Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
irregular polymer
U
بسپار نامنظم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polymer
U
بسپار
polymers
U
بسپار
terpolymer
U
سه بسپار
tail to tail polymer
U
بسپار دم به دم
head to tail polymer
U
بسپار سر به دم
head to head polymer
U
بسپار سر به سر
homopolymer
U
جور بسپار
syndiotactic polymer
U
بسپار هم ارایش
living polymer
U
بسپار زنده
heat resistance polymer
U
بسپار گرمایی
organic polymer
U
بسپار الی
polymerize
U
بسپار کردن
polymerize
U
بسپار شدن
regular polymer
U
بسپار منظم
condensation polymer
U
بسپار تراکمی
atactic polymer
U
بسپار بی ارایش
biopolymer
U
زیست بسپار
heteropolymer
U
ناجور بسپار
polymer chemistry
U
شیمی بسپار
high polymer
U
بسپار سنگین
inorganic polymer
U
بسپار معدنی
high polymer
U
بسپار بزرگ
three dimensional polymer
U
بسپار سه بعدی
branched polymer
U
بسپار شاخهای
isotactic polymer
U
بسپار تک ارایش
photopolymer
U
بسپار نوری
linear polymer
U
بسپار خطی
synthetic polymer
U
بسپار زنجیری
polymerizability
U
قابلیت بسپار شدن
long chain polymer
U
بسپار بلند زنجیر
polymolecular polymer
U
بسپار چند مولکولی
homochain polmer
U
بسپار جور زنجیر
hetero organic polymer
U
ناجور بسپار الی
carbon chain polymer
U
بسپار زنجیر کربنی
stereospecific polymer
U
بسپار فضا ویژه
stereoregular polymer
U
بسپار فضا ویژه
out of kelter
U
نامنظم
irregular
U
نامنظم
random
U
نامنظم
sporadic
<adj.>
U
نامنظم
infrequent
<adj.>
U
نامنظم
haywire
U
نامنظم
randomly
U
نامنظم
erratic
U
نامنظم
aperiodic
U
نامنظم
unconventional
U
نامنظم
acrostic
U
نامنظم
stereoirregular polymer
U
بسپار بدون نظم فضایی
random test
U
ازمایش نامنظم
statistic copolymer
U
همبسپار نامنظم
by fits and starts
<idiom>
U
به طور نامنظم
skew polygon
U
کثیرالاضلاع نامنظم
irregulars
U
ارتش نامنظم
disorderly
U
نامنظم مختل
jerky
U
نامنظم رونده
erratic block
U
بلوک نامنظم
flares
U
باشعله نامنظم سوختن
flare
U
باشعله نامنظم سوختن
random wound
U
سیم پیچ نامنظم
poorly graded
U
دانه بندی نامنظم
cross grained
U
دارای رگههای نامنظم
jitter
U
حرکت نامنظم اتفاقی
sporadic group
U
گروه نامنظم
[ریاضی]
flare
U
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
bias
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
randomly
U
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
random
U
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
flares
U
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
out of square
U
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
biases
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
buffet
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
buffets
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
cyclopean
U
[معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
to wobble
[rotate unevenly]
U
لنگ بودن
[تاب داشتن]
[به طور نامنظم چرخیدن]
[اصطلاح روزمره]
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
fracto stratus
U
ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
asynchronous transmission
U
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com