Total search result: 201 (13 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
annual food plan U |
برنامه غذایی سالیانه |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
food program U |
برنامه غذایی |
 |
 |
diets U |
برنامه غذایی |
 |
 |
dieted U |
برنامه غذایی |
 |
 |
dieting U |
برنامه غذایی |
 |
 |
diet U |
برنامه غذایی |
 |
 |
dietetics U |
برنامه ریزی غذایی |
 |
 |
master menu U |
برنامه غذایی اصلی یکان |
 |
 |
api U |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
 |
 |
automatic programming U |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
 |
 |
source U |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
 |
 |
object oriented U |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
 |
 |
newer U |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
 |
 |
new- U |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
 |
 |
new U |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
 |
 |
newest U |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
 |
 |
annum U |
سالیانه |
 |
 |
annually U |
سالیانه |
 |
 |
yearly U |
سالیانه |
 |
 |
annuals U |
سالیانه |
 |
 |
annual U |
سالیانه |
 |
 |
landing schedule U |
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |
 |
 |
swaps U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
 |
 |
swopped U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
 |
 |
swopping U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
 |
 |
swops U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
 |
 |
swap U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
 |
 |
job U |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
 |
 |
jobs U |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
 |
 |
swapped U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
 |
 |
growth ring U |
دایره سالیانه |
 |
 |
per annum U |
هر سالی سالیانه |
 |
 |
yearly allowance U |
مقرری سالیانه |
 |
 |
yearly instalmernts U |
اقساط سالیانه |
 |
 |
p.a U |
مخفف سالیانه |
 |
 |
annual report U |
گزارش سالیانه |
 |
 |
anniversaries U |
سوگواری سالیانه |
 |
 |
year to year fluctuation U |
نوسانات سالیانه |
 |
 |
annual payment U |
قسط سالیانه |
 |
 |
annual payment U |
پرداخت سالیانه |
 |
 |
annuallyy U |
هر ساله سالیانه |
 |
 |
annuity U |
مستمری سالیانه |
 |
 |
annual training U |
اموزش سالیانه |
 |
 |
annual precipitation U |
بارندگی سالیانه |
 |
 |
anniversary U |
سوگواری سالیانه |
 |
 |
dynamic data exchange U |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
 |
 |
miaasl U |
کتاب نماز سالیانه |
 |
 |
annuality factor U |
ضریب مستمر سالیانه |
 |
 |
annuitant U |
گیرنده مستمری سالیانه |
 |
 |
anniversaries U |
جشن سالیانه عروسی |
 |
 |
quinquagenary U |
پنجاهمین جشن سالیانه |
 |
 |
annual general meeting U |
مجمع عمومی سالیانه |
 |
 |
annual general inspection U |
بازدید عمومی سالیانه |
 |
 |
octingentenary or octocen U |
هشتصدمین جشن سالیانه |
 |
 |
anniversary U |
جشن سالیانه عروسی |
 |
 |
mass book U |
کتاب نماز سالیانه |
 |
 |
annual payment factor U |
ضریب بازپرداخت سالیانه |
 |
 |
annals U |
وقایع سالیانه سالنامه |
 |
 |
annuity U |
حقوق یا مقرری سالیانه گذراند |
 |
 |
parentalia U |
جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان |
 |
 |
peter pence U |
زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند |
 |
 |
annual average score U |
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی |
 |
 |
rentlen U |
دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی |
 |
 |
to take inventory U |
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن |
 |
 |
peter penny U |
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند |
 |
 |
quater cent nary U |
جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش |
 |
 |
modular U |
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
 |
 |
Send To command U |
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد |
 |
 |
alimentary U |
غذایی |
 |
 |
trophic U |
غذایی |
 |
 |
messes U |
هم غذایی |
 |
 |
alimental U |
غذایی |
 |
 |
dietetical U |
غذایی |
 |
 |
mess U |
هم غذایی |
 |
 |
wet year U |
سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست |
 |
 |
to settle an a U |
برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن |
 |
 |
preemptive multitasking U |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
 |
 |
encaenia U |
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی |
 |
 |
food perference U |
رجحان غذایی |
 |
 |
food web U |
شبکه غذایی |
 |
 |
dieted U |
رژیم غذایی |
 |
 |
food preference U |
پسند غذایی |
 |
 |
food pyramid U |
هرم غذایی |
 |
 |
food chains U |
زنجیره غذایی |
 |
 |
food chain U |
زنجیره غذایی |
 |
 |
foodstuff U |
ماده غذایی |
 |
 |
diets U |
رژیم غذایی |
 |
 |
dieting U |
رژیم غذایی |
 |
 |
nutritiveness U |
خاصیت غذایی |
 |
 |
food packet U |
بسته غذایی |
 |
 |
lymph U |
شیره غذایی |
 |
 |
rationed U |
جیره غذایی |
 |
 |
ration U |
جیره غذایی |
 |
 |
food deprivation U |
محرومیت غذایی |
 |
 |
rations U |
جیره غذایی |
 |
 |
food dtufe stuff U |
ماده غذایی |
 |
 |
foodstuffs U |
ماده غذایی |
 |
 |
food poisoning U |
مسمویت غذایی |
 |
 |
food industries U |
صنایع غذایی |
 |
 |
diet U |
رژیم غذایی |
 |
 |
regimens U |
پرهیز غذایی |
 |
 |
regimen U |
پرهیز غذایی |
 |
 |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
 |
 |
national educational computing conferenc U |
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش |
 |
 |
isothermal line U |
خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است |
 |
 |
grazing food chain U |
زنجیره غذایی چرندگان |
 |
 |
dietetic U |
وابسته به رژیم غذایی |
 |
 |
provision room U |
انبار مواد غذایی |
 |
 |
dailgy food allowance U |
جیره غذایی روزانه |
 |
 |
Adulterated foodstuff. U |
مواد غذایی تقلبی |
 |
 |
dietary U |
مربوط به رژیم غذایی |
 |
 |
micronutrient U |
عنصر غذایی کم مصرف |
 |
 |
botulism U |
مسمومیت غذایی حاد |
 |
 |
I'm on a diet. |
من رژیم غذایی دارم. |
 |
 |
macronutrient U |
عنصر غذایی پر مصرف |
 |
 |
isotherm U |
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد |
 |
 |
withholding taxes U |
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود |
 |
 |
withholding tax U |
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود |
