English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unbiased estimators U براورد کنندههای بدون تورش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unbiased estimate U تخمین بدون تورش
unbiased estimators U تخمین زنندههای بدون تورش
bias U تورش
biases U تورش
estimates U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
high fidelity amplifier U تقویت کنندههای فا
built in stabilizers U تثبیت کنندههای خودکار
twinkle box U دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
brake rigging U اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
estimate U براورد کردن براورد
estimates U براورد کردن براورد
dam design U براورد سد براورد بند
estimating U براورد کردن براورد
estimated U براورد کردن براورد
emitter coupled logic U طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
conditioning U اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
accelerator winding U سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
line of regression U خط براورد
estimate U براورد
estimation U براورد
estimated U براورد
estimating U براورد
estimates U براورد
surveys U براورد
estimations U براورد
evaluations U براورد
evaluation U براورد
appraisal U براورد
surveyed U براورد
survey U براورد
appraisals U براورد
calculates U براورد کردن
put at U براورد کردن
calculate U براورد کردن
estimates U براورد کردن
point estimation U براورد نقطهای
point estimate U براورد نقطهای
extrapolations U براورد برونی
biased estimate U براورد سودار
extrapolation U براورد برونی
unbiased estimate U براورد ناسودار
time estimation U براورد زمانی
surveyor U براورد کننده
estimating U براورد کردن
staff estimate U براورد ستادی
interpolation U براورد درونی
interpolations U براورد درونی
underestimation U براورد نقصانی
appreciation of the situation U براورد وضعیت
calculated U براورد کردن
rough estimate U براورد تقریبی
calculation U حساب براورد
surveyors U براورد کننده
error of estimate U خطای براورد
assessment U تقویم براورد
assessment U براورد مالیات
assessments U تقویم براورد
cost calculation U براورد هزینه
cost accountant U براورد کننده
assessments U براورد مالیات
survey U براورد کردن
intelligence estimate U براورد اطلاعات
estimate of the situation U براورد وضعیت
estimated of situation U براورد وضعیت
surveyed U براورد کردن
surveys U براورد کردن
estimator U براورد کننده
interval estimate U براورد فاصلهای
estimate U براورد کردن
cost estimate U براورد هزینه
commander's estimate U براورد فرماندهی
calculating factor U ضریب براورد
overestimation U براورد اضافی
estimated U براورد کردن
regression estimate U براورد رگرسیون
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
quantity surveyors U براورد کننده مقادیر
overrates U زیاد براورد کردن
estimate [quote] U براورد [تخمین] [اقتصاد]
overestimate U زیاد براورد کردن
standard error of estimate U خطای معیار براورد
overestimated U زیاد براورد کردن
overestimates U زیاد براورد کردن
overestimating U زیاد براورد کردن
estimable U قابل براورد کردن
quantity surveyor U براورد کننده مقادیر
overrate U زیاد براورد کردن
the estimative faculty U قوه سنجش یا براورد
overrated U زیاد براورد کردن
overrating U زیاد براورد کردن
least squares estimates U براورد حداقل مربعات
misvalue U بناحق براورد کردن
command budget estimate U براورد بودجه یکان
over estimation U بیش از حد براورد کردن
overestimation U پیش براورد کردن
abstracts U فهرست خلاصه براورد
abstracting U فهرست خلاصه براورد
misestimate U غلط براورد کردن
conservative estimate U براورد محافظه کارانه
quantily surveyor U براورد کننده مقادیر
pre design estimate U براورد مقدماتی طرح
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
capitalization U براورد ارزش حال سرمایه
calculable U براورد کردنی قابل اعتماد
unliquidated damages U خسارات غیرقابل براورد به پول
forecasted U براورد کردن از قبل پیش بینی
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
forecast U براورد کردن از قبل پیش بینی
second revised estimate U براورد تجدید نظر شده دوم
overcapitalize U بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
damage assessment U تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
forecasts U براورد کردن از قبل پیش بینی
to overcapitalize a company U سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
undoubtedly U بدون شک
without U بدون
ex U بدون
undoubted U بدون شک
indubitable U بدون شک
but U بدون
ex- U بدون
unstressed U بدون مد
doubtlessly U بدون شک
wanting U بدون
and no mistake U بدون شک
to a certainty U بدون شک
goalless U بدون گل
i'll warrant U بدون شک
not nearctic U بدون
obtrusively U بدون حق
bottomless U بدون ته
sans U بدون
acheilous U بدون لب
acheilos U بدون لب
exclusive of U بدون در نظرگرفتن
valveless U بدون سوپاپ
inaction U بدون فعالیت
untitled U بدون عنوان
untitled U بدون سراغاز
bachelors U بدون عیال
bachelor U بدون عیال
vacant succession U بدون جانشین
failure free U بدون خرابی
intolerantly U بدون بردباری
unvalued U بدون ارج
unvocal U بدون موسیقی
sans ceremonie U بدون تشریفات
unadvised U بدون اطلاع
unsigned U بدون امضاء
deice U بدون یخ کردن
diamensionless U بدون اندازه
diamensionless U بدون بعد
dealated U بدون بال
dimensionless U بدون بعد
disconnectedly U بدون ارتباط
discontinuously U بدون اتصال
unsprung U بدون فنر
unmaned U بدون سرنشین
irrespective of U بدون ملاحظه
irreflexive U بدون واکنش
unmannered U بدون اداب
unmennerly U بدون اداب
indubitable U بدون تردید
inviscid U بدون لزوجت
unpromising U بدون امید
degas U بدون گازکردن
inoperculate U بدون دریچه
flavorless U بدون مزه
incommunicable U بدون رابطه
incognizant U بدون شناسایی
inapproachable U بدون دسترسی
fruitlessly U بدون نتیجه
immusical U بدون هماهنگی
glabrous U بدون کرک
immethodical U بدون اسلوب
without justification U بدون مجوز
without recourse U بدون حق مراجعه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com