Perdic | بزبان یا لهجه مخصوص | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	slang U	بزبان یا لهجه مخصوص

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	jargonize U	بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
	patois U	لهجه ولایتی وشهرستانی لهجه محلی
	capella U	بزبان
	uttered U	بزبان اوردن
	alpha aurigae U	عیوق بزبان
	latine U	بزبان لاتینی
	inexpressibles U	بزبان شوخی
	gallice U	بزبان فرانسه
	utter U	بزبان اوردن
	slang U	بزبان عامیانه
	indispensables U	بزبان شوخی
	utters U	بزبان اوردن
	accented U	لهجه
	accents U	لهجه
	accent U	لهجه
	accenting U	لهجه
	dialects U	لهجه
	dialect U	لهجه
	intonation U	لهجه
	intonations U	لهجه
	idioms U	لهجه
	idiom U	لهجه
	in legal parlance U	بزبان یا عباراتی حقوقی
	uvular U	وابسته بزبان کوچک
	doggie U	سگ بزبان کودکان سگ کوچک
	romanic U	متکلم بزبان رومی
	pattering U	لهجه محلی
	brogue U	لهجه محلی
	brogues U	لهجه محلی
	patois U	لهجه عوام
	heavy accent U	لهجه غلیظ
	patters U	لهجه محلی
	provincial dialect U	لهجه ولایتی
	patter U	لهجه محلی
	pattered U	لهجه محلی
	cantonese U	لهجه کانتونی
	cockney U	لهجه لندنی
	jargon U	لهجه خاص
	cockneys U	لهجه لندنی
	atticism U	لهجه اتنی
	formulate U	بیان داشتن بزبان ریاضی
	They were talking in Spanish . U	بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
	formulates U	بیان داشتن بزبان ریاضی
	formulating U	بیان داشتن بزبان ریاضی
	PO U	پبشاب دان بزبان کودکان
	retranslate U	دوباره بزبان نخستین دراوردن
	vulgarization U	تعمیم چیزی بزبان ساده
	formulated U	بیان داشتن بزبان ریاضی
	arabist U	عالم بزبان و علوم عربی
	provincialism U	گویش یا لهجه محلی
	disingenuous U	بدون صراحت لهجه
	I spoke my mind. U	آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
	popularly U	از لحاظ توده مردم بزبان ساده
	provinciality U	لهجه یا عادات یا رسوم ولایتی
	patavinity U	لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
	nuncupation U	افهار مطلبی در پیش گواه بزبان گویی
	latinity U	شیوه نوشتن یا سخن گفتن بزبان لاتینی
	britishism U	لغت یا لهجه یا زبانزد ویژه انگلستان
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	brogan U	چکمه سنگین پاشنه دار لهجه محلی
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	transliteration U	نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	predigest U	بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	frequency shift keying U	روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	transliterate U	عین کلمه یاعبارتی را اززبانی بزبان دیگر نقل کردن حرف بحرف نقل کردن نویسه گردانی کردن
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	particular U	مخصوص
	especial U	مخصوص
	favourites U	مخصوص
	franchise U	حق مخصوص
	favourite U	مخصوص
	extra special U	مخصوص
	franchises U	حق مخصوص
	specific U	مخصوص
	favorites U	مخصوص
	franc U	حق مخصوص
	special U	مخصوص
	specifics U	مخصوص
	francs U	حق مخصوص
	vest pocket U	مخصوص
	particulars U	مخصوص
	specific capacity U	فرفیت مخصوص
	g man U	بازرس مخصوص
	special troops U	یکانهای مخصوص
	special sheaf U	مروحه مخصوص
	special session U	جلسه مخصوص
	bluck density U	وزن مخصوص
	low resistivity U	مقاومت مخصوص کم
