Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
finely
U
بطورعالی یا فریف یا ریز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thicker
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest
U
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
famously
U
بطورعالی
excellently
U
بسیارخوب بطورعالی یاپسندیده
svelt
U
فریف
minikin
U
فریف
subtile
U
فریف
elegant
U
فریف
precieux
U
فریف
precieuse
U
فریف
chichi
U
فریف
mignon
U
فریف
svelte
U
فریف
pindling
U
فریف
fine
U
فریف
fined
U
فریف
finest
U
فریف
delicate
U
فریف
slender
U
فریف
fine structure
U
استخوانبندی فریف
fine structure
U
ساختار فریف
fine skill
U
مهارت فریف
high grade zink
U
زینک فریف
hyperfine
U
فوق فریف
lenis
U
رقیق فریف
tinnily
U
بطور فریف
superfine
U
بسیار فریف
wiredrawn
U
طویل و فریف
airy-fairy
U
فریف و لطیف
fine boring
U
سوراخکاری فریف
fine adjustment
U
تنظیم فریف
in miniature
U
بطور فریف
aesthetic
U
فریف طبع
elegant maners
U
اطوار فریف
elegant style
U
انشا فریف
sheer
U
مستقیما فریف
aesthetically
U
فریف طبع
quaint
U
خیلی فریف
nobby
U
فریف خیلی شیک
dainty
U
هر چیز فریف و عالی
serrulate
U
دارای دندانههای فریف
serrulated
U
دارای دندانههای فریف
finesse
U
ضربه فریف و ماهرانه
supersubtle
U
فوق العاده فریف
capillary
U
فریف عروق شعریه
capillaries
U
فریف عروق شعریه
sheer
U
پارچه فریف حریری
commercial light gage sheet
U
ورق فریف تجارتی
fretsaw
U
اره فریف کاری
hyperfine structure
U
ساختار فوق فریف
floc
U
کلالهای ازرشتههای فریف
fimbrillate
U
دارای ریشه فریف
fret saw
U
اره فریف کاری
fine motor skills
U
مهارتهای حرکتی فریف
fine miscle movement
U
حرکت فریف عضلانی
fine boring machine
U
دستگاه مته فریف
edition de luxe
U
چاپ فریف یا تجملی
davenport
U
یکنوع میزتحریر فریف
reticulated
U
دارای شبکه سه بعدی فریف
wire gauze
U
تور فریف سیم مانند
penicillate
U
دارای شبکه توری فریف
plumulate
U
دارای پرهای فریف و ریز
rugulose
U
دارای چینهای فریف وکوچک
wirespun
U
زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
curvaceous
U
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
in petto
U
سری بصورت خیلی ریز و فریف
h.f.s
U
structure hyperfine ساختار فوق فریف
curvacious
U
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
cambric
U
نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
mechlin
U
توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
close grained
U
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mignonette
U
یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
close grain
U
دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
diatomite
U
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle
U
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china
U
چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines
U
تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
crocus cloth
U
پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
thumbnails
U
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail
U
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com