English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
immutably U بطور تغییر ناپذیر
irreversibly U بطور تغییر ناپذیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
Other Matches
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
immutable U تغییر ناپذیر
unchangeable U تغییر ناپذیر
ireversible U تغییر ناپذیر
inalterable U تغییر ناپذیر
invariable U تغییر ناپذیر
unalterable U تغییر ناپذیر
invariant U تغییر ناپذیر
an inflexible law U قانون تغییر ناپذیر
immutably <adv.> U به طور تغییر ناپذیر
unchangeably <adv.> U به طور تغییر ناپذیر
unalterably <adv.> U به طور تغییر ناپذیر
impalpably U بطور لمس ناپذیر
indestructibly U بطور فنا ناپذیر
irremediably U بطور چاره ناپذیر
intabgibly U بطور لمس ناپذیر
insupportably U بطور تحمل ناپذیر
irremovably U بطور عزل ناپذیر
irremissibly U بطور بخشش ناپذیر
irresistibly U بطور مقاومت ناپذیر
intolerably U بطور تحمل ناپذیر
deathlessly U بطور فنا ناپذیر
indescribably U بطور وصف ناپذیر
irreparably U بطور جبران ناپذیر
insufferably U بطور تحمل ناپذیر
interminably U بطور پایان ناپذیر
invulnerably U بطور شکست ناپذیر
imperviously U بطور خلول ناپذیر
indispensably U بطور چاره ناپذیر
irrecocilably U بطور اصلاح ناپذیر
imperishably U بطور زوال ناپذیر
immiscibly U بطور امیزش ناپذیر
immitigably U بطور تخفیف ناپذیر
incorrigibly U بطور اصلاح ناپذیر
inestimably U بطور تقدیر ناپذیر
inerrably U بطور لغزش ناپذیر
indefeasibly U بطور فسخ ناپذیر
inseparably U بطور تجزیه ناپذیر
irredeemably U بطور چاره ناپذیر
penetrably U بطور نفوذ ناپذیر
indefensibly U بطور دفاع ناپذیر
insuperably U بطور شکست ناپذیر
incurably U بطور علاج ناپذیر
inexcusably U بطور عذر ناپذیر
indefatigably U بطور خستگی ناپذیر
invincibly U بطور شکست ناپذیر
invulnerably U بطور زخم ناپذیر
inscrutably U بطور تفحص ناپذیر
inexhaustibly U بطور خستگی ناپذیر
inviolably U با مصونیت بطور تخلف ناپذیر
imperturbably U با خون سردی بطور تشویش ناپذیر
impassively U بطور تالم ناپذیر ازروی بی عاطفگی
thermosetting plastics U پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
alterably U بطور تغییر پذیر
inalterably U بطور غیرقابل تغییر
gradate U بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
invulnerable U زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changes U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
genuinely U بطور اصل بطور بی ریا
indecorously U بطور ناشایسته بطور نازیبا
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
martially U بطور جنگی بطور نظامی
incisively U بطور نافذ بطور زننده
latently U بطور ناپیدا بطور پوشیده
abusively U بطور ناصحیح بطور دشنام
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
inappeasable U ناپذیر
watertight U اب ناپذیر
waterproof U نم ناپذیر
imperviable U نم ناپذیر
waterproofed U نم ناپذیر
waterproofs U نم ناپذیر
unchallenged U بحث ناپذیر
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
inexcitable U هیجان ناپذیر
ineludible U گریز ناپذیر
integral U جدایی ناپذیر
inexhaustibly U بطورپایان ناپذیر
indubious U تردید ناپذیر
deathless U فنا ناپذیر
indisributable U بخش ناپذیر
indispansably U بطورچاره ناپذیر
indisciplinable U انظباط ناپذیر
indiminishable U کاهش ناپذیر
absolute <adj.> U اجتناب ناپذیر
indefectible U خلل ناپذیر
unavoidable U چاره ناپذیر
indefeasible U بطلان ناپذیر
incommutable U استحاله ناپذیر
immitigable U تخفیف ناپذیر
impartible U بخش ناپذیر
inconsolably U دلداری ناپذیر
impassive U تالم ناپذیر
inconsolable U دلداری ناپذیر
impenitent U توبه ناپذیر
imperviable U سرایت ناپذیر
intolerable U تحمل ناپذیر
ego alien U خود ناپذیر
immiscible U امتزاج ناپذیر
immiscible U امیزش ناپذیر
insoluble U انحلال ناپذیر
passives U اثر ناپذیر
passive U اثر ناپذیر
unwearying U خستگی ناپذیر
fatigueless U خستگی ناپذیر
exhautless U خستگی ناپذیر
unassailable U یورش ناپذیر
engrained U چاره ناپذیر
inalienable U بیع ناپذیر
drainless U خستگی ناپذیر
inseparable U تفکیک ناپذیر
inappealable U پژوهش ناپذیر
imperturbable U تزلزل ناپذیر
incommutably U تبدیل ناپذیر
uncontrollably U کنترل ناپذیر
uncontrollable U کنترل ناپذیر
incompressible U تراکم ناپذیر
incompressible U فشار ناپذیر
inconvertible U مبادله ناپذیر
insufferable U تحمل ناپذیر
incorruptibly U بطورفساد ناپذیر
indecomposable U فساد ناپذیر
incommutable U تخفیف ناپذیر
irremediable U چاره ناپذیر
indescribable U وصف ناپذیر
insupportable U تحمل ناپذیر
inappellable U پژوهش ناپذیر
atomic U تجزیه ناپذیر
incodensable U انقباض ناپذیر
incoercible U انقباض ناپذیر
infallible U لغزش ناپذیر
incommensurable U سنجش ناپذیر
incommensurable U مقایسه ناپذیر
indefeasible U فسخ ناپذیر
unceasing U ایست ناپذیر
ineluctable U چاره ناپذیر
non descript U وصف ناپذیر
non descript U تشریح ناپذیر
nondescript U وصف ناپذیر
undeniably U انکار ناپذیر
undeniable U انکار ناپذیر
immobile U جنبش ناپذیر
water proof U رطوبت ناپذیر
waterproof wire U سیم نم ناپذیر
impregnable U رسوخ ناپذیر
inflexible U انحناء ناپذیر
overpowering U مقاومت ناپذیر
impracticable <adj.> U انجام ناپذیر
inconceivable U تصور ناپذیر
adamant U تزلزل ناپذیر
incurable U درمان ناپذیر
beyond bearing U تحمل ناپذیر
irrefutable U انکار ناپذیر
irrefutable U تکذیب ناپذیر
intangible U لمس ناپذیر
inaccessible U ارتباط ناپذیر
inaccessible U دسترسی ناپذیر
incurable U بهبودی ناپذیر
incurable U علاج ناپذیر
inestimable U تخمین ناپذیر
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
adamantly U تزلزل ناپذیر
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
sateless U سیری ناپذیر
unanswerable U جواب ناپذیر
unchallenged U انکار ناپذیر
inevitable U اجتناب ناپذیر
unbearably U تحمل ناپذیر
remediless U درمان ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com