Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
corrida
U
برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bullfighting
U
مسابقه گاوبازی
team roping
U
مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
background program
U
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
foreground program
U
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
bullfight
U
گاوبازی
buillfight
U
گاوبازی
bullfights
U
گاوبازی
bullring
U
صحنه یامیدان گاوبازی
bullrings
U
صحنه یامیدان گاوبازی
novillero
U
گاوبازی که هنوز برنده نشده
torero
U
گاوباز یا عضو تیم گاوبازی
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
programmatic
U
برنامهای
tether
U
حدود
module
U
حدود
neiggourhood
U
حدود
delimits
U
حدود
ranges
U
حدود
tethers
U
حدود
delimit
U
حدود
delimiting
U
حدود
in the neighbourhood
U
در حدود
tethering
U
حدود
tethered
U
حدود
delimited
U
حدود
realm
U
حدود
confine
U
حدود
confining
U
حدود
precinct
U
حدود
precincts
U
حدود
scantling
U
حدود
vicinity
U
حدود
neighbourhood
U
حدود
neighborhoods
U
حدود
definitions
U
حدود
perambulation
U
حدود
limit
U
حدود
realms
U
حدود
compass
U
حدود
thereabouts
U
در آن حدود
ranged
U
حدود
range
U
حدود
neighbourhoods
U
حدود
scope
U
حدود
purview
U
حدود
about
U
در حدود
definition
U
حدود
modules
U
حدود
well-nigh
U
در حدود
well nigh
U
در حدود
about
<adv.>
U
حدود
ambit
U
حدود
roughly
<adv.>
U
حدود
program budget
U
بودجه برنامهای
multiprogrammed
U
چند برنامهای
planned economy
U
اقتصاد برنامهای
extracurricular
U
فوق برنامهای
planned economies
U
اقتصاد برنامهای
programmed instruction
U
اموزش برنامهای
yaw
U
تجاوز از حدود
purview of an occupation
U
حدود کاری
yawed
U
تجاوز از حدود
purview
U
حدود میدان
range
U
حدود محدوده
coastal frontier
U
حدود ساحلی
hereabout
U
دراین حدود
reached
U
وسعت حدود
verge
U
نزدیکی حدود
reach
U
وسعت حدود
graphic limits
U
حدود گرافیکی
gamut
U
حدود حیطه
thereabouts
U
در حدود آن وقت
frontiers
U
حدود و ثغور
probability limits
U
حدود احتمالی
demarcation
U
تعیین حدود
ranged
U
حدود وسعت
ranges
U
حدود وسعت
ranges
U
حدود محدوده
outed
U
خارج از حدود
ranged
U
حدود محدوده
range
U
حدود وسعت
within cry
U
در حدود صد ارس
reaches
U
وسعت حدود
out
U
خارج از حدود
reaching
U
وسعت حدود
confinement
U
تحدید حدود
in the neighborhood of
U
در حدود
[ریاضی]
whereabouts
U
درچه حدود
out-
U
خارج از حدود
with in ear shot
U
در حدود صدا رس
periphery
U
محیط حدود
class interval
U
حدود طبقه
class limits
U
حدود طبقه
limit of fire
U
حدود اتش
limit check
U
مقابله حدود
delimitation
U
تحدید حدود
lines
U
حدود رویه
line
U
حدود رویه
boundaries
U
حدود یکان
boundaries
U
حدود چیزی
boundary
U
حدود یکان
boundary
U
حدود چیزی
therabout
U
دران حدود
in round numbers 00
U
در حدود 001 عد د
vicinity
U
در حدود در اطراف
peripheries
U
محیط حدود
confidence limits
U
حدود اعتماد
coextensive
U
هم حدود وثغور
verges
U
نزدیکی حدود
limits of confidence
U
حدود اطمینان
thereabout
U
دران حدود
confidence limits
U
حدود اطمینان
delimitation
U
تعیین حدود
trimester
U
در حدود سه ماه
runs
U
ردپا حدود
run
U
ردپا حدود
languages
U
برنامهای که به عنوان مترجم
language
U
برنامهای که به عنوان مترجم
in line coding
U
کدگذاری درون برنامهای
domains
U
برنامهای که حق کپی ندارد
domain
U
برنامهای که حق کپی ندارد
multiprogramming
U
عملکرد چند برنامهای
uniprogramming system
U
سیستم عملکرد تک برنامهای
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
scope
U
میدان و برد و حدود
ultra vires
U
تجاوز از حدود اختیارات
whereabout
U
حدود تقریبی مکان
tolerance
U
حدود قابل تحمل
peg
U
تعیین حدود کردن
inbound
U
محصور در حدود معینی
delimiting
U
تعیین کردن حدود
delimited
U
تحدید حدود کردن
delimited
U
تعیین کردن حدود
delimit
U
تحدید حدود کردن
delimit
U
تعیین کردن حدود
orbits
U
دور حدود فعالیت
orbited
U
دور حدود فعالیت
orbit
U
دور حدود فعالیت
abound
O
تعیین حدود کردن
mark out a ground
U
تحدید حدود زمین
limitation clause
U
ماده تعیین حدود
limitation clause
U
عبارت تعیین حدود
format
U
حدود و مشخصات فرش
tolerances
U
حدود قابل تحمل
pegs
U
تعیین حدود کردن
delimiting
U
تحدید حدود کردن
delimits
U
تعیین کردن حدود
delimits
U
تحدید حدود کردن
demarcated
U
تعیین حدود کردن
spheres
U
مرتبه حدود فعالیت
thereabouts
U
در حدود آن میزان یا تعداد
demarcate
U
تعیین حدود کردن
compass
U
حدود وثغور حوزه
outre
U
خارج از حدود معمولی
sphere
U
مرتبه حدود فعالیت
demarcates
U
تعیین حدود کردن
demarcating
U
تعیین حدود کردن
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
corrupts
U
داده یا برنامهای که خطا دارد
corrupting
U
داده یا برنامهای که خطا دارد
layers
U
برنامهای که تقاضای ارسال کند
corrupted
U
داده یا برنامهای که خطا دارد
layer
U
برنامهای که تقاضای ارسال کند
corrupt
U
داده یا برنامهای که خطا دارد
macdraw
U
برنامهای ترسیمی که برای هنر
in line subroutine
U
زیر روال درون برنامهای
microsoft
U
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
firmware
U
برنامهای که در حافظه فقط خواندنی
multiprogramming system
U
سیستم عملکرد چند برنامهای
digital darkroom
U
برنامهای برای بهبود تصویر
quarts
U
پیمانهای در حدود بیک لیتر
quart
U
پیمانهای در حدود بیک لیتر
to override one's commission
U
از حدود ماموریت خود تجاوزکردن
as far as in me lies
U
تا انجاکه در حدود توانایی من است
transfer limit
U
حدود تصحیحات انتقال تیر
ultra vires
U
بیش از حدود اختیارات قانونی
ultra vires
U
خارج از حدود اختیارات قانونی
range of music
U
حدود یا میدان علم موسیقی
random number
U
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com