English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gymnogynous U برهنه تخمدان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fruiting body U تخمدان
drill box U تخمدان
ovisac U تخمدان
ovaries U تخمدان
acapsular U بی تخمدان
matrix or matrices U تخمدان
ovary U تخمدان
ovarium U تخمدان
spay U بی تخمدان کردن
apple core U تخمدان سیب
matrices U شکم تخمدان
ovarian U مربوط به تخمدان
spayed U بی تخمدان کردن
spays U بی تخمدان کردن
pod U تخمدان نیام
pods U تخمدان نیام
ovaritis U التهاب تخمدان
ovariotomy U تخمدان شکافی
ovariectomy U تخمدان برداری
ovarial U مربوط به تخمدان
hypogynous U واقع در زیر تخمدان
inferior ovary U تخمدان پایین افتاده
ootheca U تخمدان سوسک هاگذان
monostylous U دارای یک ساقه تخمدان
encyst U در کیسه یا تخمدان قرار دادن
epigynous U واقع بروی تخمدان برمادگی
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
lodicule U یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
legumen U حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
stripped U برهنه
evite U زن برهنه
starkers U برهنه
sky clad U برهنه
untented U برهنه
discalceate U برهنه
discalceated U برهنه
denudate U برهنه
oats U جو برهنه
bald U برهنه
nude U برهنه
nudes U برهنه
naked U برهنه
baldest U برهنه
balder U برهنه
baldly U برهنه
uncovering U برهنه کردن
uncover U برهنه کردن
uncovers U برهنه کردن
nakedly U برهنه وار
stripping U برهنه سازی
lay bare U برهنه کردن
denude U برهنه کردن
stripteaser U رقاصه برهنه
strip U برهنه کردن
stark naked U بکلی برهنه
to bare U برهنه کردن
barehanded <adj.> U با دست برهنه
undressed U لخت برهنه
widowed of fruits U برهنه از میوه
to lay bare U برهنه کردن
denuded U برهنه کردن
gymnostomous U برهنه دهان
peeled U زائر برهنه
disrobes U برهنه کردن
disrobing U برهنه کردن
divestiture U برهنه سازی
denudation U برهنه سازی
denuding U برهنه کردن
adamite U ادم برهنه
barebaked U سواراسب برهنه
achene U تخم برهنه
bareback U سواراسب برهنه
disrobed U برهنه کردن
disrobe U برهنه کردن
gymnopterous U برهنه بال
denudes U برهنه کردن
gymnocarpous U برهنه میوه
gymnospore U هاگ برهنه
gymnosophist U فیلسوف برهنه
bared U برهنه کردن اشکارکردن
barer U برهنه کردن اشکارکردن
bare U برهنه کردن اشکارکردن
aphyllous U بی شاخ و برگ برهنه
barest U برهنه کردن اشکارکردن
bald animal or tree U درخت یا حیوان برهنه
peeled U برهنه نخ نما شده
bares U برهنه کردن اشکارکردن
magascopic U نمودار بچشم برهنه
baring U برهنه کردن اشکارکردن
indecent exposure U نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
cupids U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
gymnosophy U اصول وطرز زندگی فیلسوفان ومرتاضهای برهنه هندی
Cupid U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
gymnopaedic U درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
geld U بی تخمدان کردن محروم کردن
uncover U اشکار کردن برهنه کردن
uncovering U اشکار کردن برهنه کردن
uncovers U اشکار کردن برهنه کردن
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com