Perdic | برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 187 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	blister U	برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
	blistered U	برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
	blisters U	برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	fusiform U	دوکی شکل
	intrafusal U	درون دوکی
	extrafusal U	برون دوکی
	obturator spindle U	دوکی جازم گاز
	obturator spindle U	دوکی الات جازم
	gas check pad U	بالشتک دوکی جازم
	fibrocyte U	سلول دوکی شکل بافت همبندی
	aerodynamic U	ایرودینامیکی
	aerodynamically U	ایرودینامیکی
	aerodynamic coefficient U	ضریب ایرودینامیکی
	aerodynamic factors U	عوامل ایرودینامیکی
	aerodynamic center U	مرکز ایرودینامیکی
	aerodynamic balance U	تعادل ایرودینامیکی
	airfoil U	مقطع ایرودینامیکی
	aerofoil U	مقطع ایرودینامیکی
	aerodynamic missile U	موشک ایرودینامیکی
	airfoil U	جسم ایرودینامیکی
	darted U	رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
	darting U	رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
	aerodynamic mean chord U	وتر متوسط ایرودینامیکی
	aerodynamically U	با استفاده ازقوانین ایرودینامیکی
	mean aerodynamic chord U	وتر ایرودینامیکی متوسط
	dart U	رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
	aerodynamic U	با استفاده ازقوانین ایرودینامیکی
	aerodynamic missile U	موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
	spinner U	پوشش ایرودینامیکی روی توپی ملخ
	pants U	پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
	ferromagnetic substances U	اجسام فرومغناطیسی
	paramagnetic U	اجسام پارامغناطیسی
	geniculate bodies U	اجسام زانویی
	non magnetic materials U	اجسام نامغناطیسی
	magnetic materials U	اجسام مغناطیسی
	diamagnetic materials U	اجسام دیامغناطیسی
	hard goods U	اجسام سخت
	somatology U	علم اجسام
	golgy tendon organ U	اجسام گلژی
	ride control U	سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
	micromotion U	حرکت اجسام خرد
	isomer U	اجسام متشابه الترکیب
	salvages U	انبار اجسام قراضه
	salvage U	انبار اجسام قراضه
	salvaged U	انبار اجسام قراضه
	salvaging U	انبار اجسام قراضه
	statics U	مبحث اجسام ایستا
	dynamics U	مبحث حرکت اجسام
	solids press down U	اجسام جامد سوی
	general properties of bodies U	خواص عمومی اجسام
	corpora quadrigemina U	اجسام چهار قلو
	hard goods U	اجسام پایدار ومقاوم
	gyrostatics U	مبحث چرخش اجسام
	static U	وابسته به اجسام ساکن
	blended U	شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
	whitcomb body U	جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
	shiwari U	شکستن اجسام سخت درکاراته
	separation of interfering substances U	جدا کردن اجسام مزاحم
	telekinesis U	حرکت اجسام بوسیله ارواح
	statics U	ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
	aerodynamic heating U	افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
	embossment U	برجستگی
	eminency U	برجستگی
	bossed U	برجستگی
	bosses U	برجستگی
	bossing U	برجستگی
	colliculus U	برجستگی
	illustrousness U	برجستگی
	convexity U	برجستگی
	salience U	برجستگی
	grossness U	برجستگی
	apophysis U	برجستگی
	illustriousness U	برجستگی
	picturesqueness U	برجستگی
	pone U	برجستگی
	snobs U	برجستگی
	pre eminence U	برجستگی
	prominency U	برجستگی
	prosiliency U	برجستگی
	remerkableness U	برجستگی
	snob U	برجستگی
	rilievo U	برجستگی
	saliency U	برجستگی
	swells U	برجستگی
	tuberculum U	برجستگی
	knobbly U	پر از برجستگی
	swell U	برجستگی
	swelled U	برجستگی
	nose U	برجستگی
	prominence U	برجستگی
	boss U	برجستگی
	noses U	برجستگی
	glands U	برجستگی
	gland U	برجستگی
	notability U	برجستگی
	notbility U	برجستگی
	ness U	برجستگی
	eminence U	برجستگی
	dry measure U	مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
	dioptrics U	مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
	deep draw U	ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
	kinetic theory U	فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
	stereography U	فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
	physicochemical U	وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
	plastomer U	اجسام چند وجهی سخت وجامد
	ballistics U	علم حرکت اجسام پرتاب شونده
	wham U	صدای بهم خوردن اجسام جامد
	high relief U	برجستگی زیاد
	inferior colliculus U	برجستگی زیرین
	height of rise U	ارتفاع برجستگی
	boss U	گلمیج برجستگی
	tuberculation U	برجستگی یازگیل
	superior colliculus U	برجستگی زبرین
	bosses U	گلمیج برجستگی
	alto relievo U	برجستگی زیاد
	outstand U	برجستگی داشتن
	stick-up U	برجستگی داشتن
	stick-ups U	برجستگی داشتن
	bossing U	گلمیج برجستگی
	stick up U	برجستگی داشتن
	thread U	شیار برجستگی
	bossed U	گلمیج برجستگی
	threads U	شیار برجستگی
	barrel cam U	برجستگی طبلی
	contour line U	خط برجستگی زمین
	bossy U	دارای برجستگی
	bossiness U	دارای برجستگی
	axiology U	علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
	cabinet prejection U	نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
	ideogram U	تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
	tubercle U	برجستگی روی استخوان
	catalyst U	عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
	mechanics U	علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
	catalysts U	عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
	buttock lines U	نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
	durometer U	اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
	aerostatics U	مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
	moustaches U	سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
	curb U	برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
	acrosome U	برجستگی قدامی سلول جنسی نر
	curbed U	برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
	curbing U	برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
	curbs U	برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
	relieve U	تغییر پست دادن برجستگی
	relieves U	تغییر پست دادن برجستگی
	crank cheek U	برجستگی گونههای میل لنگ
	relieving U	تغییر پست دادن برجستگی
	acromphalus U	برجستگی و زائدهء غیرطبیعی ناف
	adjustable split die	وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
	goldstone U	جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
	tubers U	سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
	lands U	برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
	teethridge U	برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
	tuber U	سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
	catapult U	هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
	catapulted U	هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
	catapulting U	هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
	catapults U	هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
	plastogene U	اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
	pods U	محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
	pod U	محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
	land U	زمین پیاده شدن برجستگی بین خانها
	sail U	سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
	cryogenics U	سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
	sailed U	سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
	sailings U	سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
	trippet U	زبانه یا برجستگی چرخ که درفواصل معین بچرخ دیگرمیخورد
	surfer's knot U	ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
	crow steps U	لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
	ether U	جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
	crown-steps U	لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
	codpieces U	روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
	codpiece U	روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
	canard U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	canards U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	esker U	برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
	kinematics U	علم الحرکات علم اجسام متحرک
	brinell hardness U	سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
	compound weave U	بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
	joggled U	برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
	joggling U	برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
	joggles U	برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
	joggle U	برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
	swell U	ورم کردن برجستگی پیدا کردن
	swelled U	ورم کردن برجستگی پیدا کردن
	swells U	ورم کردن برجستگی پیدا کردن
	aerodynamics U	مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا