English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basically U بررسی از نقط ه آغاز همه چیز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
activate U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activating U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activates U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activated U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inference U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inferences U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test U و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
to begin again از نو آغاز کردن
to set on foot آغاز نهادن
at [in] the beginning U در آغاز [درابتدا ]
school age U سن آغاز تحصیل
to start from the beginning [to start afresh] U از آغاز شروع کردن
come online <idiom> U آغاز به کار کردن
involve U آغاز با اجرای یک برنامه
start U آغاز [ابتدا] [شروع]
involving U آغاز با اجرای یک برنامه
involves U آغاز با اجرای یک برنامه
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
early foot سرعت بیش از حد در آغاز اسبدوانی
It marked the beginning of a war. U این آغاز جنگ بود.
starting whistle U سوت آغاز بازی [ورزش]
accommodation date U تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
to launch [start] a campaign U مبارزه ای [مسابقه ای] را آغاز کردن
to be back to square one <idiom> U دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
to sail [for] U با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
B box U که حاوی آدرس آغاز برنامه است
beginning U حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
I will be instigating [initiating] legal proceedings. U من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
whistle for the start of the second half U سوت آغاز نیمه دوم بازی
beginnings U حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
to clock on [British E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock in [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to punch in [American E] [in the workplace] U مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
applet U برنامه هایی که از Panel Contral آغاز می شوند
dte U وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
to back up U با داستانی از اولش درگذشته دور آغاز کردن
New Year's Day روز اول ژانویه که آغاز سال نو مسیحیان است
timed U 1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند
time U 1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند
times U 1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند
delta clock U مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
interludes U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
root U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled up U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
interlude U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
doubled U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
roots U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
claim frame U فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
beginning U نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
beginnings U نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار
enable U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabled U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabling U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
azerty keyboard U روشن قرار دادن کلیدها روی صفحه کلید که خط اول AZERTY آغاز میشود
commands U کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
command U کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
commanded U کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
Startup folder U پرونده خاص در دیسک سخت که حاوی برنامه هایی است که خودکار اجرا می شوند وقتی که کار ویندوز را آغاز میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
enable U سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enabled U سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enabling U سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enables U سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
interblock gap U نوار مغناطیسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک بعدی
associated document U سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
associated file U سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
Mamihlapinatapai U نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
parent program U برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند.
surveyed U بررسی
probed U بررسی
probes U بررسی
check U بررسی
probe U بررسی
investigations U بررسی
checked U بررسی
study U بررسی
checking U بررسی
studying U بررسی
checks U بررسی
survey U بررسی
examinations U بررسی
handling U بررسی
scrutiny U بررسی
examination U بررسی
investigation U بررسی
studies U بررسی
vetting U بررسی
reviewing U بررسی
deliberation U بررسی
reviews U بررسی
deliberations U بررسی
surveys U بررسی
input/output U بررسی
review U بررسی
surveillance U بررسی
inquiry U بررسی
reviewed U بررسی
inquiries U بررسی
gap U نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
gaps U نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
second check U بررسی دوباره
built in check U بررسی توکار
crossecheck U بررسی متقابل
desk checking U بررسی دستی
empirical study U بررسی تجربی
water level observation U بررسی تراز اب
empirical study U بررسی ازمودی
error checking U بررسی خطا
field study U بررسی میدانی
limit check U بررسی حدی
marginal checking U بررسی مرزی
resurvey U بررسی مجدد
market review U بررسی بازار
certificate of analysis U گواهی بررسی
checking of goods U بررسی امتعه
supervision U بررسی شدن
consistency check U بررسی سازگاری
peruse U بررسی کردن
indagate U بررسی کردن
second check U بررسی نهایی
sequence check U بررسی ترتیبی
cross-checks U بررسی متقابل
cross-checking U بررسی متقابل
cross-checked U بررسی متقابل
cross-check U بررسی متقابل
time study U بررسی زمانی
twin check U بررسی توام
validity check U بررسی اعتبار
cross check U بررسی متقابل
technical studies U بررسی فنی
going-over U بررسی دقیق
spot checks U بررسی موضعی
spot check U بررسی موضعی
formal review U بررسی رسمی
staff study U بررسی ستادی
unquestioned U بررسی نشده
goings-over U بررسی دقیق
perused U بررسی کردن
studies U غور بررسی
parity check U بررسی توازن
engineering U بررسی فنی
case studies U بررسی موردی
scrutiny U بررسی دقیق
investigation U تحقیق بررسی
studies U بررسی کردن
process control U بررسی فرایند
investigations U تحقیق بررسی
preliminary investigation U بررسی مقدماتی
pilot study U بررسی مقدماتی
visit U بررسی تفتیش
parity checking U بررسی توازن
study U غور بررسی
study U بررسی کردن
studying U غور بررسی
studying U بررسی کردن
visits U بررسی تفتیش
visited U بررسی تفتیش
range check U بررسی محدوده
case study U بررسی موردی
analyze U بررسی با جزئیات
probe U بررسی کردن
handleing time U زمان بررسی
methodical study U بررسی روشمند
market survey U بررسی بازار
reconcider U بررسی کردن
redudancy check U بررسی افزونگی
perusing U بررسی کردن
redundancy check U بررسی افزونگی
overflow check U بررسی سرریزی
area study U بررسی منطقهای
area study U بررسی منطقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com