Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lobectomy
U
برداشتن قسمتی ازیک عضو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
branches
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branch
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
gastrectomy
U
عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
transcribing
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
of the same leaven
U
ازیک جنس
on one hand
U
ازیک طرف
ex parte
U
ازیک طرف
uniparental
U
ازیک ولی
from pillar to post
U
ازیک دربدردیگر
osmosis
U
ازیک پرده
dual
U
استفاده ازیک جفت
to solicit an office
U
درخواست ازیک شرکت
aliunde
U
ازیک جای دیگر
consubstantiate
U
ازیک جنس شدن
itineration
U
ازیک جابجایی دیگر
extravaganzas
U
ازیک شخصیت خیالی
to lose an eye
U
ازیک چشم نابیناشدن
extravaganza
U
ازیک شخصیت خیالی
from stem to stern
U
ازیک سربسر دیگر
Ask each and every one of them .
U
ازیک یک آنها بپرسید
personal computing
U
استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
it is useful in a way
U
ازیک جهت سودمنداست تاندازهای مفیداست
out fall
U
محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
gybe
U
ازیک سوبسوی دیگرجنبیدن تغییرجهت دادن
replays
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
nutcracker
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
nutcrackers
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
replay
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replayed
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replaying
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
entrance head
U
بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
eponymy
U
اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
reconstitution site
U
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
polyoestrous
U
دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
retrospective search
U
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
roll forward
U
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
relocated
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocates
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
round robin (meeting or discussion)
<idiom>
U
جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
relocate
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
outdegree
U
تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
relocating
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
reproduce
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduced
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
paragram
U
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
reproducing
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
Sept
U
دسته یا اجتماعی که افرادش معتقداند ازیک جد یا نیا بوجودامده اند
metastasize
U
گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
reproduces
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
scrimmages
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
distortions
U
اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
systematic theology
U
بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
distortion
U
اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
concatenate
U
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
retrieval
U
عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
ferryboats
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboat
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
portions
U
قسمتی
triplex
U
سه قسمتی
triploidy
U
سه قسمتی
portion
U
قسمتی
partite
U
قسمتی
pate
U
سر یا قسمتی از سرانسان
split second
U
قسمتی از ثانیه
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
leg
U
قسمتی از مسابقه
legs
U
قسمتی از مسابقه
tripartition
U
سه قسمتی کردن
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
partial
U
بخشی قسمتی
another guess
U
قسمتی دیگر
flattest
U
قسمتی از یک عمارت
double cloister
U
راهرو دو قسمتی
plank
U
قسمتی ازبرنامه
esprit
U
حمیت قسمتی
spirit de corps
U
روحیه قسمتی
esprit de corps
U
حمیت قسمتی
esprit de corps
U
روحیه قسمتی
spirit de corps
U
حمیت قسمتی
spirit
U
حمیت قسمتی
spiriting
U
حمیت قسمتی
sector
U
قسمتی ازجبهه
sectors
U
قسمتی ازجبهه
flat
U
قسمتی از یک عمارت
striking out pleading
U
حذف قسمتی از مدافعات
creased
U
قسمتی از زمین کریکت
section charge
U
خرج چند قسمتی
creasing
U
قسمتی از زمین کریکت
creases
U
قسمتی از زمین کریکت
ram's horn
U
قسمتی ازاستحکامات خندق
crease
U
قسمتی از زمین کریکت
module
U
قسمتی از سفینه فضایی
lobotomies
U
برش قسمتی از مغز
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
fractions
U
کسر درصدی از قسمتی از
fraction
U
کسر درصدی از قسمتی از
helmeted
U
دارای قسمتی که مانندخودباشد
winging
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
march unit
U
قسمتی ازستون راهپیمایی
neck of the woods
<idiom>
U
ناحیه یا قسمتی از کشور
rebate
U
پرداخت قسمتی از بدهی
rebates
U
پرداخت قسمتی از بدهی
aliquot part charge
U
خرج چند قسمتی
modules
U
قسمتی از سفینه فضایی
lobotomy
U
برش قسمتی از مغز
expansion joint
U
اتصال چند قسمتی
part
[ial]
payment of a fine
U
پرداخت قسمتی از جریمه
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
fractional damage
U
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
aliquot propelling charge
U
خرج پرتاب چند قسمتی
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
pneumonectomy
U
قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
hash mark
U
قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
displacement hull
U
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
slot charter
U
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
freeboard
U
قسمتی از قایق که بیرون اب است
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
zaps
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
zap
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
necks
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
baron
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
barons
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
ferried
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferries
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferry
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
ferrying
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
amphibrach
U
شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
relayed
U
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relays
U
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay
U
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
cross modulation
U
مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
single transposition
U
نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
verification
U
بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
to vote plump
U
رای خود را بیک تن دادن جایی که بتوان برای بیش ازیک تن رای داد
slewing
U
سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
uniservice
U
متشکل ازیک نوع یکان یا یک نوع نیروی مسلح
crop
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
table flap
U
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
fat bits
U
بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
flushing
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
faubourg
U
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
saddleback
U
قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
open ice
U
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
paleocene
U
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
lectionary
U
ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
judea
U
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
cymric
U
وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
alethiology
U
قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
crops
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
tail skid
U
قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
dairy
U
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flush
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushes
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
dairies
U
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
to run away with
U
برداشتن
ingather
U
برداشتن
to pull off
U
برداشتن
removes
U
از جا برداشتن
removes
U
برداشتن
remove
U
از جا برداشتن
to pick up
U
برداشتن
countertrace
U
برداشتن از
ingether
U
برداشتن
takes
U
برداشتن
take
U
برداشتن
to take up
U
برداشتن
deletes
U
برداشتن
deleted
U
برداشتن
removing
U
برداشتن
delete
U
برداشتن
pickup
U
برداشتن
removing
U
از جا برداشتن
pick up
U
برداشتن
remove
U
برداشتن
to mop up
U
برداشتن
lifting
U
برداشتن
lifted
U
برداشتن
sublate
U
برداشتن
flaws
U
مو برداشتن
lift
U
برداشتن
flaw
U
مو برداشتن
deleting
U
برداشتن
take up
U
برداشتن
moistening
U
نم برداشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com