
الوده یا کثیف کردن
contaminates
U
الوده یا کثیف کردن
slummer
U
ساکن محلات کثیف
contaminate
U
الوده یا کثیف کردن
contaminated
U
الوده یا کثیف کردن
nauseously
U
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably
U
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
lusciously
U
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly
U
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable
U
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
sludge
U
جای کثیف ولجن الود
litterbug
U
آدم کثیف وآشغال پاش
litterbugs
U
آدم کثیف وآشغال پاش
How dirty the house is !
U
چقدر خانه کثیف است
draggle tail
U
دارای دامن کثیف والوده
Dont be upset . Dont lose your temper . Keep calm(cool).
U
خونت را کثیف نکن ( خونسرد باش )
scullery
U
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
sculleries
U
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
immortally
U
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
indeterminately
U
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly
U
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly
U
بطور ناچیز بطور غیر کافی
patina
U
[جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
improperly
U
بطور غلط بطور نامناسب
martially
U
بطور جنگی بطور نظامی
incisively
U
بطور نافذ بطور زننده
abusively
U
بطور ناصحیح بطور دشنام
indecorously
U
بطور ناشایسته بطور نازیبا
latently
U
بطور ناپیدا بطور پوشیده
genuinely
U
بطور اصل بطور بی ریا
establish
U
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishing
U
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes
U
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
slob
U
ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
slobs
U
ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
irrevocably
U
بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
swamped
U
سیاه اب
sooty
U
سیاه
night black
U
سیاه
swamping
U
سیاه اب
jet-black
U
سیاه سیاه
blacked
U
سیاه
jetties
U
سیاه
blacker
U
سیاه
black
U
سیاه
swamps
U
سیاه اب
glaucoma
U
اب سیاه
grimy
U
سیاه
Negro
U
سیاه
sad coloured
U
سیاه
dogwood
U
سیاه ال
jetty
U
سیاه
mossy
U
سیاه اب
Negroes
U
سیاه
marshes
U
سیاه اب
marsh
U
سیاه اب
quagmires
U
سیاه اب
quagmire
U
سیاه اب
bog
U
سیاه اب
pitchy
U
سیاه
pitch dark
U
سیاه
ebon
U
سیاه
blackest
U
سیاه
bogs
U
سیاه اب
blacks
U
سیاه
swamp
U
سیاه اب
melanotic
U
سیاه پوست
spades
U
خال دل سیاه
dungeons
U
سیاه چال
viper's grass
U
سفورجنه سیاه
black market
U
بازار سیاه
spade
U
خال دل سیاه
graphite
U
سرب سیاه
mammy
U
دده سیاه
substantia nigra
U
جسم سیاه
rook
U
کلاغ سیاه
tamarack
U
سیاه کاج
rooks
U
کلاغ سیاه
melanic
U
سیاه پوست
the black sea
U
دریای سیاه
colly
U
سیاه کردن
to black out
U
سیاه کردن
the black race
U
نژاد سیاه
to wear willow
U
سیاه پوشیدن
melanite
U
لعل سیاه
denigration
U
سیاه ساختن
lampblack
U
سیاه یکدست
dungeon
U
سیاه چال
kibitka
U
سیاه چادرنمدی
sycamine
U
توت سیاه
black markets
U
بازار سیاه
jet-black
U
سیاه شبقی
chiaroscurist
U
سیاه قلمکار
pissed
U
سیاه مست
sozzled
U
سیاه مست
stoned
U
سیاه مست
zonked
U
سیاه مست
black and blue
U
کبود و سیاه
jetties
U
:سیاه رنگ
whooping cough
U
سیاه سرفه
blacks
U
سیاه کردن
blacks
U
سیاه رنگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com