Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bleb
U
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phyma
U
برامدگی پوست
buff
U
جلا پوست انسان
buffs
U
جلا پوست انسان
logotype
U
وجه تسمیه نوع جانور یاگیاه
homology
U
همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
papillary
U
مانند برامدگی دارای برامدگی
anthrop
U
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo
U
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peels
U
پوست انداختن پوست
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
knobs
U
برامدگی
mounds
U
برامدگی
mound
U
برامدگی
granulation
U
برامدگی
gibbous
U
برامدگی
ganglion
U
برامدگی
bump
U
برامدگی
nub
U
برامدگی
extuberance
U
برامدگی
knurr
U
برامدگی
knurl
U
برامدگی
knur
U
برامدگی
knosp
U
برامدگی
knop
U
برامدگی
ledge
U
برامدگی
ledges
U
برامدگی
overhangs
U
برامدگی
ridge
U
برامدگی
knob
U
برامدگی
ridges
U
برامدگی
entasis
U
برامدگی
overhang
U
برامدگی
dome
U
برامدگی
burrs
U
برامدگی
nibs
U
برامدگی
burring
U
برامدگی
burred
U
برامدگی
burr
U
برامدگی
heaved
U
برامدگی
heave
U
برامدگی
domes
U
برامدگی
nib
U
برامدگی
bulge
U
برامدگی
bumpier
U
پر از برامدگی
cusp
U
برامدگی
convexity
U
برامدگی
bluging
U
برامدگی
bulges
U
برامدگی
antinode
U
برامدگی
bulged
U
برامدگی
bumpiest
U
پر از برامدگی
bumpy
U
پر از برامدگی
bulging
U
برامدگی
nub or nubble
U
برامدگی
turgescence
U
برامدگی
whaleback
U
برامدگی
nurl
U
برامدگی
neuroma
U
برامدگی پی
tuberosity
U
برامدگی
phantom tumour
U
برامدگی موقتی
lumps
U
غلنبه برامدگی
verrucas
U
گندمه برامدگی
papilla
U
برامدگی کوچک
swelling
U
برامدگی
[تورم]
exostosis
U
برامدگی استخوان
tumor
U
تومور برامدگی
boss
U
برامدگی تزیینی
lumped
U
غلنبه برامدگی
lump
U
غلنبه برامدگی
protuberance
U
برامدگی
[تورم]
lump
U
برامدگی
[تورم]
bulge
U
برامدگی
[تورم]
eminence
U
برامدگی بزرگی
protuberance
U
برامدگی قلنبگی
papillose
U
دارای برامدگی
protuberances
U
برامدگی قلنبگی
bossed
U
برامدگی تزیینی
protuberancy
U
برامدگی قلنبگی
annular projection
U
برامدگی حلقوی
caput
U
نوک برامدگی
bunchout
U
برامدگی یافتن
bumpiness
U
دارای برامدگی
bulging test
U
ازمایش برامدگی
bulginess
U
برامدگی شکم
bowing of bed
U
برامدگی کف نهر
boll
U
برامدگی مانند
tumours
U
تومور برامدگی
circular projection
U
برامدگی گرد
tumour
U
تومور برامدگی
eminency
U
برامدگی بزرگی
bosses
U
برامدگی تزیینی
bossing
U
برامدگی تزیینی
cuspidal
U
دارای برامدگی
sill
U
برامدگی دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
tumors
U
تومور برامدگی
thenar
U
برامدگی کف دست
knobby
U
دارای برامدگی
tumidity
U
برامدگی
[تورم]
hyperostosis
U
برامدگی استخوان
protruding
U
برامدگی داشتن
promontories
U
پرتگاه برامدگی
humps
U
برامدگی گرد
splint
U
برامدگی کوچک
knuckle bone
U
برامدگی بندانگشت
villus
U
برامدگی مویی
mezzo rillievo
U
نیم برامدگی
knarred
U
دارای برامدگی
humping
U
برامدگی گرد
turgor
U
برامدگی
[تورم]
knar
U
برامدگی درچوب
nodes
U
دشواری برامدگی
jag
U
برامدگی تیز
hump
U
برامدگی گرد
protrudes
U
برامدگی داشتن
promontory
U
پرتگاه برامدگی
bridge
U
برامدگی بینی
tumescence
U
برامدگی
[تورم]
nodules
U
برامدگی کوچک
nodules
U
برامدگی عقده
bridged
U
برامدگی بینی
bridges
U
برامدگی بینی
node
U
دشواری برامدگی
protrude
U
برامدگی داشتن
verruca
U
گندمه برامدگی
nodule
U
برامدگی کوچک
midrib
U
خط یا برامدگی حد فاصل
tubercle
U
برامدگی گرد
protruded
U
برامدگی داشتن
nodule
U
برامدگی عقده
tubercle
U
برامدگی دندان اسیاب
knag
U
گره چوب برامدگی
nubble
U
برامدگی یاگره کوچک
stigma
U
لکه ننگ برامدگی
stigmas
U
لکه ننگ برامدگی
cockle
U
گره و برامدگی پارچه
projection
U
پیش افکنی برامدگی
pigeon breast
U
برامدگی جناغ سینه
papilla
U
برامدگی نوک دار
projections
U
پیش افکنی برامدگی
hummock
U
برامدگی زمین در مرداب
outgrwth
U
برامدگی گوشت زیادی
tubercular
U
برامدگی دار سلی
cockles
U
گره و برامدگی پارچه
knuckles
U
برامدگی یا گره گیاه
knuckle
U
برامدگی یا گره گیاه
hillocks
U
برامدگی در سطح صاف
hillock
U
برامدگی در سطح صاف
inion
U
برامدگی پشت کله
papula
U
برامدگی خارش دار
tuberculous
U
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
tuberous
U
دارای برامدگی گره دار
cam
U
برامدگی قطعه گوشه دار
caulk
U
برامدگی زیر نعل اسب
cams
U
برامدگی قطعه گوشه دار
umbo
U
قبه سپر قوز برامدگی
glabella
U
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
finger
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
mount
U
سوار شدن قله برامدگی
excrescency
U
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
mounts
U
سوار شدن قله برامدگی
chicken breast
U
برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
gyrus
U
برامدگی چین خورده مغز
fingers
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
fourchette
U
برامدگی سه گوش درکف پای اسب
tuber
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
fusee
U
امرود برامدگی ساق پای اسب
bulbs
U
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
monticule
U
تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
tubers
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
antihelix
U
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
bulb
U
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
trochanter
U
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
beards
U
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beard
U
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
human beings
U
انسان
human being
U
انسان
in human shape
U
انسان
homo
U
انسان
homosapiens
U
انسان
mortals
U
انسان
mortal
U
انسان
mans
U
انسان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com