Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
additionally
U
بطور اضافی یا زائد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
further
U
اضافی زائد
furthers
U
اضافی زائد
furthered
U
اضافی زائد
furthering
U
اضافی زائد
air brush
U
برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
folderol
U
زائد ریشه یاحاشیه زائد
dropper
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
U
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
U
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
U
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
dummy
U
زائد
excrescential
U
زائد
surpluses
U
زائد
intercalary
U
زائد
ascititious
U
زائد
surplus
U
زائد
superfluous
U
زائد
supervacaneous
U
زائد
dummies
U
زائد
recrementitious
U
زائد
extra-
U
زائد
tautologies
U
زائد
extra
U
زائد
overplus
U
زائد
extras
U
زائد
redundant
U
زائد
hypermetric
U
زائد
tautology
U
زائد
hyperbolas
U
قسع زائد
redundant equation
U
معادله زائد
superimposition
U
تحمیل زائد
growth
U
چیز زائد
growths
U
چیز زائد
hyperbola
U
قسع زائد
excrescency
U
رشد زائد
wastes
U
زائد اتلاف
bronchocele
U
غده زائد
red tape
U
تشریفات زائد
redundancies
U
زائد فراوانی
formative
U
حرف زائد
redundancy
U
زائد فراوانی
surplus gas
U
گاز زائد
waste product
U
محصولات زائد
waste
U
زائد اتلاف
offal
U
مواد زائد لاشه
data redundancy
U
زائد بودن داده ها
hypermetric
U
دارای سبب زائد
redundance
U
حشووزوائد سخن زائد
supererogatory
U
زائد بیش از حد لزوم
tankage
U
مواد زائد کشتارگاه
pleonastic
U
دارای سخن زائد
hypercatalectic
U
دارای هجای زائد
periphrastic
U
دارای الفاظ زائد
redundant language
U
سخن زائد یازیادی حشووزوائد
pare
U
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pared
U
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
weed
U
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeding
U
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
periphrasis
U
استعمال واژه ها وعبارات زائد
pleonasm
U
حشو قبیح سخن زائد
weeded
U
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pares
U
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
polypous
U
شبیه گوشت زائد ساقه دار
polypose
U
شبیه گوشت زائد ساقه دار
irretrievably
U
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously
U
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably
U
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
indisputable
U
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously
U
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly
U
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
grossly
U
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
indeterminately
U
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
poorly
U
بطور ناچیز بطور غیر کافی
immortally
U
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
gobo
U
نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
martially
U
بطور جنگی بطور نظامی
abusively
U
بطور ناصحیح بطور دشنام
incisively
U
بطور نافذ بطور زننده
improperly
U
بطور غلط بطور نامناسب
genuinely
U
بطور اصل بطور بی ریا
indecorously
U
بطور ناشایسته بطور نازیبا
latently
U
بطور ناپیدا بطور پوشیده
overflow
U
اضافی
additional
U
اضافی
unduly
U
اضافی
de trop
U
اضافی
surplus
U
اضافی
paragogic
U
اضافی
overflows
U
اضافی
overflowed
U
اضافی
surplusage
U
اضافی
supplemantary
U
اضافی
plus
U
اضافی
surpluses
U
اضافی
accessed
U
اضافی
access
U
اضافی
accessional
U
اضافی
overtime
U
اضافی
supernumerary
U
اضافی
supplementary
U
اضافی
relative
U
اضافی
floating
U
اضافی
extensions
U
اضافی
redundant
U
اضافی
accesses
U
اضافی
extension
U
اضافی
excesses
U
اضافی
excess
U
اضافی
accessing
U
اضافی
the intercalary month
U
ماه اضافی
overirrigation
U
ابیاری اضافی
shootoff
U
مسابقه اضافی
overpayment
U
پرداخت اضافی
overvoltage
U
ولتاژ اضافی
slip sheet
U
صفحه اضافی
spill water
U
ابهای اضافی
supplementary
U
اضافی مکمل
beauty sleep
U
خواب اضافی
flab
U
گوشت اضافی
bonuses
U
پرداخت اضافی
poundage
U
هزینه اضافی
barrage
U
وقت اضافی
postiche
U
متن اضافی
barrages
U
وقت اضافی
surplus material
U
ماده اضافی
surplus production
U
تولید اضافی
surplus stock
U
موجودی اضافی
surplus value
U
ارزش اضافی
surplus water
U
ابهای اضافی
sunk cost
U
هزینههای اضافی
redundant equation
U
معادله اضافی
bonus
U
پرداخت اضافی
additional
<adj.>
U
مکمل اضافی
overhead costs
U
هزینههای اضافی
over
U
گذشته اضافی
extra period
U
وقت اضافی
extra equipment
U
تجهیزات اضافی
extra duty
U
خدمت اضافی
extra current
U
جریان اضافی
an a.chapter
U
یک باب اضافی
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
excess supply
U
عرضه اضافی
excess stock
U
مواد اضافی
extra time
U
وقت اضافی
extra premium
U
پاداش اضافی
addition record
U
رکورد اضافی
additional charges
U
اتهامات اضافی
additional charges
U
خرجهای اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
additional score
U
نمره اضافی
adduct
U
ترکیب اضافی
extra cost
U
هزینه اضافی
aditional service
U
سرویس اضافی
adscript
U
یادداشت اضافی
excess reserves
U
ذخائر اضافی
excess profit
U
سود اضافی
regulating cell
U
پیل اضافی
surcharges
U
هزینه اضافی
surcharge
U
نرخ اضافی
surcharge
U
مالیات اضافی
end cell
U
پیل اضافی
boostes pump
U
پمپ اضافی
surcharge
U
هزینه اضافی
climbing lane
U
خط اضافی در سر بالایی
surcharges
U
مالیات اضافی
excess price
U
قیمت اضافی
excess pressure
U
فشار اضافی
supplementary costs
U
هزینههای اضافی
excess load
U
بار اضافی
auxiliary work
U
کارهای اضافی
excess length
U
طول اضافی
excess capacity
U
فرفیت اضافی
surcharges
U
نرخ اضافی
days of grace
U
مهلت اضافی
intercalary
U
اضافی افزوده
overcharged
U
هزینه اضافی
overcharge
U
هزینه اضافی
incremental cost
U
هزینه اضافی
superimposed
U
اتش اضافی
surtax
U
مالیات اضافی
sudden-death
U
وقت اضافی
sudden death
U
وقت اضافی
overload
U
بار اضافی
overcharges
U
هزینه اضافی
overestimation
U
براورد اضافی
over-
U
گذشته اضافی
overtime
U
ساعات اضافی
overtime
U
وقت اضافی
padding
U
متن اضافی
overloaded
U
بار اضافی
overloads
U
بار اضافی
overhand knot
U
گره اضافی
overcharging
U
هزینه اضافی
overflows
U
ابهای اضافی لبریزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com