English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seedsman U بذر افشان تخم گیاه فروش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
herbist U گیاه فروش
herborist U گیاه فروش
woollen draper U پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
isomorph U جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear U خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
rhubarb U گیاه ریواس [از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies U جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
wine seller U میفروش باده فروش شراب فروش خمار
halophyte U گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling U گیاه وحشی گیاه خودرو
sale maximization U به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
sales force U نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
hard sell U سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
spray U افشان
sprayed U افشان
spraying U افشان
multicore U افشان
benign scarlet fever U گل افشان
fog nozzle U مه افشان
sprays U افشان
curved design U افشان
multicore cable U کابل افشان
beehive shaped charge U خرج افشان
braided wire U سیم افشان
multi conductor cable U کابل افشان
seeder U بذر افشان
panicle U ارایش افشان
shrapnel U گلوله افشان
pollinator U گرده افشان
polliniferous U گرده افشان
atomizers U سوخت افشان
atomizer U سوخت افشان
atomisers U سوخت افشان
corn drill U بذر افشان
relucent U نور افشان
corn dril U تخم افشان
pollinizer U گرده افشان
irradiant U نور افشان
injector U نفت افشان
winnowwing fan U باد افشان
sower U تخم افشان
sowing machine U بذر افشان
canister U محفظه گلوله افشان
luculent U نور افشان واضح
plaster charge U خرج انفجاری افشان
puffballs U سماروق گرده افشان
pollenizer U درخت نر گرده افشان
fragmentation U ضد نفر گلوله افشان
puffball U سماروق گرده افشان
radioisotope U ایزوتوپ پرتو افشان
canisters U محفظه گلوله افشان
winnow U باد افشان کردن
pollenizer U درخت گرده افشان
fluidize U باد افشان ساختن
self fruitful U بخود بخودگرده افشان
beehives U گلوله افشان شراپنل
beehive U گلوله افشان شراپنل
paniculate U خوشهای دارای گلهای افشان
radioactive U پرتو افشان تابش دار
optional claiming race U مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
hemp U گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
furriers U خز فروش پوست فروش
furrier U خز فروش پوست فروش
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
oligopoly U انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
lungwort U شش گیاه
herbs U گیاه
plant U گیاه
herb U گیاه
herbage U گیاه
plants U گیاه
greenstuff U گیاه
vegetable U گیاه
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
phytosphere U گیاه- کره
waterweed U گیاه ابزی
herbicide U موادسمی ضد گیاه
aromatic U گیاه خوشبو
plant food U غذای گیاه
botany U گیاه شناسی
herbicides U موادسمی ضد گیاه
ornamental U گیاه ارایشی
yearling U گیاه یک ساله
vegetative U گیاه پرور
Aborigine گیاه بومی
sweet rush U گور گیاه
seed plant U بذر گیاه
botanists U گیاه شناس
saxifrage U گیاه سنگروی
botanist U گیاه شناس
sheaf U دسته گل یا گیاه
bidental U گیاه دوساله
xerophyte U گیاه خشک زی
phytosphere U گیاه- سپهر
the stem of a plant U ساقه گیاه
turnsole U گیاه تورنسل
air plant U گیاه هواخوریاهواروی
houseplants U گیاه خانگی
epiphyte U گیاه هوازی
aerophyte U گیاه هوازی
herbivorous U گیاه خواری
herbivore U گیاه خوار
acotyledon U گیاه بی لپه
ramie U الیاف گیاه
herbaceous U گیاه مانند
plant U گیاه نهال
herbal U گیاه نامه
facets U سطح گیاه
polycotylledon U گیاه چندلپه
houseplant U گیاه خانگی
ratoon U جوانه گیاه
podophyllum U مهر گیاه
plants U گیاه نهال
agaric U گیاه قارچی
sensitive plant U گیاه حساس
azalea U گیاه ازالیه
facet U سطح گیاه
vegetive U گیاه پرور
phytophagous U گیاه خوار
legumen U گیاه خوردنی
grafted U پیوند گیاه
graft U گیاه پیوندی
graft U پیوند گیاه
honey dew U شهد گیاه
herby U گیاه دار
fungus U گیاه قارچی
decumbent U گیاه خزنده
herborist U گیاه شناس
grafted U گیاه پیوندی
husbands U گیاه پرطاقت
cranesbill U گیاه شمعدانی
grafts U پیوند گیاه
herbalists U گیاه شناس
herbalist U گیاه شناس
crucifer U گیاه چلیپایی
hybrid U گیاه پیوندی
crytogam U گیاه گمزاد
cullion U گیاه ثعلب
grafts U گیاه پیوندی
plantlike U گیاه مانند
herblike U گیاه مانند
herbivora U گیاه خواران
groundling U گیاه زمینی
fig marigold U گیاه نیمروز
green meat U گیاه خوراکی
husband U گیاه پرطاقت
geophyte U گیاه خاکی
flowerer U گیاه گل دهنده
forb U گیاه بوته
fuzz ball U گیاه قارچی
gymnosperm U گیاه بازدانه
exogen U گیاه برون رو
undergrowth U زیر گیاه
herbiferous U گیاه اور
to water something U آب دادن [گیاه]
herbiferous U گیاه دار
herbescent U گیاه مانند
herbary U باغ گیاه
herbary U گیاه زار
hedysarum U گیاه ترنجبین
hydrophyte U گیاه ابزی
phytology U گیاه شناسی
oceanophyte U گیاه دریایی
nicotiana U گیاه توتون
musk root U گیاه مشکین
mucilage U لزوجت گیاه
monocotyledon U گیاه تک لپه
club moss U گیاه کبریت
mimosa U گیاه حساس
milk weed U شیر گیاه
castor oil plant U گیاه کرچک
phytogenic U گیاه زاد
milk weed U گیاه پادزهر
phanerogam U گیاه گلدار
phanerogam U گیاه تخمدار
overgrown with plants U پوشیده از گیاه
overgrown with plants U گیاه پوش
orchis U گیاه ثعلب
microphyte U گیاه خرد
manragora U مهر گیاه
mandrake U مردم گیاه
mandrake U مهر گیاه
cutting U قلمه گیاه
lithophyte U گیاه سنگ زی
mandragora U مهر گیاه
manragora U مردم گیاه
lemon grass U گور گیاه
phytozoon U جانور گیاه نما
farkleberry U گیاه قره قاط
farinose U شبیه گرده گیاه
irrigation requirement U احتیاجات ابی گیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com