Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
demobilization
U
بر طرف کردن حالت بسیج عمومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
general mobilization
U
بسیج عمومی
demobilization
U
رفع بسیج عمومی
m day
U
روز اعلام بسیج عمومی
presidential call
U
فرمان بسیج اعلام شده به وسیله رئیس جمهور بسیج اضطراری
mobilization base
U
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization reserves
U
ذخیرههای مربوط به بسیج نیروها امادهای بسیج
browse mode
U
حالت بررسی عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
immobilize
U
بی بسیج کردن
immobilized
U
بی بسیج کردن
mobilised
U
بسیج کردن
immobilizes
U
بی بسیج کردن
immobilising
U
بی بسیج کردن
immobilises
U
بی بسیج کردن
mobilization
U
بسیج کردن
immobilised
U
بی بسیج کردن
mobilizing
U
بسیج کردن
mobilizes
U
بسیج کردن
mobilized
U
بسیج کردن
mobilising
U
بسیج کردن
immobilizing
U
بی بسیج کردن
mobilize
U
بسیج کردن
mobilises
U
بسیج کردن
recalled
U
بسیج کردن قوا
recall
U
بسیج کردن قوا
recalls
U
بسیج کردن قوا
mobilization
U
بسیج کردن تحرک دادن
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
demobilize
U
ازحالت بسیج بیرون اوردن بحالت صلح دراوردن دموبیلیزه کردن
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
mobilisation
U
بسیج
mobilization
U
بسیج
civilian preparedness for war
U
بسیج غیرنظامیان
mobilization exercise
U
تمرین بسیج
economic mobilization
U
بسیج اقتصادی
full mobilization
U
بسیج کامل
mobilization base
U
مبنای بسیج
reserve mobilization
U
بسیج احتیاطها
partial mobilization
U
بسیج جزیی
m day
U
روز بسیج
mobilization of savings
U
بسیج پس انداز
secularize
U
عمومی کردن
secularises
U
عمومی کردن
generalizing
U
عمومی کردن
generalising
U
عمومی کردن
secularized
U
عمومی کردن
generalises
U
عمومی کردن
generalised
U
عمومی کردن
secularizing
U
عمومی کردن
secularised
U
عمومی کردن
generalize
U
عمومی کردن
secularizes
U
عمومی کردن
generalizes
U
عمومی کردن
secularising
U
عمومی کردن
reserve mobilization
U
بسیج نیروهای احتیاط
mobilization exercise
U
تمرین بسیج نیروها
total mobilization
U
بسیج کامل نیروها
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
emergency leave
U
سطح امادلازم برای بسیج
force development
U
برنامه تامین یا بسیج یکانها
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
economic mobilization
U
بسیج منابع اقتصادی باصرفه
ostracizing
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracizes
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracises
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracising
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracize
U
با اراء عمومی تبعید کردن
ostracized
U
با اراء عمومی تبعید کردن
to resort to referendum
U
بافکار عمومی مراجعه کردن
ostracised
U
با اراء عمومی تبعید کردن
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
m day force
U
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
battalia
U
بسیج دستههای نظامی ونیروهای مسلح
publicizing
U
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicised
U
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
to browse
U
بررسی عمومی کردن
[علوم کامپیوتر]
offending public decency
U
جریحه دار کردن عفت عمومی
publicises
U
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicising
U
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicize
U
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicized
U
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicizes
U
اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
mobilization
U
به حرکت دراوردن تحرک بخشیدن بسیج احتیاط ها
dampers
U
دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
damp
U
دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
dampest
U
دلمرده کردن حالت خفقان پیدا کردن مرطوب ساختن
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
service
U
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced
U
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
cold galvanize
U
گالوانیزه کردن در حالت سرد
cold roll
U
نورد کردن در حالت سرد
deconcentrate
U
از حالت تغلیظ خارج کردن
cold swage
U
اهنگری کردن در حالت سرد
cold reduce
U
نورد کردن در حالت سرد
to declare a state of emergency
U
اعلان کردن حالت اضطراری
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
uncouple
U
از حالت زوجی خارج کردن
three-day retreat
U
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
to defend aggressively
U
در حالت تدافع بازی کردن
[ورزش]
demilitarising
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarises
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
break
U
از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
to stonewall
U
در حالت تدافع بازی کردن
[ورزش]
breaks
U
از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
safing
U
از حالت مسلح بودن خارج کردن
demilitarizing
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarized
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarizes
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
done for
<idiom>
U
ویران کردن ،به حالت نزار درآمدن
demilitarised
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarize
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
modes
U
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode
U
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
dedications
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
ready reserve
U
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
readers
U
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
reader
U
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
levy in mess
U
نام نویسی از مردمان سالم برای جنگ بسیج مردمان سالم به طور اجباری
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
escape character
U
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
preparation
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparations
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
housekeeping
U
در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
balanced mobilization
U
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
commonest
U
عمومی
outline
U
خط عمومی
outlining
U
خط عمومی
rife
U
عمومی
public
U
عمومی
outlines
U
خط عمومی
commoners
U
:عمومی
common user
U
عمومی
oecumenical
U
عمومی
popular
U
عمومی
wide
U
عمومی
commoners
U
عمومی
outlined
U
خط عمومی
universal
U
عمومی
ecumenic
U
عمومی
generals
U
عمومی
widest
U
عمومی
wider
U
عمومی
common
U
:عمومی
general
U
عمومی
the public voice
U
عمومی
commonest
U
:عمومی
overt
U
عمومی
hackneyed
U
عمومی
general porpose
U
عمومی
generic
U
عمومی
common
U
عمومی
general welfare
U
رفاه عمومی
public library
U
کتابخانه عمومی
central war
U
جنگ عمومی
potlatch
U
جشن عمومی
pissoir
U
مستراح عمومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com