English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
misuse U بد رفتاری
misused U بد رفتاری
misuses U بد رفتاری
misusing U بد رفتاری
ill treatment U بد رفتاری
ill-treatment U بد رفتاری
bad conduct U بد رفتاری
ill use U بد رفتاری
illtreatment U بد رفتاری
misbehaciour U بد رفتاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cruelty U عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
ill-treat U بد رفتاری کردن به
ill-treated U بد رفتاری کردن به
ill-treating U بد رفتاری کردن به
ill-treats U بد رفتاری کردن به
deviance U کج رفتاری
behavioral U رفتاری
behavioral equation U معادله رفتاری
behavioral sciences U علوم رفتاری
conduct disorder U اختلال رفتاری
deviancy U کج رفتاری
echopathy U پژواک رفتاری
good conduct U خوش رفتاری
good conduct U خوش رفتاری کردن
illtreat U باکسی بد رفتاری کردن
propriety of behaviour U درست رفتاری
retorsion U عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
to behave ill U بد رفتاری کردن
machismo U نرینه رفتاری
strike out <idiom> U رفتاری ازبین اشتباهات خود پذیرفتن
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. U بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
It isn't anything like her. U او [زن] اصلا همچنین رفتاری ندارد.
to speak [things indicating something] U بیان کردن [رفتاری یا چیزهایی که منظوری را بیان کنند]
Hypergraphia U [حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com