English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
anti air U ضد برتری هوایی دشمن
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
air commodore U سرتیپ موقت هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
overhead U هوایی
strikes U تک هوایی
aerial line U خط هوایی
air built U هوایی
strike U تک هوایی
linear distance U خط هوایی
AA U ضد هوایی
overpasses U پل هوایی
acclimatization U هم هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
overhead conductor U خط هوایی
flying bridge U پل هوایی
aviation medicine U طب هوایی
skyway U پل هوایی
airy U هوایی
airborne U هوایی
overpass U پل هوایی
air head U سر پل هوایی
stuffiness U بد هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
air lane U خط هوایی
air U هوایی
raids U تک هوایی
air raids U تک هوایی
aired U هوایی
raiding U تک هوایی
airs U هوایی
aery U هوایی
air raid U تک هوایی
raided U تک هوایی
pneumatic U هوایی
air attack U تک هوایی
aerobics U هوایی
atmospheric U هوایی
overhead roadway U پل هوایی
air drawn U هوایی
aerials U هوایی
overhead line U خط هوایی
over-pass U پل هوایی
raid U تک هوایی
air strike U تک هوایی
aerial U هوایی
aerobic U هوایی
lane U خط سیر هوایی
lanes U خط سیر هوایی
airmobile U متحرک هوایی
immediate mission U تک فوری هوایی
aerial pickets U پیکه هوایی
sections U رسددریایی یا هوایی
imagery U عکاسی هوایی
aerial supply آماد هوایی
combat air patrol U گشتی هوایی
skyrocketed U موشک هوایی
aerily U بطور هوایی
air observation U دیدبانی هوایی
skyrocket U موشک هوایی
runners U ریشه هوایی
airfreight U باربری هوایی
aerial port U لنگرگاه هوایی
section U رسددریایی یا هوایی
aerial burst U ترکش هوایی
aerial burst U انفجار هوایی
magnet gap U فاصله هوایی
aerial pickets U گشت هوایی
marshal of the air force U ارتشبد هوایی
pockets U کیسه هوایی
aerial delivery U پرتاب هوایی
air corridor U دالان هوایی
runner U ریشه هوایی
aerial port U باراندازی هوایی
skyrocketing U موشک هوایی
skyrockets U موشک هوایی
airial U محمول هوایی
aerial perspective U نمای هوایی
aerial reconnaissance U شناسایی هوایی
pocket U کیسه هوایی
aerial radar U رادار هوایی
sky U توپ هوایی
skies U توپ هوایی
aerial circuit آنتن هوایی
aerial observation U دیدبانی هوایی
aerial navigation U ناوبری هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
anticyclones U گردباد هوایی
air raid U بمباران هوایی
aviation U هوایی هوانیروز
aerials U انتن هوایی
antiaircraft U اسلحه ضد هوایی
antiaircraft U ضد حملات هوایی
hang U توپ هوایی
hangs U توپ هوایی
anticyclone U گردباد هوایی
air raids U بمباران هوایی
airlifted U ترابری هوایی
lineman U سیم کش هوایی
airlift U ترابری هوایی
flight lieutenants U سروان هوایی
airspace U فضای هوایی
flight lieutenant U سروان هوایی
indeterminacy U پادر هوایی
aerial آنتن هوایی
parachuting U چتر هوایی
flak U توپخانه ضد هوایی
squadron leaders U سرگرد هوایی
squadron leader U سرگرد هوایی
airpost U پست هوایی
airmail U پست هوایی
aviation channels U کانالهای هوایی
air express U پست هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
avionics U ارتباطات هوایی
airships U سفینهء هوایی
parachutes U چتر هوایی
parachuted U چتر هوایی
parachute U چتر هوایی
air brakes U ترمز هوایی
air brake U ترمز هوایی
airship U سفینهء هوایی
airlifting U ترابری هوایی
airlifts U ترابری هوایی
fly U توپ هوایی
flying cadet U دانشجوی هوایی
air terminals U ترمینال هوایی
flush decker U پل هوایی یک پارچه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com