English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aaron U برادر موسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
moses U موسی
the rod of moses U عصای موسی
ten commandments U ده فرمان موسی
the mosaic law U شریعت موسی
mosaic U وابسته به موسی
tora U شریعت موسی
moses U حضرت موسی
torah U شریعت موسی
jetting U سنگ موسی
jetted U سنگ موسی
jets U سنگ موسی
jet U سنگ موسی
mosic law U شریعت موسی
decalogue U احکام دهگانه موسی
law of moses U احکام دهگانه موسی
mosaic d. U وضع احکام دینی درزمان موسی
moses antedates zoroastes U موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
brorher in law U برادر زن
brother in low U برادر زن
brotherless U بی برادر
fra U برادر
brother U برادر
Br U برادر
bro U برادر
bru U برادر
fratricide U برادر کش
brothers-in-law U برادر زن
brother-in-law U برادر زن
brother in law U برادر زن
relatives U برادر
brothers U برادر
sib U برادر یا خواهر
nepew U پسر برادر
Big Brother U برادر بزرگتر
uterine brother U برادر امی
half brother U برادر ناتنی
brother of full blood U برادر تنی
brother of half blood U برادر ناتنی
bigbrother U برادر بزرگتر
blood brothers U برادر خوانده
blood brothers U برادر هم خون
blood brother U برادر خوانده
blood brother U برادر هم خون
sisters-in-law U خواهرشوهر زن برادر
half-brothers U برادر ناتنی
foster brother U برادر رضاعی
nephews U پسر برادر
sibling U برادر یاخواهر
siblings U برادر یاخواهر
fratricide U برادر کشی
nephew U پسر برادر
sister-in-law U خواهرشوهر زن برادر
full blood U برادر تنی
full blood U برادر ابوینی
half-brother U برادر ناتنی
nieces U دختر برادر یا خواهر
half-brother U برادر امی یا ابی
fraternal U برادر وار ائتلافی
niece U دختر برادر یا خواهر
grand nephew U نوه برادر یا خواهر
sister in law U خواهر شوهر زن برادر
half blood brother U برادر امی یا ابوی
grandnephew U نوه برادر یا خواهر
imeant his brother U مقصودم برادر اوست
My younger brother and sister . U برادر وخواهر کوچک من
half-brothers U برادر امی یا ابی
grandniece U نوه برادر یا خواهر
grand niece U نوه برادر یا خواهر
billies U برادر مخفف نام william
billy U برادر مخفف نام william
You are sure a dead ringer for muy brother. U تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
nepotism U انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
brother in low U برادر شوهر شوهر خواهر باجناغ
brorher in law U برادر شوهر شوهر خواهر
nepew U پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com