English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thus U بدین گونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pouch U خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]
Other Matches
hitherward U بدین سو
that is to say U بدین معنی که
on this <adv.> U بدین وسیله
because of U بدین دلیل
hereto <adv.> U بدین وسیله
hereby U بدین وسیله
as to that <adv.> U بدین وسیله
concerning this <adv.> U بدین وسیله
for this purpose <adv.> U بدین وسیله
hereunto <adv.> U بدین وسیله
hitherward U بدین طرف
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
virgule U علامتی بدین شکل
hereunto U بدین وسیله تاکنون
in or after this manner بدینسان [بدین طریق]
thus U مثلا بدین معنی که
obelus U نشانی بدین شکل "-"
semicolon U نقطه و ویرگول بدین شکل
evangelising U بشارت بدین مسیح دادن
evangelised U بشارت بدین مسیح دادن
evangelized U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizes U بشارت بدین مسیح دادن
Hereby I declare ... U بدین وسیله اعلان می کنم که...
evangelises U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizing U بشارت بدین مسیح دادن
evangelize U بشارت بدین مسیح دادن
proselytizes U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytized U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytising U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
the public are hereby notified U بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
proselytises U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
proselytised U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
greek cross U صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
Can you give me a heads up? <idiom> آیا میتونین قبلش به من خبر بدین؟
proselytize U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
postulancy U تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
proselytizing U بدین تازهای وارد شدن یاکردن
ensilage U علیق یاغلهای که بدین ترتیب نگاهداشته شود
reconvert U برای دومین بار بدین یا ایینی گرویدن
reconversion U هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
proselyte U عضو تازه حزب بدین تازهای وارد کردن
upsilon U نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
contra rotating U دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
navigate U گونه
haffit U گونه
navigated U گونه
of all sorts U از هر گونه ای
nature U گونه
natures U گونه
the five predicables U گونه
species U گونه
variant U گونه
navigating U گونه
navigates U گونه
haffet U گونه
cheek U گونه
kinds U گونه
kindest U گونه
kind U گونه
variation U گونه ها
variations U گونه ها
breeds U گونه
cheeks U گونه
sort U گونه
breed U گونه
sorted U گونه
sorts U گونه
to ride and tie U اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
models U گونه یک محصول
malar bone U استخوان گونه
rooting reflex U بازتاب گونه
allomorph U واج گونه
at all hazard U با هر گونه مخاطره
allomorph U واژک گونه
hysteroid U هیستری گونه
hypnoidal U خواب گونه
gnathitis U اماس گونه
subspecies U زیر گونه
zoomorphic <adj.> U جانور گونه
prototype U پیش گونه
blowsy U سرخ گونه
prototypes U پیش گونه
climax species U گونه اوج
model U گونه یک محصول
buccal U وابسته به گونه
modeled U گونه یک محصول
modelled U گونه یک محصول
blowzy U سرخ گونه
blowzed U سرخ گونه
hypnoid U خواب گونه
germplasm bank U بانک گونه ها
schizotypal U اسکیزوفرنی گونه
spectral class U گونه طیقی
type U گونه الگو
zygomatic U استخوان گونه
octagons U هشت گونه
octagon U هشت گونه
types U گونه الگو
release U گونه یک محصول
released U گونه یک محصول
suchlike U از این گونه
spasmodic U اسپاسم گونه
spasmodically U اسپاسم گونه
cheekbone U استخوان گونه
typed U گونه الگو
diversity U گونه گونی
diversities U گونه گونی
releases U گونه یک محصول
ilk U جور گونه
zygomatic bone U استخوان گونه
ckeek bone U استخوان گونه
cheekbones U استخوان گونه
wrap around type U گونه نوشتار محیطی
such like U از این گونه ومانندان
accurate U بدون هر گونه خطا
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
accidental sepcies گونه های اتفاقی
diversification U گونه گون سازی
releases U شماره گونه یک محصول
diversification U گونه گون شدن
released U شماره گونه یک محصول
release U شماره گونه یک محصول
blowzy U سرخ گونه شلخته
critically endangered species U گونه در معرض خطر
build U گونه خاص یک برنامه
buildings U گونه خاص یک برنامه
builds U گونه خاص یک برنامه
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
zephyrus U دار گونه باد صبا
accidental sepcies گونه های پیش آمدی
whiskery U موی اطراف گونه وچانه
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
neophyte U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
blank U خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
blankest U خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
father file U پشتیبان گونه قدیمی فایل
whisker U موی اطراف گونه وچانه
son file U آخرین گونه کاری یک فایل
at the drop of a hat <idiom> U بدون هیچ گونه معطلی
accurately U به درستی و بدون هر گونه خطا
rare varieties of fishes U گونه های نادر ماهی
alien species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
description U جور [گونه] [قسم] [جنس] [گروه ]
species U گونه [نوع] [گیاه شناسی] [جانورشناسی]
ansi U گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
free WAIS U گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
cheekpiece U تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
point four U رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
whaterer U هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
I strongly protest against such allegations! U من به شدت به این گونه اتهامات اعتراض می کنم!
I am prepared for any eventuality. U برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
cloned U کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clone U کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clones U کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloning U کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
This sort of propaganda is for home consumption U این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
all weather fighter U هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
positive U که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
xmodem U گونه پیشرفته XMODEM که حاوی بررسی خطا است
Klamath U نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention
PowerBook U گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp
numerical indicator tube U هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
trade unionism U سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
backout U ذخیره کردن فایل در محل اصلی پیش از اعمال هر گونه تغییر
at owner's risk U معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
blue ribbon program U برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود
generation U مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
AT Attachment U گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
generations U مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
integer U گونه سریع تر BASIC که فقط از ریاضیات صحیح استفاده میکند و عدد کسری نمیپذیرد
integers U گونه سریع تر BASIC که فقط از ریاضیات صحیح استفاده میکند و عدد کسری نمیپذیرد
actual address U آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
asynchronous U انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
fibre over Etherenet U گونه پیشرفته استاندارد پرآکل شبکه اینترنت که اجازه ارسال داده به صورت مگا بیت در ثانیه
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
beta test U گونه دوم از بررسی هایی که روی نرم افزار انجام میشود پیش از آنکه آماده انتشار شود
ZMODEM U گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود
Family prayer rug U فرش محرابی صف گونه [اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
outputs U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
grandfather file U سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
green stick U شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
revising U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revise U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revises U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
prototypes U مدل پیش الگو پیش گونه
prototype U مدل پیش الگو پیش گونه
zygoma U استخوان قوس وجنه استخوان گونه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com