English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
botton U بسته شدن تکمه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
buds U تکمه شکوفه کردن
budded U تکمه شکوفه کردن
bud U تکمه شکوفه کردن
button U تکمه زدن باتکمه محکم کردن
buttoned U تکمه زدن باتکمه محکم کردن
buttoning U تکمه زدن باتکمه محکم کردن
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
buttoning U تکمه
knob U تکمه
button U تکمه
botton U تکمه
tuber U تکمه
buttoned U تکمه
knobs U تکمه
tubers U تکمه
bluebottle U گل تکمه
bluebottles U گل تکمه
buttons U تکمه
impluse switch U تکمه ضربهای
key board U صفحه تکمه ها
emergency push button U تکمه اضطراری
morse key تکمه مورس
start button U تکمه استارت
knob U تکمه گردان
synaptic knob U تکمه سیناپسی
knobs U تکمه گردان
listening key تکمه همشنوایی
microphone button U تکمه میکروفن
push button switch U تکمه فشاری
push key تکمه فشاری
axon hillock U تکمه اکسونی
telegraph key تکمه تلگراف
press key تکمه فشاری
buttony U تکمه دار
The button on my coat off. U تکمه کتم افتاد
start button U تکمه راه اندازی
double-breasted U دوطرف تکمه خور
kingcup U الاله تکمه دار
Do up your shirt buttons. U تکمه های پیراهنت راببند
impluse sending key U تکمه ارسالی ضربه جریان
Press the elevator button. U تکمه آسانسور رافشار بدهید
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
rigs U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
Your buttons have come undone. U تکمه های باز شده است
My buttons mave come off. U تکمه های لباسم کنده شده
overpacking U دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
pack U بسته کردن
packs U بسته کردن
shook U بسته کردن
to commit oneself U خودراگرفتاریا بسته کردن
wrap U بسته بندی کردن
wraps U بسته بندی کردن
parceling U بسته بندی کردن
pack U بسته بندی کردن
packet U بسته بندی کردن
put-up U بسته بندی کردن
parcel U بسته بندی کردن
put up U بسته بندی کردن
stripping U بسته بندی کردن
packs U بسته بندی کردن
packing U بسته بندی کردن
parcels U بسته بندی کردن
packets U بسته بندی کردن
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
packages U قوطی بسته بندی کردن
package U قوطی بسته بندی کردن
size up <idiom> U بسته به شرایط ،برانداز کردن
packaged U قوطی بسته بندی کردن
packets U یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
shunts U موازی کردن بستن بسته شدن
packs U بسته کردن یکدست ورق بازی
pack U بسته کردن یکدست ورق بازی
packet U یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
shunt U موازی کردن بستن بسته شدن
shunted U موازی کردن بستن بسته شدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
unpack U غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking U غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacks U غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
area U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
areas U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
padding U حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
dizen U دسته یا بسته کتان وکنف کتان را اماده کردن
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
antirecovery device U ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
packets U بسته
shut U بسته
curdy U بسته
packet U بسته
barred U بسته
parcel U بسته
fardel U بسته
kit U بسته
trusser U بسته
closed U بسته
kits U بسته
crossed cheque U چک بسته
uncrossed U بسته
shutting U بسته
datagram U یچ بسته
fronted U صف بسته
shuts U بسته
grumous U بسته
bagful U یک بسته
jellied U بسته
crossed chaque U چک بسته
clotted U بسته
connected U بسته
packaged U بسته
shook U بسته
parcels U بسته
corked U بسته
strikebound U بسته
packages U بسته
bundles U بسته
pack U بسته
interdependent U به هم بسته
package U بسته
stacks U بسته
stacked U بسته
stack U بسته
pinioned U کت بسته
solid U بسته
solids U بسته
packed بسته ای
clotty U بسته
logical U یچ بسته
pack box U بسته
bundling U بسته
pent U بسته
bunged up U بسته
imperforate U بسته
packs U بسته
ice bound U یخ بسته
bundle U بسته
bound charge U بار بسته
closed system U سازگان بسته
bound electron U الکترون بسته
closed system U سیستم بسته
box trail U سهم بسته
closed system U نظام بسته
packaged U بسته بندی
packages U بسته بندی
closed subroutine U زیرروال بسته
closed group U گروه بسته
closed game U بازی بسته
close column U ستون بسته
closed fist U مشت بسته
closed area U منطقه بسته
closed file U فایل بسته
closed file U ستون بسته
closed economy U اقتصاد بسته
dog U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
closed loop U حلقه بسته
kits U بسته لوازم
closed traverse U پیمایش بسته
closed society U جامعه بسته
case numbers U شماره بسته ها
package U بسته بندی
closed routine U روال بسته
closed network U شبکه بسته
kit U بسته لوازم
closed mind U ذهن بسته
young ice U یخ تازه بسته
dogs U دفاع بسته
lamblkin U زبان بسته
drafted U بسته کالا
barred <adj.> <past-p.> U بسته شده
barricaded <adj.> <past-p.> U بسته شده
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
packaging U بسته بندی
closed <adj.> <past-p.> U بسته شده
disabled <adj.> <past-p.> U بسته شده
locked <adj.> <past-p.> U بسته شده
vans U کامیون سر بسته
van U کامیون سر بسته
drafts U بسته کالا
program package U بسته برنامه
parcel post U بسته پستی
tongue tied U زبان بسته
packer U بسته بند
packers U بسته بند
packing U بسته بندی
on the rope U بهم بسته
occlusion U بسته شدگی
to shut down U بسته شدن
pre assembled U پیش بسته
application package U بسته کاربردی
as the case may be U بسته بمورد
close-fisted <adj.> U دست بسته
tied up <adj.> U دست بسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com