English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
sib U برادر یا خواهر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
niece U دختر برادر یا خواهر
nieces U دختر برادر یا خواهر
nepotism U انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
brorher in law U برادر شوهر شوهر خواهر
brother in low U برادر شوهر شوهر خواهر باجناغ
grand nephew U نوه برادر یا خواهر
grand niece U نوه برادر یا خواهر
grandnephew U نوه برادر یا خواهر
grandniece U نوه برادر یا خواهر
nepew U پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
sister in law U خواهر شوهر زن برادر
Other Matches
sister U خواهر
sisters U خواهر
sisten U خواهر
sissy U خواهر
sister in law U خواهر زن
sissies U خواهر
sissified U خواهر
sororicide U خواهر کش
cissies U خواهر
foster sister U خواهر رضاعی
sister ship U کشتی خواهر
step sister U خواهر ناتنی
halfsister U خواهر ناتنی
sororicide U خواهر کشی
half sister U خواهر ناتنی
half-sisters U خواهر ناتنی
half-sister U خواهر ناتنی
brothers-in-law U شوهر خواهر
sisterly U خواهر وار
brother-in-law U شوهر خواهر
nephews U پسر خواهر
brother in law U شوهر خواهر
nephew U پسر خواهر
niece U دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces U دختربرادر یا خواهر و غیره
nephews U پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephew U پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
brother in low U برادر زن
brorher in law U برادر زن
brothers-in-law U برادر زن
brothers U برادر
bro U برادر
fratricide U برادر کش
relatives U برادر
brother-in-law U برادر زن
bru U برادر
fra U برادر
Br U برادر
brother U برادر
brotherless U بی برادر
brother in law U برادر زن
sibling U برادر یاخواهر
siblings U برادر یاخواهر
foster brother U برادر رضاعی
blood brother U برادر خوانده
blood brother U برادر هم خون
half-brother U برادر ناتنی
full blood U برادر تنی
full blood U برادر ابوینی
half-brothers U برادر ناتنی
brother of half blood U برادر ناتنی
brother of full blood U برادر تنی
bigbrother U برادر بزرگتر
aaron U برادر موسی
blood brothers U برادر خوانده
blood brothers U برادر هم خون
half brother U برادر ناتنی
nephews U پسر برادر
Big Brother U برادر بزرگتر
uterine brother U برادر امی
nepew U پسر برادر
sister-in-law U خواهرشوهر زن برادر
sisters-in-law U خواهرشوهر زن برادر
nephew U پسر برادر
fratricide U برادر کشی
half-brothers U برادر امی یا ابی
My younger brother and sister . U برادر وخواهر کوچک من
half blood brother U برادر امی یا ابوی
fraternal U برادر وار ائتلافی
half-brother U برادر امی یا ابی
imeant his brother U مقصودم برادر اوست
My sister says she's looking forward to meeting you. U خواهر من می گوید که مشتاق است با شما آشنا شود.
billy U برادر مخفف نام william
billies U برادر مخفف نام william
You are sure a dead ringer for muy brother. U تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
relatives U خواهر عمو وعمه خواه تنی باشند خواه ناتنی اطلاق میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com