 |
 |
ration basis U |
مبنای محاسبه جیره غذایی |
 |
 |
ration factor U |
ضریب اماد جیره غذایی |
 |
 |
nutrient U |
ماده مقوی از لحاظ غذایی |
 |
 |
sitology U |
علم تغذیه ورژیم غذایی |
 |
 |
table of food equivalents U |
جدول ارزش جیره غذایی |
 |
 |
stirabout U |
غذایی شبیه اش جو جنب وجوش |
 |
 |
nutrients U |
ماده مقوی از لحاظ غذایی |
 |
 |
assembly U |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
 |
 |
special degration U |
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح |
 |
 |
dietetics U |
فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه |
 |
 |
self digestion U |
جذب خود بخود مواد غذایی |
 |
 |
I musn't eat food containing ... |
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم. |
 |
 |
malnutrition U |
تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی |
 |
 |
master menu U |
لیست مبنای جیره غذایی اصلی |
 |
 |
cure meat U |
نمک سود کردن مواد غذایی |
 |
 |
commissary store annex U |
شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان |
 |
 |
convenience food U |
غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد |
 |
 |
to have the munchies for something U |
یکدفعه هوس چیزی [غذایی] را کردن |
 |
 |
convenience foods U |
غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد |
 |
 |
ration scale U |
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی |
 |
 |
applet U |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
 |
 |
ration credit U |
تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش |
 |
 |
packed lunch |
غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید |
 |
 |
commissaries U |
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش |
 |
 |
commissary U |
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش |
 |
 |
k ration U |
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده |
 |
 |
In the long run fatty food makes your arteries clog up. U |
در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند . |
 |
 |
cereal U |
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود |
 |
 |
cereals U |
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود |
 |
 |
compiler U |
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند |
 |
 |
iterate U |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
 |
 |
iterative routine U |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
 |
 |
scheduled wave U |
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه |
 |
 |
source computer U |
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود |
 |
 |
sequential U |
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند |
 |
 |
business U |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
 |
 |
executive U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
 |
 |
parameters U |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |
 |
 |
goto U |
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد |
 |
 |
executives U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
 |
 |
parameter U |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |
 |
 |
supervisory U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
 |
 |
businesses U |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
 |
 |
stopping U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
 |
 |
diagnostics U |
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد |
 |
 |
developments U |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
 |
 |
stopped U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
 |
 |
stops U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
 |
 |
synthetic address U |
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است |
 |
 |
subprogram U |
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود |
 |
 |
development U |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
 |
 |
stop U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
 |
 |
calling U |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
 |
 |
compiling U |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
 |
 |
object oriented U |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود |
 |
 |
coding U |
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد |
 |
 |
chapter U |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
 |
 |
toolkit U |
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند |
 |
 |
dropping U |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
 |
 |
pl/m U |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |
 |
 |
chapters U |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
 |
 |
optimum schedule U |
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند |
 |
 |
drops U |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
 |
 |
dropped U |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
 |
 |
main line program U |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
 |
 |
concurrent U |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
 |
 |
statements U |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
 |
 |
statement U |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
 |
 |
dynamic link library U |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
 |
 |
compile U |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
 |
 |
debugger U |
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند |
 |
 |
compiled U |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
 |
 |
compiles U |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
 |
 |
c U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |
 |
 |
functions U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
 |
 |
functioned U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
 |
 |
drop U |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
 |
 |
source language U |
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه |
 |
 |
function U |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
 |
 |
conditional U |
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی |
 |
 |
drags U |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
 |
 |
dragged U |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
 |
 |
drag U |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
 |