English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sales U برای فروش حراجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
on offer U اماده برای فروش
readying U مناسب برای استفاده از یا فروش .
ready U مناسب برای استفاده از یا فروش .
production U ساخت مواد برای فروش
productions U ساخت مواد برای فروش
readies U مناسب برای استفاده از یا فروش .
spot price U قیمت برای فروش فوری
readied U مناسب برای استفاده از یا فروش .
the book is print U کتاب برای فروش موجودایت
woollen draper U پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
imported U بردن محصولات به کشوری برای فروش
cash crop U محصولی که برای فروش فرآوری میشود
importing U بردن محصولات به کشوری برای فروش
lot U جنس عرضه شده برای فروش
products U محصول تولید شده برای فروش
product U محصول تولید شده برای فروش
import U بردن محصولات به کشوری برای فروش
sales talk U مذاکره وبازار گرمی برای فروش
stock U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stocked U عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
pack U قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
packs U قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
auctioneers U حراجی
auctioneer U حراجی
salvage material U اقلام حراجی
current asset cycle U زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
salvaged U حراج کردن حراجی
salvage U حراج کردن حراجی
salvages U حراج کردن حراجی
salvaging U حراج کردن حراجی
to buy something at an auction U چیزی را در [بوسیله] حراجی خریدن
debt finance U افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
dutch auction U حراجی که ازقیمت بالا شروع میشود
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. U برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
carring over U تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
pearlies U جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
wine seller U میفروش باده فروش شراب فروش خمار
epos U سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
pos U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
sale maximization U به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell U سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force U نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
point of sale U سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
optional claiming race U مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
gavels U چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
furriers U خز فروش پوست فروش
furrier U خز فروش پوست فروش
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
oligopoly U انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
sale U فروش
iceman U یخ فروش
marketing U فروش
retailer U تک فروش
selling U فروش
sell U فروش
offtake U فروش
sells U فروش
taverner U می فروش
sales U فروش
turnover U فروش
turnover U کل فروش
vendition U فروش
sales area U حیطه فروش
slopworker U دوخته فروش
pieman U کلوچه فروش
sales analysis U تحلیل فروش
soda jerk U لیموناد فروش
slaver U برده فروش
sell U به فروش رفتن
pride ful U جاه فروش
proforma U سیاهه فروش
cheese monger U پنیر فروش
turnover U مبلغ فروش
sales check U صورت فروش
perfumer U عطر فروش
duffers U دست فروش
sales manager U مدیر فروش
sale department U قسمت فروش
sell U فروش ومعامله
tippler U نوشابه فروش
druggist U دوا فروش
sales for the account U فروش نسیه
lumberer U الوار فروش
sales promotion U تبلیغ فروش
druggists U دوا فروش
sales department U بخش فروش
sales department U قسمت فروش
pedagogical U علم فروش
sales contract U قرارداد فروش
peltmonger U پوست فروش
spot sale U فروش نقد
ragman U کهنه فروش
shopping center U مرکز فروش
sale or return U فروش یا عودت
duffer U دست فروش
sale on a large scale U فروش زیاد
salt seller U نمک فروش
sales represntative U نمایندگی فروش
salesroom U محل فروش
sales figure U ارقام فروش
sale manager U مدیر فروش
retail dealer U خرده فروش
retail dealer U جزئی فروش
sales tax U مالیات فروش
sale department U بخش فروش
sales tax U مالیات بر فروش
salability U قابلیت فروش
vendibility U قابلیت فروش
sale or return U فروش یااعاده
scholasticate U علم فروش
sales agent U نماینده فروش
sales accounting U حسابداری فروش
sale tax U مالیات بر فروش
sale quota U سهمیه فروش
slave merchant U برده فروش
reseller U خرده فروش
skinner U پوست فروش
selling price U قیمت فروش
sales area U بازار فروش
sale price U قیمت فروش
selling monopoly U انحصار فروش
selling costs U هزینههای فروش
sellable U قابل فروش
sales representative U نماینده فروش
sale commission U کارمزد فروش
euphuist U فصاحت فروش
credit sale U فروش غیرنقدی
supercilious U خود فروش
credit sale U فروش قسطی
credit sale U فروش نسیه
showy U خود فروش
costermonger U میوه فروش
coster U سبزی فروش
cornfactor U غله فروش
corn d. U غله فروش
credit system U فروش اعتباری
crier U دست فروش
cutler U کارد فروش
tobacconists U تنباکو فروش
Pharisee U زهد فروش
Pharisees U زهد فروش
duffre U دست فروش
drysalter U کالباس فروش
drover U گله فروش
direct selling U فروش مستقیم
deed of sale U سند فروش
bill of sale U سند فروش
dead market U بازار کم فروش
d. in second hand goods U دست فروش
corn chandler U غله فروش
corn chandler U گندم فروش
cash sale U فروش نقدی
cash on delivery U فروش نقدی
nundination U خرید و فروش
buying and selling U خرید و فروش
bucko U خود فروش
bowyer U کمان فروش
booking clerk U بلیط فروش
fripperer U کهنه فروش
fripper U کهنه فروش
boneman U کهنه فروش
cattleman U گاو فروش
chandler U شمع فروش
cheesemonger U پنیر فروش
at the point of sale U در نقطه فروش
contract of sales U قرارداد فروش
contract of sale U قرارداد فروش
auction sale U مزایده فروش
clothier U لباس فروش
clothier U پوشاک فروش
cloth merchant U پارچه فروش
ballad monger U تصنیف فروش
barkeep U مشروب فروش
barkeeper U مشروب فروش
chemic U دارو فروش
bill of sale U صورت فروش
excise taxes U مالیات بر فروش
selling U فروش ومعامله
meatman U گوشت فروش
mealmen U ارد فروش
mealman U ارد فروش
mass market product U محصول پر فروش
lumberman U الوار فروش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com