English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She went to the bad. U بروز سیاه نشست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
meets U نشست نشست گاه
meet U نشست نشست گاه
basalt U نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin U رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
ethiops U سیاب سیاه جیوه سیاه
sables U رنگ سیاه لباس سیاه
sable U رنگ سیاه لباس سیاه
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
smutted whcat U گندم سیاه یا زنگ سیاه
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
bold face U طرح سیاه حرف سیاه
outbreak U بروز
outbreaks U بروز
accession U بروز
d. by d. U روز بروز
incidence U میزان بروز
accessed U بروز مرض حمله
flashed U بروز ناگهانی جلوه
flash U بروز ناگهانی جلوه
prophylactic U مانع بروز مرض
accessing U بروز مرض حمله
access U بروز مرض حمله
screen update U بروز دراوردن صفحه
master file maintenance U فرایند بروز دراوردن
flashes U بروز ناگهانی جلوه
accesses U بروز مرض حمله
adjourn U موکول بروز دیگر شدن
adjourned U موکول بروز دیگر شدن
adjourns U موکول بروز دیگر شدن
adjourning U موکول بروز دیگر شدن
What a mes I made of my life . U دیدی چه بروز خودم آوردم
auxiliaries U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliary U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
redundancies U تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
run U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
runs U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
redundancy U تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
maintainability U توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
to effuse U از خود بیرون [بروز] دادن [مانند مایع نور بو یا کیفیت]
retrofit U بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
black body radiation U تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
circuits U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuit U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
seance U نشست
symposium U هم نشست
symposia U هم نشست
leakage U نشست
slumps U نشست
leakages U نشست
seepage U نشست
symposiums U هم نشست
slumping U نشست
slumped U نشست
settletment U نشست
settlement U نشست
slump U نشست
settlements U نشست
precipitation U ته نشست
deposition U ته نشست
depositions U ته نشست
settlement of the dam U نشست سد
sittings U نشست
sediment U ته نشست
sediments U ته نشست
siting U نشست
sessions U نشست
session U نشست
trimmest U نشست
trims U نشست
trim U نشست
consolidation U نشست
sitting U نشست
fouling U ته نشست
meetings U نشست
meeting U نشست
rate of deposition U سرعت ته نشست
air landed U هوا نشست
electrolytic deposition U ته نشست الکترولیتی
boring stay U محل نشست
assembly U مجمع نشست
calcareous deposit U ته نشست اهکی
lime deposite U ته نشست اهکی
settles U نشست کردن
exudation U برون نشست
oil residue U ته نشست روغن
leaky U نشست کننده
lacustrine sediment U ته نشست دریاچهای
shore formation U ته نشست دریاچهای
subsidence U نشست فرونشینی
annual accumulation of sediment U ته نشست سالانه
subsiding U نشست کردن
subsides U نشست کردن
subsided U نشست کردن
subside U نشست کردن
extravasate U نشست کردن
settle U نشست کردن
precipitated rocks U سنگهای ته نشست
subsidence U نشست خاک
soft spot U ناحیه نشست
to cave in U نشست کردن
trim aft U نشست پاشنه
sinking U استهلاک نشست
trim forward U نشست سینه
true slump U نشست واقعی
special session U نشست ویژه
extraordinary meeting U نشست ویژه
sinkable U نشست کردنی
deposits U ته نشست ته نشین
seep in U نشست کردن
sinks U نشست کردن
closed conference U نشست مسدود
sink U نشست کردن
closed meeting U نشست مسدود
deposit U ته نشست ته نشین
she sat behind me U او پشت من نشست
settlement of the foundation U نشست پی گاه
settlement ratio U نسبت نشست
LSD U لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
special session U نشست فوق العاده
extraordinary meeting U نشست فوق العاده
The dust was laid ( settled ) . U گرد وخاک نشست
powwow U نشست وگفتگو کردن
settlement forecast U پیش بینی نشست
settlement of abutments U نشست تکیه گاه
landing zone U منطقه نشست هوایی
seat of settlement U محل نشست ساختمان
annual accumulation of sediment U سال اورد ته نشست
He was favorably impressed by what I told him . U حرفم دردلش نشست
The plan landed . U هواپیما بزمین نشست
She sat beside ( next to ) her mother . U کنار مادرش نشست
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
proces verbal U صورت جلسه نشست نامه
exudate U ترشح التهابی برون نشست
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
the bird took its perch U مرغ روی چوب نشست
declaratory statute U هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
the veaael was neaped U کشتی بواسطه فرو کش اب بگل نشست
to have a closed meeting U نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
To associate ( mix) with someone . U با کسی نشست وبر خاست کردن
drop U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
he took her in to dinner U انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
dropping U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
dropped U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drops U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
dual U سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
inclusus U گوشه نشینی که در غاریا کلبهای می نشست ودرجهانیان رابروی خود می بست
duplexes U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
bog U سیاه اب
bogs U سیاه اب
pitchy U سیاه
swamping U سیاه اب
blacked U سیاه
jet-black U سیاه سیاه
sooty U سیاه
dogwood U سیاه ال
pitch dark U سیاه
marsh U سیاه اب
jetties U سیاه
Negroes U سیاه
grimy U سیاه
jetty U سیاه
night black U سیاه
blackest U سیاه
ebon U سیاه
mossy U سیاه اب
swamps U سیاه اب
Negro U سیاه
marshes U سیاه اب
blacker U سیاه
black U سیاه
glaucoma U اب سیاه
swamped U سیاه اب
blacks U سیاه
sad coloured U سیاه
swamp U سیاه اب
quagmires U سیاه اب
quagmire U سیاه اب
valve seat insert U مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
blackcock U باقرقره سیاه نر
ethiope U سیاه پوست
blacker U سیاه رنگی
boldface U حروف سیاه
ethiops U مهجون سیاه
jetties U :سیاه رنگ
blackcap U کاکل سیاه
jets U مهر سیاه
blacker U سیاه کردن
black and blue U کبود و سیاه
hohlraum U جسم سیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com