English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it is interesting to me U برای من جالب توجه است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
liberal U جالب توجه
liberals U جالب توجه
engaging U جالب توجه
riding high <idiom> U جالب توجه
notables U جالب توجه
interesting U جالب توجه
remarkable U جالب توجه
notable U جالب توجه
yummy U جالب توجه
an interesting story U حکایت جالب توجه
drawing card U چیز جالب توجه
quaintness U غرابت جالب توجه
uninteresting U غیر جالب توجه
interestingly U بطور جالب توجه
livelier U جالب توجه سرزنده
liveliest U جالب توجه سرزنده
lively U جالب توجه سرزنده
unco U جالب توجه عجیب
Comparison with other countries is extremely interesting. U مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
it does not a to me U درنزدمن جالب توجه نیست چنگی بدل نمیزند
browsing U نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
shenanigan U حقه یا حیله برای عطف توجه
catchword U کلمه سرصفحه برای جلب توجه
bullet U در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
bullets U در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
Baa! U بع! [صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
newsworthy U قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
wolf-whistle <idiom> U سوتی که مرد برای جلب توجه زن(جذاب) می زند
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
externals U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
signal U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
signalled U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
calling U سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
signaled U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
flags U جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flag U جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
bilinear filtering U مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
marvelous U جالب
memorable U جالب
marvellous U جالب
attractive U جالب
inviting U جالب
arresting U جالب
absorbing U جالب
drawing card U جالب
spicy U جالب
yummy U جالب
screaming U جالب
really sick U واقعا جالب
snazzier U بسیار جالب
snazzy U بسیار جالب
really wicked U واقعا جالب
newsworthy U جالب و بموقع
snazziest U بسیار جالب
prepossessing U گیرنده جالب
well off U جذاب جالب
interest U اهمیت [مهم ] [جالب]
invitingly U بطور جالب یا کشنده
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
high light U نکات برجسته یا جالب
sight seeing U دیدار منافر جالب
prepossessingly U بطور جالب یا جاذب
quaint U از روی مهارت عجیب و جالب
colorless U رنگ پریده غیر جالب
colourless U رنگ پریده غیر جالب
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
eye catcher U چیز چشم گیر جالب نظر
The color harmony in nature is very interesting. U هماهنگی رنگها درطبیعت بسیار جالب است
IBM U اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
wow U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowed U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowing U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wows U فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. U خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
unconsidered U بی توجه
adverence U توجه
cares U توجه
advertence U توجه
attention to orders U توجه
regards U توجه
care U توجه
assiduity U توجه
cared U توجه
unresponsive U بی توجه
remarking U توجه
regarded U توجه
advertency U توجه
heed U توجه
attendance U توجه
remarks U توجه
remarked U توجه
turn to U توجه
remark U توجه
tendance U توجه
heeded U توجه
heeding U توجه
keep U توجه
keeps U توجه
attentions U توجه
re- U با توجه به
regard U توجه
re U با توجه به
attention U توجه
heeds U توجه
attendances U توجه
NB U توجه!
noting U توجه
note U توجه
listless U بی توجه
inattentive U بی توجه
notes U توجه
heedfulness U توجه
heedfully U با توجه
oblivious U بی توجه
mindfully U با توجه
attentiveness U توجه
listlessly U بی توجه
mindfulness U توجه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
figure on U توجه کردن
attends U توجه کردن
attending U توجه کردن
attend U توجه کردن
interests U توجه نظر
substantial U قابل توجه
to be d. to U توجه نکردن به
notations U ثبت توجه
caution U توجه کنید
notation U ثبت توجه
Your attention please. U توجه فرمایید !توجه فرمایید !
hereto <adv.> U با توجه به این
interest U توجه نظر
auspices U حسن توجه
regard U رعایت توجه
noticeable U قابل توجه
cautions U توجه کنید
Take care of the infant. U از نوزاد توجه کن
strikingly U قابل توجه
striking U قابل توجه
favoured U طرف توجه
tentless U بی توجه بی دقت
regarded U رعایت توجه
take care of U توجه کردن از
to take keep U توجه کردن
oyez U توجه کنید
welfare U توجه کردن
caution U اخطار توجه
to watch over U توجه کردن
cautioned U توجه کنید
favour U توجه مرحمت
favouring U توجه مرحمت
tendencies U توجه استعداد
favours U توجه مرحمت
tendency U توجه استعداد
inattention U فقدان توجه
inattention U عدم توجه
hereunto <adv.> U با توجه به این
favors U توجه مرحمت
favoring U توجه مرحمت
unwitting U بی توجه بی هوش
noteworthy U قابل توجه
as to that <adv.> U با توجه به این
polarities U توجه به قطب
polarity U توجه به قطب
for this purpose <adv.> U با توجه به این
favored U توجه مرحمت
notwithstanding U بدون توجه
mark U توجه کردن
consideration U توجه مراعات
introversion U توجه بدرون
noticing U توجه اطلاع
notices U توجه اطلاع
cautioning U توجه کنید
noticed U توجه اطلاع
notice U توجه اطلاع
cautioned U اخطار توجه
consideration U توجه تامل
considerations U توجه مراعات
wistfully U با دقت و توجه
marks U توجه کردن
considerable U قابل توجه
focal point U کانون توجه
on this <adv.> U با توجه به این
cautions U اخطار توجه
cautioning U اخطار توجه
pay respect to U توجه داشتن به
concerning this <adv.> U با توجه به این
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com