English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
removal of phosphorus U برداشت فسفر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
noctiluca U فسفر
phospher U فسفر
phosphorus U فسفر
phosphor U فسفر
bioluminescence U فسفر افکنی
phosphor bronze U فسفر برنز
white phosphorous U فسفر سفید
phosphor strip U نوار فسفر
dephosphorization U فسفر گیری
removal of phosphorus U فسفر گیری
dephosphorize U فسفر گرفتن
phosphoric U شبیه فسفر شب تاب
white phosphorous U گلوله فسفر سفید
high persistence phosphor U فسفر با مانائی بالا
phosphorism U مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
phosphor U لایه نازک فسفر درون صحفه CRT
phosphide U ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
picture U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
phosphor U نقاط مجزای فسفر قرمز و سبز و آبی روی صفحه نمایش CRT
pictured U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picturing U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
land surveying U برداشت
impressions U برداشت
impression U برداشت
draw off U برداشت
offtake U برداشت
takings U برداشت
acceptance U برداشت
acceptances U برداشت
removal U برداشت
take off divisor U مقسم برداشت اب
removal of cinder U برداشت تفاله
impressionist U برداشت گرای
removal of chips U برداشت براده
impressionistic U برداشت گذار
special drawing right U حق برداشت ویژه
impressionistic U برداشت گرایانه
impressionists U برداشت گرای
special drawing right U حق برداشت مخصوص
withdrawal warrant U مجوز برداشت
special drawing rights U حق برداشت ویژه
under ground survey U برداشت زیرزمینی
removal of slag U برداشت سرباره
metal removal U برداشت براده
withdraws U برداشت از حساب
withdraw U برداشت از حساب
approached U برداشت روش
removing U برداشت کردن
stripping U برداشت لایه رو
removes U برداشت کردن
remove U برداشت کردن
approaches U برداشت روش
approach U برداشت روش
first impression U برداشت نخستین
dual impression U برداشت دوگانه
overdraft U اضافه برداشت
draw off U بده برداشت
make a copy of U سواد برداشت
overdrafts U اضافه برداشت
target U نقطه برداشت یا قرائت
take off distributor U اب پخشکن مقسم برداشت اب
nett U برداشت خالص کردن
the timber warped U تیر تاب برداشت
nets U برداشت خالص کردن
net U برداشت خالص کردن
overdraw U اضافه برداشت کردن
targetted U نقطه برداشت یا قرائت
targeted U نقطه برداشت یا قرائت
handpick U برداشت محصول با دست
cropper U برداشت کننده محصول
targetting U نقطه برداشت یا قرائت
targets U نقطه برداشت یا قرائت
safe yield U بده قابل برداشت
targeting U نقطه برداشت یا قرائت
overdrafts U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
forbore U دست برداشت امتناع کرد
. She dropped her demands (claim). U دست از تقاضاهای خود برداشت
paper gold U منظور حق برداشت مخصوص است
site survey U برداشت نقشه تکهای از زمین
overdraft U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdrafts U دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
overdraft U دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters. <proverb> U با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
agronomy U علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
combined harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine [combine harvester] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher [rare] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
overdrawn account U حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com