	specific weight U	وزن مخصوص
	idiocrasy U	حالت مخصوص
	idoneous U	مختص مخصوص
	specific search U	شناسایی مخصوص
	specific resistivity U	مقاومت مخصوص
	marque U	مدل مخصوص
	specific energy U	انرژی مخصوص
	marque U	علامت مخصوص
	idiosyncrasy U	حال مخصوص
	maid in waiting U	پیشخدمت مخصوص
	built in jack U	جک مخصوص نصب
	specific U	مخصوص معین
	specially U	مخصوص خاص
	specifics U	مخصوص معین
	idiosyncrasies U	حال مخصوص
	selective signalling U	ارتباط مخصوص
	favourite or vor U	ویژه مخصوص
	favorite U	مخصوص سوگلی
	generals U	معمولی و نه مخصوص
	proper U	مخصوص مقتضی
	aides-de-camp U	اجودان مخصوص
	resistivity U	مقاومت مخصوص
	special drawing right U	حق برداشت مخصوص
	special damage U	خسارت مخصوص
	special corrections U	تصحیحات مخصوص
	heavy-duty U	مخصوص کارسنگین
	terminologies U	اصطلاح مخصوص
	terminology U	اصطلاح مخصوص
	heavy duty U	مخصوص کارسنگین
	aide-de-camp U	اجودان مخصوص
	exempted station U	یکان مخصوص
	habiliments U	لباس مخصوص
	special U	مخصوص خاص
	special passport U	پاسپورت مخصوص
	specific gravity U	ورن مخصوص
	specific gravities U	وزن مخصوص
	specific gravities U	ورن مخصوص
	density U	جرم مخصوص
	densities U	جرم مخصوص
	specific gravity U	وزن مخصوص
	parts peculiar U	قطعات مخصوص
	aide de camp U	اجودان مخصوص
	deffered maintenance U	نگهداری مخصوص
	Afro pick	شانه مخصوص فر
	general U	معمولی و نه مخصوص
	unit weight U	وزن مخصوص
	valetdechambre U	پیشخدمت مخصوص
	dry gap bridge U	پل مخصوص اب بریدگی
	game U	کامپیوتر مخصوص
	bolt U	پیچ مخصوص قفل کردن در
	chorea U	تشنج مخصوص
	special services U	خدمات مخصوص
	klister U	واکس مخصوص کف اسکی
	holler U	صدای مخصوص هر حیوان
	podiums U	بالکن جایگاه مخصوص
	jacklight U	نورافکن مخصوص ماهیگیری
	hollers U	صدای مخصوص هر حیوان
	insulativity U	مقاومت ایزولاسیون مخصوص
	blower U	ماشین مخصوص دمیدن
	weightless U	دارای وزن مخصوص کم
	ladies-in-waiting U	مستخدمه مخصوص ملکه
	lady in waiting U	مستخدمه مخصوص ملکه
	lady-in-waiting U	مستخدمه مخصوص ملکه
	silk U	نخ ابریشم مخصوص طراحی
	nursery rhyme U	اشعار مخصوص کودکان
	lectern U	میز مخصوص قرائت
	sla U	انجمن کتابخانههای مخصوص
	phonograph connection U	پریز مخصوص پیکاپ
	skeeter U	قایق مخصوص روی یخ
	prerogatives U	امتیاز مخصوص حق ارثی
	nursery rhymes U	اشعار مخصوص کودکان
	finishing limes U	اهک مخصوص اندود
	fisherman's bend U	گره مخصوص قایقرانی
	prerogative U	امتیاز مخصوص حق ارثی
	hollering U	صدای مخصوص هر حیوان
	kitchen gardens U	باغ مخصوص سبزیکاری
	harrier U	تازی مخصوص شکارخرگوش
	podium U	بالکن جایگاه مخصوص
	opiumden U	محل مخصوص تریاکها
	handrail U	نرده مخصوص دستگیره
	opera glass U	دوربین مخصوص اپرا
	kitchen garden U	باغ مخصوص سبزیکاری
	one horse U	مخصوص یک اسب بی مایه
	oil color U	روغن مخصوص نقاشی
	respective U	بترتیب مخصوص خود
	jemmy U	دیلم مخصوص دزدان
	poolroom U	اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
	jemmies U	دیلم مخصوص دزدان
	hollered U	صدای مخصوص هر حیوان
	handrails U	نرده مخصوص دستگیره
	melinite U	مخصوص تهیه چاشنی
	particle density U	وزن مخصوص حقیقی
	cargo liners U	خط کشتیرانی مخصوص بار
	freestone U	سنگ مخصوص تراش
	lecterns U	میز مخصوص قرائت
	pack saddle U	زین مخصوص بار
	processor U	پردازنده جانبی مخصوص