Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unattached
U
بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
free lance
U
کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
farmed
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farms
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm
U
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
gymnasts
U
ورزشکار
sportswomen
U
زن ورزشکار
sportman
U
ورزشکار
sportsmen
U
ورزشکار
exerciser
U
ورزشکار
sportsman
U
ورزشکار
sportswoman
U
زن ورزشکار
athlete
U
ورزشکار
athletes
U
ورزشکار
gymnast
U
ورزشکار
hotdog
U
ورزشکار ممتاز
sportsmanlike
U
مانند ورزشکار
featherweights
U
ورزشکار پروزن
featherweight
U
ورزشکار پروزن
tracksuit
U
عرقگیر ورزشکار
tracksuits
U
عرقگیر ورزشکار
athlete heart
U
قلب ورزشکار
athletic
U
تنومندی ورزشکار
buirdly
U
قوی بنیه ورزشکار
gamester
U
ادم شوخ ورزشکار
athletic suporters
U
وسایل محافظتی ورزشکار
class
U
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classing
U
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classes
U
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classed
U
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
sportsmen
U
ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
sportsman
U
ورزش دوست ورزشکار جوانمرد
to be sidelined
[player]
U
از بازی یا معرکه خارج شدن
[ورزشکار]
sullivan award
U
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
affinity
U
وابستگی
dependencies
U
وابستگی
dependance
U
وابستگی
contiguity
U
وابستگی
coherency
U
وابستگی
affinities
U
وابستگی
dependency
U
وابستگی
relation
U
وابستگی
contingency
U
وابستگی
contingencies
U
وابستگی
dependence
U
وابستگی
affiliations
U
وابستگی
affiliation
U
وابستگی
connection
U
وابستگی
coherence
U
وابستگی
kindred
U
وابستگی
proximity of blood
U
وابستگی
pertinence or nency
U
وابستگی
interdependence
U
وابستگی
interdependency
U
وابستگی
correlation
U
وابستگی
attachment
U
وابستگی
connexions
U
وابستگی
clubbed
U
باشگاه
clubs
U
باشگاه
clup
U
باشگاه
clubmate
U
هم باشگاه
club
U
باشگاه
clubbing
U
باشگاه
an athlete's body
[circulation]
can take a lot of punishment.
U
بدن
[گردش خون]
یک ورزشکار می تواند فشار زیادی را تحمل بکند .
relationships
U
وابستگی نسبت
field dependence
U
وابستگی میدانی
nasality
U
وابستگی به بینی
pertinency
U
وابستگی دخل
contingency coefficient
U
ضریب وابستگی
contingency table
U
جدول وابستگی
nodality
U
وابستگی به گره
dualistic dependency
U
وابستگی دوگانه
dependence effect
U
اثر وابستگی
direct relationship
U
وابستگی مستقیم
vassalage
U
وابستگی بیعت
ties
U
اتحاد وابستگی
parentela
U
نسب وابستگی
intercorrelation
U
وابستگی درونی
drug dependency
U
وابستگی دارویی
oral dependence
U
وابستگی دهانی
relational
U
وابستگی رابطهای
interdependence
U
وابستگی متقابل
export dependence
U
وابستگی صادرات
tobacco dependence
U
وابستگی به توتون
disrelation
U
عدم وابستگی
clericalism
U
وابستگی به روحانیت
agnation
U
وابستگی پدری
pertinence
U
وابستگی دخل
tie
U
اتحاد وابستگی
relationship
U
وابستگی نسبت
prospectiveness
U
وابستگی به اینده
sensuousness
U
وابستگی به حواس
service club
U
باشگاه افراد
waive
U
رد ادعای باشگاه
service club
U
باشگاه سربازان
mess president
U
رئیس باشگاه
football club
[British Englisch]
U
باشگاه فوتبال
waived
U
رد ادعای باشگاه
stewards
U
پیشخدمت باشگاه
stewards
U
خدمه باشگاه
clubs
U
خاج باشگاه
steward
U
خدمه باشگاه
steward
U
پیشخدمت باشگاه
waives
U
رد ادعای باشگاه
clubbed
U
خاج باشگاه
club sport
U
باشگاه ورزشی
hunt club
U
باشگاه شکارچیان
mess
U
نهارخوری باشگاه
messes
U
نهارخوری باشگاه
indian club
U
باشگاه هندیها
mess treasurer
U
حسابدار باشگاه
common rooms
U
باشگاه دانشجویان
common room
U
باشگاه دانشجویان
club
U
خاج باشگاه
clubbing
U
خاج باشگاه
general manager
U
مدیر باشگاه
associations
U
وابستگی وابسته سازی
symbiotic psychosis
U
روان پریشی وابستگی
bipartisanship
U
وابستگی بدو حزب
hardware dependent
U
وابستگی سخت افزاری
electron attachment
U
پیوستگی یا وابستگی الکترون
otherworldiness
U
وابستگی بجهان اینده
a newspaper's political affiliation
U
وابستگی سیاسی روزنامه ها
association
U
وابستگی وابسته سازی
profaneness
U
وابستگی بچیزهای جسمانی
country clubs
U
باشگاه خارج از شهر
gymkhanas
U
ورزشگاه باشگاه ورزشی
hell fire club
U
باشگاه جوانان بی پروا
gymkhana
U
ورزشگاه باشگاه ورزشی
messes
U
غذاخوری باشگاه ناو
rotarian
U
عضو باشگاه روتاری
pavilions
U
باشگاه بازیگران در انگلستان
country clubs
U
باشگاه ورزشی وتفریحی
option
U
حق باشگاه در تمدید قرارداد
pavilion
U
باشگاه بازیگران در انگلستان
options
U
حق باشگاه در تمدید قرارداد
country club
U
باشگاه خارج از شهر
country club
U
باشگاه ورزشی وتفریحی
mess treasurer
U
متصدی صندوق باشگاه
clubhouse
U
محل باشگاه وانجمن
mess
U
غذاخوری باشگاه ناو
jockey club
U
باشگاه سوار کاران
jockey club
U
باشگاه سوارکاران انگلستان
golf club
U
باشگاه گلف بازان
wardroom
U
باشگاه افسران ناو
pro shop
U
فروشگاه باشگاه حرفهای
clubhouses
U
محل باشگاه وانجمن
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
irrelatively
U
بی انکه وابستگی داشته باشد
mainstays
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
plebeianness
U
وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
mainstay
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
YMCA
U
مخفف باشگاه جوانان مسیحی
YMCAs
U
مخفف باشگاه جوانان مسیحی
glee club
U
کلوب یا باشگاه اواز و سرود
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
YWCAs
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCA
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
protection and indemnity club
U
باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
club
U
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
to go clubbing
U
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
clubbing
U
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubs
U
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbed
U
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
man a bout town
U
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
p&l club
U
club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
yaght club
U
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
radar correlation
U
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
to a certainty
U
بدون شک
doubtlessly
U
بدون شک
acheilous
U
بدون لب
obtrusively
U
بدون حق
i'll warrant
U
بدون شک
goalless
U
بدون گل
indubitable
U
بدون شک
acheilos
U
بدون لب
not nearctic
U
بدون
ex-
U
بدون
unstressed
U
بدون مد
without
U
بدون
ex
U
بدون
but
U
بدون
and no mistake
U
بدون شک
undoubtedly
U
بدون شک
sans
U
بدون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com