English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carrier U برنامه حامل میکرب
carriers U برنامه حامل میکرب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antibiosis U تضاد بین یک میکرب و فراوردهء میکرب دیگر که باعث از بین رفتن میکرب اولی میشود
the lancet was infected U نیشترالوده به میکرب شد نیشتر میکرب گرفت
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
api U مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
germicide U میکرب کش
micro or ganism U میکرب
microbes U میکرب
microbe U میکرب
germs U میکرب
germ U میکرب
bacteriologist U میکرب شناس
microzym U میکرب ناخوشی
bacilliphobia U میکرب هراسی
microbiologist U میکرب شناس
microbiology U میکرب شناسی
pneumococcus U میکرب سینه پهلو
to incubate bacteria U کشت میکرب کردن
bacteriology U علم میکرب شناسی
bacteriological U علم میکرب شناسی
bacteriolysis U فساد و تحلیل میکرب
germicidal U وابسته به میکرب کشی
to incubate bacteria U با وسائل ویژه میکرب پروردن
culturing U کشت میکرب در ازمایشگاه برز
anopheles U که ناقل میکرب مالاریا میباشد
culture U کشت میکرب در ازمایشگاه برز
gonococcus U انگل یا میکرب سوزاک گونوکوک
contagium U میکرب سرایت دهنده مرض
cultures U کشت میکرب در ازمایشگاه برز
gonococcal U سوزاکی مربوط به میکرب سوزاک
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
petri dish U فرف کوچک مخصوص کشت میکرب
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented U روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
job U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular U بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command U دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
conveyor U حامل
conveyer U حامل
gerent U حامل
vehicle U حامل
vehicles U حامل
porter U حامل
porters U حامل
bearer U حامل
bearers U حامل
stave U حامل
carriers U حامل
bearer cheque U چک حامل
vector U حامل
carrier U حامل
vectors U حامل
transport U ترابری حامل
linkman U حامل مشعل
transported U ترابری حامل
transports U ترابری حامل
linkmen U حامل مشعل
linkboy U حامل مشعل
transporting U ترابری حامل
vectors U حامل بردار
vehicles U حامل رسانه
tape transport U حامل نوار
thurifer U حامل مجمر
bearer U در وجه حامل
thurifer U حامل بخوردان
vehicle U حامل رسانه
bearers U در وجه حامل
image carrier U حامل تصویر
messengers U طناب حامل
messenger U طناب حامل
vectorial U حامل بردار
gestatorial U حامل پاپ
vector U حامل بردار
messenger wire U سیم حامل
bearing U زاویه حامل
carrier wave U موج حامل
carrier system U سیستم حامل
carrier gas U گاز حامل
bearing angle U زاویه حامل
video carrier U حامل ویدئو
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier frequency U بسامد حامل
carrier detect U تشخیص حامل
carrier detect U کشف حامل
breech block carrier U حامل کولاس
payable to the bearer U در وجه حامل
radius vector U شعاع حامل
color carrier U حامل رنگ
data carrier U حامل داده
data carrier U حامل داده ها
sound carrier U حامل صوت
bearer bond U سند حامل
osborne shackle U قلاب حامل
bearer cheque U چک در وجه حامل
metastasis U هجوم مرض گسترش میکرب مرض
caddied U حامل وسایل بازیگر
pay to the bearer U دروجه حامل بپردازید
persi U حامل راس الغول
caddying U حامل وسایل بازیگر
carriers U حامل غلطک حمال
victualler U کشتی حامل خواربار
slaver U کشتی حامل بردگان
carrier U حامل غلطک حمال
warrant to bearer U به حواله کرد حامل
perseus U حامل راس الغول
caddie U حامل وسایل بازیگر
weapon carrier U حامل جنگ افزار
caddies U حامل وسایل بازیگر
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
stretcher-bearer U حامل تخت روان
stretcher-bearers U حامل تخت روان
platform U رسانگر حامل گیرنده
platforms U رسانگر حامل گیرنده
current carrying conductor U رسانای حامل بار
bearer stock U اسناد در وجه حامل
comport U دربرداشتن حامل بودن
comported U دربرداشتن حامل بودن
comporting U دربرداشتن حامل بودن
bearer bond U سند در وجه حامل
gestatoraial chair U کرسی حامل پاپ
stretcher bearer U حامل تخت روان
carrier frequency U فرکانس موج حامل
carrier color signal U پیام رنگی حامل
armor bearer U حامل اسلحه زرهدار
stave U روی خط حامل نوشتن
caddy U حامل وسایل بازیگر
comports U دربرداشتن حامل بودن
signalled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
conversion angle U زاویه حامل مسیر ناو
flagships U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
party boat U قایق بزرگ حامل مشتریان
payable to bearer U قابل پرداخت در وجه حامل
signal U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
Please pay the bearer . U دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
flagship U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
flag ship U ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
signaled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carabinier U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
carriage paid to U هزینه حمل به حامل پرداخت شده
airdrop container U جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
bank note U چک تضمین شده سند در وجه حامل
signpost U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
signposts U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
carabineer U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
iterative routine U حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
executives U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
goto U دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
compiler U نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
supervisory U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
sequential U حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
executive U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
parameters U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
business U مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
businesses U مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
parameter U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
iterate U حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
stop U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
diagnostics U تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
synthetic address U زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
developments U مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development U مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
subprogram U 1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
calling U مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
stopped U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stops U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
dropping U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com