Perdic | بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (24 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	willowware U	بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	boulle U	تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
	picture gallery U	اطاق نقاشی
	galleries U	جای ارزان اطاق نقاشی
	gallery U	جای ارزان اطاق نقاشی
	confetti U	کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
	wagon lit U	اطاق ترن دارای خوابگاه
	godroon U	اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
	needle work U	سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
	ornament U	[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
	Dizlyk U	[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
	war paint U	نقاشی بدن برای رزم و پیکار
	picturesqueness U	شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
	pc paint U	برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
	palor U	اطاق برای گفتگو خصوصی
	graphic display U	یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
	drylot U	محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
	vorticism U	مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
	lethal chamber U	اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
	oil on canvas [painting technique] U	رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
	tallow U	پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
	swab U	پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
	swabs U	پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
	catgut U	روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
	jardiniere U	جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
	bay U	یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
	pork barrel U	برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
	sculleries U	اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
	scullery U	اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
	outrigged U	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
	pre imaging U	تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
	tryout U	ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
	joggle U	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
	joggling U	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
	joggles U	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
	joggled U	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
	footwarmer U	فرف اب گرم که در اطاق راه اهن برای گرم کردن پامیگذارند
	compartment marking U	سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
	panel U	نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
	panels U	نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
	ram's horn U	طرح شاخ قوچ [در طرح های ایلیاتی و قشقایی و گاه در طرح های دیگر از این طرح برای تزئین فرش استفاده می شود.]
	saddle cover U	رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
	warrantable U	دارای ارزش برای شهادت
	vitrescent U	اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
	dish U	بشقاب
	vessel U	رگ بشقاب
	plates U	:بشقاب
	a plate U	یک بشقاب
	dishes U	بشقاب
	vessels U	رگ بشقاب
	pl U	بشقاب
	plate U	:بشقاب
	ablest U	پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
	able U	پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
	convoys U	کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
	convoy U	کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
	abler U	پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
	flying saucer U	بشقاب پرنده
	platter U	بشقاب بزرگ
	Frisbees U	بشقاب پرنده
	plate U	بقدر یک بشقاب
	Frisbee U	بشقاب پرنده
	flying saucers U	بشقاب پرنده
	There is a plate missing.	یک بشقاب کم است.
	plates U	بقدر یک بشقاب
	saucers U	بشقاب کوچک
	paper plate U	بشقاب کاغذی
	discs U	بشقاب سوپاپ
	platelike U	بشقاب مانند
	platy U	شبیه بشقاب
	copperplate U	بشقاب مسی
	platefuls U	بقدر یک بشقاب
	dish out U	در بشقاب خوردن
	dishes U	در بشقاب ریختن
	dish U	در بشقاب ریختن
	disc U	بشقاب سوپاپ
	platters U	بشقاب بزرگ
	saucer U	بشقاب کوچک
	UFO U	بشقاب پرنده.
	plateful U	بقدر یک بشقاب
	UFOs U	بشقاب پرنده.
	waste gate U	مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
	faceplate U	چرخ لنگر بشقاب لب تخت
	brattle U	صدای پچ پچ وبهم خوردن بشقاب
	paten U	بشقاب نان عشای ربانی
	The plate is chipped. U	لبه بشقاب پریده است
	club propeller U	ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
	internal wrenching bolt U	پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
	plate rack U	جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
	opalite U	ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
	jukeboxes U	جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
	jukebox U	جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
	ornamentation U	تزئین
	adornments U	تزئین
	embellishments U	تزئین
	adornment U	تزئین
	garnishment U	تزئین
	embellishment U	تزئین
	Could we have a plate please? U	ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
	ancon U	حاشیه تزئین
	anconis U	حاشیه تزئین
	coquillage U	تزئین صدفی
	bedight U	تزئین کردن
	ornament U	تزئین کردن
	emblazonment U	تزئین با نشان و علائم
	knull U	[تزئین محدب شکل]
	floriated U	تزئین شده باگل
	astreated U	تزئین شده با ستاره ها
	array U	ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
	arrays U	ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
	cul-de-lame U	تزئین آویخته [به مانند اهرام]
	pranks U	شوخی زننده تزئین کردن
	prank U	شوخی زننده تزئین کردن
	redoes U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redo U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redone U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	japanize U	بسبک ژاپونی تزئین نمودن
	prince's feather U	تزئین برجسته پشت صندلی
	redoing U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	wallpaper U	با کاغذ دیواری تزئین کردن
	marquetry U	تزئین باچوب وگوش ماهی
	redid U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	ornamentally U	از لحاظ تزئین منباب زینت
	marqueterie U	تزئین باچوب وگوش ماهی
	ornamentallyr U	از لحاظ تزئین میناب زینت
	make up <idiom> U	استقرار وسایل تزئین وآرایش
	spot U	باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
	spots U	باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
	wallpapers U	با کاغذ دیواری تزئین کردن
	choke bore U	روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
	muffins U	نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
	muffin U	نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
	telegenic U	دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
	haustellate U	دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
	rah rah U	دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
	quick disconnect coupling U	کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
	caul U	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
	rock gardens U	باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
	enrichment U	[هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
	green roof U	[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
	rock garden U	باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
	cauliculus U	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
	landscaped U	چشم انداز بامنظره تزئین کردن
	landscape U	چشم انداز بامنظره تزئین کردن
	caulicole U	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
	caulcole U	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
	landscapes U	چشم انداز بامنظره تزئین کردن
	landscaping U	چشم انداز بامنظره تزئین کردن
	cellure U	[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
	ceilure U	[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
	celure U	[قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
	deep stall U	وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
	acrylic lacquer	لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
	landscape gardeners U	متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
	intarsia U	منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
	landscape gardener U	متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
	tulip design U	طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
	edge card U	یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
	filling out U	[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
	isobars U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobar U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobare U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	overcasting U	شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
	arabesque U	منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
	soft shelled U	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
	cementitious U	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
	an fitting U	رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
	portrait U	نقاشی
	daubry U	نقاشی بد
	portraits U	نقاشی
	painting U	نقاشی
	daubery U	نقاشی بد
	pictorial art U	نقاشی
	canvases U	نقاشی
	paintings U	نقاشی
	canvas U	نقاشی
	the brush U	نقاشی
	clattered U	جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
	clatters U	جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
	clattering U	جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
	clatter U	جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
	at U	قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
	jewelled U	[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
	tossle U	منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
	ajaraca U	[تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
	ringent U	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
	tableau U	پرده نقاشی
	pictured U	نقاشی کردن
	graphic U	مربوط به نقاشی
	picturing U	نقاشی کردن
	pictures U	نقاشی کردن
	tablature U	تصویر نقاشی
	his painting lacked repose U	نقاشی وی توافق
	tableaus U	پرده نقاشی
	tableaux U	پرده نقاشی
	picture U	نقاشی کردن
	painted U	نقاشی شده
	paint U	رنگ نقاشی
	wall painting U	نقاشی دیواری
	watercolor U	نقاشی ابرنگ