English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nudist U برهنگی گرای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
naturist U طرفدار برهنگی [برهنگی گرا]
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
bareness U برهنگی
the nude U برهنگی
leaflessnes U برهنگی
denudation U برهنگی
nudity U برهنگی
nudism U برهنگی
nudeness U برهنگی
nakedness U برهنگی
nudist U طرفدار برهنگی
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
skeptic U شک گرای
segregationist U جدایی گرای
compass azimuth U گرای مغناطیسی
communalist U اشتراکی گرای
separatist U جدا گرای
sectarian U فرقه گرای
theist U یزدان گرای
back azimuth method U گرای وارونه
solipsist U نفس گرای
theocentric U خدا گرای
assumed azimuth U گرای فرضی
compass direction U گرای مغناطیسی
saprophytic U پوده گرای
progressivist U پیشرفت گرای
lipophilic U چربی گرای
magnetic azimuth U گرای مغناطیسی
meliorist U بهبود گرای
oxyphil U اسید گرای
oxyphile U اسید گرای
photophilic U نور گرای
pneumotropic U ریه گرای
incalescent U گرما گرای
relative bearing U گرای نسبی
ruralist U روستا گرای
dermotropic U پوست گرای
equalitarian U تساوی گرای
evolutionist U فرگشت گرای
grid azimuth U گرای شبکه
grid bearing U گرای شبکه
halophile U ابشور گرای
heliotrope U افتاب گرای
pragmatist U مصلحت گرای
socialist U جامعه گرای
socialists U جامعه گرای
supremacists U برتری گرای
supremacist U برتری گرای
extrovert U برون گرای
extroverts U برون گرای
structuralists U ساخت گرای
feudal U تیول گرای
escapist U گریز گرای
nationalist U ملت گرای
nationalists U ملت گرای
doctrinaire U ایین گرای
capitalist U سرمایه گرای
capitalists U سرمایه گرای
centralist U مرکز گرای
centralists U مرکز گرای
egalitarian U تساوی گرای
structuralist U ساخت گرای
militarist U جنگ گرای
impressionists U برداشت گرای
realistically U تحقق گرای
realistically U راستین گرای
unitarian U توحید گرای
ultramodernist U فرانو گرای
true azimuth U گرای حقیقی
realist U راستین گرای
individualist U فرد گرای
individualists U فرد گرای
unitary U توحید گرای
realistic U راستین گرای
realistic U تحقق گرای
militarists U جنگ گرای
impressionist U برداشت گرای
materialist U ماده گرای
materialists U ماده گرای
escapists U گریز گرای
realist U تحقق گرای
realists U تحقق گرای
realists U راستین گرای
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
visionaries U الهامی رویا گرای
visionary U الهامی رویا گرای
reactionary U مخالفت گرای بی منطق
corrected azimuth U گرای تصحیح شده
hygrophyte U گیاه رطوبت گرای
reactionaries U مخالفت گرای بی منطق
azimuth U گرای نجومی راس القدم
azimuth angle U زاویه گرای نجومی هواپیما
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
compass azimuth U گرای قطب نمای کشتی
closing azimuth error U اشتباه گرای بستن پیمایش
imperialistic U استعمار گرای بهره جویانه
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
quixotic U ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
layihg azimuth U گرای روانه کردن لوله توپ
traditionalist U پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists U پیرو روایات وسنن سنت گرای
conversion angle U زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
gyroscopes U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscope U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarist U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
militarists U ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
introverts U شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introvert U شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
azimuth deviation U اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
ascendant U فراز جو فراز گرای
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com