English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
rankly U بطورهرزه یا هرزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
run riot U بطورهرزه روییدن
harlot U هرزه
bitching U زن هرزه
bitches U زن هرزه
bitched U زن هرزه
bitch U زن هرزه
giglet U زن هرزه
giglot U زن هرزه
limmer U زن هرزه
love alce U هرزه
lubricousor lubricious U هرزه
minx U زن هرزه
rep U زن هرزه
prurient U هرزه
filth U هرزه
harlots U هرزه
immoral U هرزه
tart U زن هرزه
tarts U زن هرزه
ribald U هرزه
libertine U هرزه
libertines U هرزه
rakish U هرزه
salacious U هرزه
licentious U هرزه
sordid U هرزه
lascivious U هرزه
foulmouthed U هرزه گو
lewd U هرزه
trollop U زن هرزه
profligate U هرزه
sluttish U هرزه
sloven U هرزه
scabrous U هرزه
rake U هرزه
rakes U هرزه
raking U هرزه
jade U زن هرزه
bawdy U هرزه
rantipole U هرزه
rammish U هرزه
lubricious U هرزه
dissolute U هرزه
rakehell U هرزه
rakehelly U هرزه
pornerastic U هرزه
whoremonger U ادم هرزه
rep U مرد هرزه
reprobate U هرزه محرومیت
frivolity U هرزه درایی
whoremaster U ادم هرزه
prater U هرزه درای
crapulent U هرزه خور
nighthawk U هرزه شب گرد
prattfall U هرزه درای
lasciviously U هرزه وار
roue U ادم هرزه
gangue U هرزه سنگ
gamester U هرزه و مهمل
philistia U ادم هرزه
foulmouthed U هرزه دهن
forb U علف هرزه
footle U هرزه درایی
famester U ادم هرزه
demimonde U زنان هرزه
debauchee U ادم هرزه
debauch U هرزه کردن
dander U هرزه گرد
obscence U هرزه وقیح
goats U مرد هرزه
weeded U علف هرزه
lecher U ادم هرزه
palaver U هرزه درایی
cackling U هرزه درایی
cackles U هرزه درایی
cackled U هرزه درایی
cackle U هرزه درایی
weed U علف هرزه
weedy U پر از علف هرزه
perverse U گمراه هرزه
graceless U هرزه بی فرافت
reprobates U هرزه محرومیت
loosest U هرزه بی بندوبار
looser U هرزه بی بندوبار
loose U هرزه بی بندوبار
weeding U علف هرزه
lechers U ادم هرزه
brush U علف هرزه
philistines U ادم هرزه
swivels U هرزه گرد
broad U پهناور زن هرزه
broader U پهناور زن هرزه
swivel U هرزه گرد
brushes U علف هرزه
broadest U پهناور زن هرزه
swivelled U هرزه گرد
philistine U ادم هرزه
pornography U هرزه نگاری
goat U مرد هرزه
prate U هرزه درایی کردن
perversely U بطور هرزه یافاسد
ribald U بدزبان ادم هرزه
journals U شفت هرزه گرد
pruriently U از روی هرزه خیالی
jaw U هرزه درایی کردن
sluts U زن هرزه وشهوت پرست
Pica [disorder] U هرزه خواری [پزشکی]
weeded U کندن علف هرزه
weedless U بدون علف هرزه
gas bag U یاوه سرا هرزه گو
weeding U کندن علف هرزه
journal U شفت هرزه گرد
weediness U پوشیدگی ازعلف هرزه
slut U زن هرزه وشهوت پرست
weed U کندن علف هرزه
traipses U هرزه گردی کردن
traipsing U هرزه گردی کردن
traipse U هرزه گردی کردن
pinion U دنده هرزه گرد
blackgurad U ولگرد ادم هرزه
jaws U هرزه درایی کردن
traipsed U هرزه گردی کردن
he has a loose conduct U ادم هرزه ایست
pinions U دنده هرزه گرد
pinioning U دنده هرزه گرد
sprawl U گشاد نشستن هرزه روییدن
weeder U متصدی چیدن علف هرزه
rogue U از علف هرزه پاک کردن
cocotte U زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
straggles U هرزه روییدن سرگردان بودن
rogues U از علف هرزه پاک کردن
sprawling U گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawls U گشاد نشستن هرزه روییدن
flim flam U هرزه درایی گزاف گویی
straggle U هرزه روییدن سرگردان بودن
straggled U هرزه روییدن سرگردان بودن
straggling U هرزه روییدن سرگردان بودن
crapulent U وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
spud U بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
spuds U بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
cultivator U ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
cultivators U ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
pivots U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivoted U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivot U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
gad U با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
spinning wheels U چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
spinning wheel U چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
scatology U وسواس هرزه گویی وسواس نجاست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com