English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marginal checking U بررسی مرزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
inferences U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test U و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
borderline U مرزی
mete U : خط مرزی
boundary U مرزی
bordering U خط مرزی
marginal U مرزی
border U خط مرزی
boundaries U مرزی
paralic U مرزی
bordered U خط مرزی
extraterritoriality U برون مرزی
frontier U خط فاصل مرزی
oversea U برون مرزی
boundary trench U نهرچه مرزی
cleavage plane U سطح مرزی
borderline state U حالت مرزی
critical frequency U فرکانس مرزی
boundary surface U سطح مرزی
border land U زمین مرزی
border stone U سنگ مرزی
outpost U پایگاه مرزی
rubicon U مرز خط مرزی
borderline schizophrenia U اسکیزوفرنی مرزی
boundar trench U نهرچه مرزی
boundary conditions U شرایط مرزی
boundary effect U اثر مرزی
boundary layer U لایه مرزی
outposts U پایگاه مرزی
frontalier U یکان مرزی
mete U سنگ مرزی
exterritorial U برون مرزی
marginal check U مقابله مرزی
marchland U زمین مرزی
limiting voltage U ولتاژ مرزی
extraterritorial U برون مرزی
frontier treaty U معاهده مرزی
frontalier U نیروهای مرزی
border installations U تاسیسات مرزی
marginal consciousness U هشیاری مرزی
marginal check U برسی مرزی
marginal test U ازمون مرزی
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
high seas U ابهای برون مرزی
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
surface boundary layer U لایه مرزی سطح
borderline psychosis U روان پریشی مرزی
exterritoriality U حقوق برون مرزی
frontalier U جزو یکان مرزی
barrier combat air patrol U گشتی مرزی هوایی
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
borderline mental deficiency U نقص عقلی مرزی
extraterritoriality U حقوق برون مرزی
laminar boundary layer U لایه مرزی خطی
inland U درون مرزی داخله
terry U سربازمدافع مرزی انگلیس
catchment U حوزه ابریز مرزی
borderline mental retardation U عقب ماندگی ذهنی مرزی
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
overseas U ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
boundaries U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
service line U حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
oversea command U یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
This new frontier incident probably means war. U این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
checks U بررسی
investigations U بررسی
investigation U بررسی
review U بررسی
check U بررسی
deliberations U بررسی
input/output U بررسی
deliberation U بررسی
surveillance U بررسی
checked U بررسی
probe U بررسی
studies U بررسی
surveyed U بررسی
vetting U بررسی
study U بررسی
surveys U بررسی
survey U بررسی
probed U بررسی
probes U بررسی
checking U بررسی
inquiries U بررسی
inquiry U بررسی
examinations U بررسی
examination U بررسی
reviewing U بررسی
reviews U بررسی
scrutiny U بررسی
handling U بررسی
reviewed U بررسی
studying U بررسی
visited U بررسی تفتیش
engineering U بررسی فنی
visit U بررسی تفتیش
built in check U بررسی توکار
empirical study U بررسی تجربی
probes U بررسی کردن
perusing U بررسی کردن
supervision U بررسی شدن
probe U بررسی کردن
peruse U بررسی کردن
perused U بررسی کردن
error checking U بررسی خطا
probed U بررسی کردن
empirical study U بررسی ازمودی
peruses U بررسی کردن
desk checking U بررسی دستی
visits U بررسی تفتیش
studies U بررسی کردن
study U بررسی کردن
studying U غور بررسی
studying U بررسی کردن
scrutiny U بررسی دقیق
area study U بررسی منطقهای
market research U بررسی بازار
area study U بررسی منطقه
appreciation of the situation U بررسی وضعیت
analyze U بررسی با جزئیات
case studies U بررسی موردی
investigations U تحقیق بررسی
case study U بررسی موردی
studies U غور بررسی
cross check U بررسی متقابل
spot checks U بررسی موضعی
spot check U بررسی موضعی
crossecheck U بررسی متقابل
study U غور بررسی
consistency check U بررسی سازگاری
cross-checks U بررسی متقابل
checking of goods U بررسی امتعه
certificate of analysis U گواهی بررسی
cross-checking U بررسی متقابل
cross-checked U بررسی متقابل
cross-check U بررسی متقابل
investigation U تحقیق بررسی
twin check U بررسی توام
survey U تحقیق بررسی
survey U بررسی کردن
3D analysis U بررسی سه بعدی
detailed analysis U بررسی دقیق
unaudited <adj.> U بررسی نشده
unchecked <adj.> U بررسی نشده
unevaluated <adj.> U بررسی نشده
unexamined <adj.> U بررسی نشده
uninspected <adj.> U بررسی نشده
surveyed U بررسی کردن
surveyed U تحقیق بررسی
validity check U بررسی اعتبار
water level observation U بررسی تراز اب
going-over U بررسی دقیق
goings-over U بررسی دقیق
unquestioned U بررسی نشده
surveys U تحقیق بررسی
surveys U بررسی کردن
untested <adj.> U بررسی نشده
enquire into U بررسی کردن
examine U بررسی کردن
explore U بررسی کردن
inspect U بررسی کردن
investigate U بررسی کردن
look into U بررسی کردن
scrutinize U بررسی کردن
survey U بررسی کردن
identity check U بررسی هویت
identity control U بررسی هویت
determine U بررسی کردن
parity U روش بررسی
unverified <adj.> U بررسی نشده
analyse [British] U بررسی کردن
analyze [American] U بررسی کردن
assay U بررسی کردن
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com