Perdic | بردن با فاصله زیاد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	easily U	بردن با فاصله زیاد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	thick U	با فاصله زیاد از دوسطح
	thicker U	با فاصله زیاد از دوسطح
	thickest U	با فاصله زیاد از دوسطح
	It is some distance to the school . U	تا مدرسه فاصله زیاد است
	to space out U	زیاد فاصله دادن گشادترکردن
	To keep one s distmce from some one . U	از کسی فاصله گرفتن ( زیاد صمیمی نشدن )
	spread U	فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
	spreads U	فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
	iodism U	خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
	screw up U	زیاد بالا بردن اجاره
	hand U	بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
	handing U	بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
	talk somebody's head off <idiom> U	سر کسی را بردن [زیاد حرف زدن]
	shim U	واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
	sky U	زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
	skies U	زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
	to occupy much space U	فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
	inflate U	پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
	inflates U	پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
	inflating U	پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
	relaxation time U	فاصله زمانی بین از بین بردن اشفتگی و برقراری حالت تعادل
	single space U	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
	following distance U	فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
	point blank range U	فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
	interval U	فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
	space U	فاصله دادن فاصله داشتن
	spaces U	فاصله دادن فاصله داشتن
	collision parameter U	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
	alley U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	alleys U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	alleyways U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	load call U	وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
	compression ignition U	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
	hole U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	holed U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	holes U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	holing U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	close march U	راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
	I didnt get much sleep. U	زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
	go no go U	اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
	overbuild U	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
	imbibe U	تحلیل بردن فرو بردن
	imbibed U	تحلیل بردن فرو بردن
	imbibing U	تحلیل بردن فرو بردن
	imbibes U	تحلیل بردن فرو بردن
	to push out U	پیش بردن جلو بردن
	masochism U	لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
	to hold somebody in great respect U	کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
	surcharges U	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
	surcharge U	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
	high speed U	با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
	space U	جا فاصله
	hiatus U	فاصله
	clearance U	فاصله
	unremittingly U	بی فاصله
	head space U	فاصله سر
	en dash U	خط فاصله ان
	em dash U	خط فاصله ام
	gap U	فاصله
	diastema U	فاصله
	space U	فاصله
	discontinuance U	فاصله
	space bar U	فاصله زن
	distance U	فاصله
	intermezzo U	فاصله
	intermittence U	فاصله
	length U	فاصله
	blank U	فاصله
	blankest U	فاصله
	lengths U	فاصله
	distances U	فاصله
	per saltum U	بی فاصله
	tele U	فاصله
	blank character U	فاصله
	spaces U	فاصله
	range U	فاصله
	interregnums U	فاصله
	ranged U	فاصله
	ranges U	فاصله
	interval U	فاصله
	equidistant U	هم فاصله
	single space U	تک فاصله تو هم
	spaces U	جا فاصله
	gaps U	فاصله
	interregna U	فاصله
	interregnum U	فاصله
	spacing U	فاصله
	light gap U	فاصله روشنایی
	signal distance U	فاصله علامتی
	interval confidence U	فاصله اطمینان
	space condition U	شرط فاصله
	shouting distance U	فاصله صدا رس
	sight distance U	فاصله دید
	safe distance U	فاصله بی خطر
	keyspace U	فاصله کلیدی
	intervalometer U	فاصله سنج
	known distance U	فاصله معلوم
	lattice spacing U	فاصله شبکه
	light gap U	فاصله نور
	shim U	فاصله پرکن
	social distance U	فاصله اجتماعی
	spacing bias U	پیشقدر فاصله
	magnet gap U	فاصله هوایی
	distant U	فاصله دار
	mode interval U	فاصله نما
	intermissions U	فاصله عود
	normal interval U	فاصله معمولی صف
	focal length U	فاصله کانونی
	space condition U	حالت فاصله
	stadimeter U	فاصله یاب
	subinterval U	فاصله فرعی
	line spacing U	فاصله خطوط
	space bar U	فاصله گذار
	respite _ U	فاصله استراحت
	soft carriage return U	خط فاصله خالی
	range meter U	فاصله سنج
	polar distance U	فاصله قطبی
	line to line spacing U	فاصله سطور
	line spacing U	فاصله سطرها
	line spacing U	فاصله سطر
	piston clearnce U	فاصله پیستون
	lapse U	فاصله زمانی
	spacing U	فاصله بندی
	interstice U	ترک فاصله
	angular distance U	فاصله زاویهای
	blank character U	دخشه فاصله
	interval U	فاصله تاکتیکی
	interval U	فاصله زمانی
	center distance U	فاصله مرکزی
	center distance U	فاصله ازمرکز
	rivers U	فاصله سفید
	river U	فاصله سفید
	removed U	فاصله خانوادگی
	class interval U	فاصله طبقه
	spacing U	فاصله گذاری
	gulfs U	فاصله زدوری
	gulf U	فاصله زدوری
	lapses U	فاصله زمانی
	lapsing U	فاصله زمانی
	span U	فاصله معین
	spanned U	فاصله معین
	spanning U	فاصله معین
	spans U	فاصله معین
	elongation U	فاصله زاویهای
	interim U	فیمابین فاصله
	interlude U	بادخور فاصله
	interludes U	بادخور فاصله
	time lag U	فاصله زمانی
	time lags U	فاصله زمانی
	time out U	وقفه فاصله
	close range U	فاصله نزدیک
	code distance U	فاصله رمز
	spaced U	فاصله دار
	frequency distance U	فاصله فرکانس
	frequency spacing U	فاصله فرکانس
	hard space U	فاصله واصل
	haul distance U	فاصله حمل
	head space U	فاصله سر تیربار
	ignition gap U	فاصله جرقه
	ignition spark gap U	فاصله جرقه
	infighting U	نبرد در فاصله کم
	input gap U	فاصله اولیه
	vacations U	فاصله دو اجلاس
	vacation U	فاصله دو اجلاس
	coherence distance U	فاصله همدوسی
	confidence interval U	فاصله اطمینان
	confidence interval U	فاصله اعتماد
	dead rise U	فاصله مرده
	deflationary gap U	فاصله تنزلی
	diatessaron U	فاصله یک چهارم
	distance meter U	فاصله سنج
	dutter U	فاصله ستونها
	f. distance or length U	فاصله کانونی
	fiducial interval U	فاصله اطمینان
	focal distance U	فاصله کانونی
	interspace U	فاصله مدت
	unspaced practice U	تمرین بی فاصله
	intermission U	فاصله عود
	period U	فاصله زمان
	tritone U	فاصله سه اهنگ
	focused U	فاصله کانونی
	clearance U	فاصله باز
	time interval U	فاصله زمانی
	terraces spacing U	فاصله تراسها
	time period U	فاصله زمان
	time span U	فاصله زمان
	track pitch U	فاصله شیار
	interrupted U	فاصله دار
	tooth gap U	فاصله دندانه
	period/stretch/lapse of time U	فاصله زمان
	tritone U	فاصله سه گام
	focussing U	فاصله کانونی
	focussed U	فاصله کانونی
	focuses U	فاصله کانونی
	telemeter U	فاصله سنج
	focus U	فاصله کانونی
	spaces U	جا فاصله مدت
	space U	فاصله گذاشتن
	spaces U	فاصله گذاشتن
	space U	جا فاصله مدت