English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
denitrify U بدون نیترات کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nitrate U به نیترات تبدیل کردن
nitrates U به نیترات تبدیل کردن
denitrify U فاقد نیترات کردن
nitrates U نیترات
nitrate U نیترات
cubic or soda nitre U نیترات دو سود
silver nitrate U نیترات نقره
nitre U نیترات سدیم
niter U نیترات سدیم
potassium nitrate U نیترات پتاسیم
saltpeter U نیترات پتاسیم
denitrifying bacteria U باکتری کاهنده نیترات
nitrate U نیترات سدیم یا پتاسیم
peroxy acetyl nitrate U پروکسی استیل نیترات
infernal stone U مداد نیترات دارژان
nitrates U نیترات سدیم یا پتاسیم
lunar caustic U نیترات نقره بفرمول 3NO Ag
salt peter U نیترات پتاسیم شوره برگ تنباکو
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
run through <idiom> U ازاول تا آخر بدون توقف کردن تمرین کردن
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
deice U بدون یخ کردن
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
degum U بدون صمغ کردن
unseam U بدون درز کردن
depolarize U بدون قطب کردن
delousing U بدون شپش کردن
delouses U بدون شپش کردن
disequilibrate U بدون تعادل کردن
deloused U بدون شپش کردن
delouse U بدون شپش کردن
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
prejudge U بدون رسیدگی قضاوت کردن
ad-lib U بدون نوشته صحبت کردن
unvoice U بدون صدا ادا کردن
ad-libbed U بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbing U بدون نوشته صحبت کردن
ad-libs U بدون نوشته صحبت کردن
prejudging U بدون رسیدگی قضاوت کردن
prejudges U بدون رسیدگی قضاوت کردن
prejudged U بدون رسیدگی قضاوت کردن
live in a small way U بدون سر و صدا زندگی کردن
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
glides U پرواز کردن بدون نیروی موتور
glided U پرواز کردن بدون نیروی موتور
glide U پرواز کردن بدون نیروی موتور
obtruded U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
no answer [n/a] [in forms] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
obtrude U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrudes U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruding U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
smooths U صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothest U صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothed U صاف کردن بدون اشکال بودن
smooth U صاف کردن بدون اشکال بودن
lynched U بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
to make a grab at women U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
lynch U بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
to feel women up U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
cohabits U با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
cohabiting U با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
cohabited U با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
cohabit U با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
to grope women U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
drip-dry U خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
drip dry U خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
lynches U بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
do without <idiom> U بدون هیچ چیزی کار کردن
knock about <idiom> بدون برنامه ریزی سفر کردن
cold turkey <idiom> U ترک کردن اعتیاد بدون دارو
multitasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
roughdry U بدون صافکاری و اتو کشی خشک کردن
multi tasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
Give the benefit of the doubt <idiom> U [باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
adlib U بدون مقدمه صحبت کردن بمیل خود
free lance U کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
To play for love . U عشقی بازی کردن ( بدون شرط بندی پولی )
pirate U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirated U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirates U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirating U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
goose step U رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
to do without any thing U ازچیزی صرف نظرکردن بدون چیزی گذران کردن
standalone U که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
seamless integration U فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
licence U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
bottoming reamer U وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
licenses U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
fans U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
fanning U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanned U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fan U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
intensive cultivation U اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
earom U Only Read Alterableحافظه فقط خواندنی تغییرپذیرالکتریکی RO که میتواند بدون پاک کردن تمام اصلاعات ذخیره شده به طور انتخابی تغییرکند
rifles U توپ بدون عقب نشینی خان تفنگ خان کشی کردن
rifle U توپ بدون عقب نشینی خان تفنگ خان کشی کردن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
dehydrogenate U هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
dehydrogenize U هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
trojan horse U برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
ex U بدون
ex- U بدون
acheilos U بدون لب
acheilous U بدون لب
unstressed U بدون مد
but U بدون
to a certainty U بدون شک
obtrusively U بدون حق
without U بدون
i'll warrant U بدون شک
goalless U بدون گل
wanting U بدون
sans U بدون
undoubtedly U بدون شک
doubtlessly U بدون شک
bottomless U بدون ته
undoubted U بدون شک
not nearctic U بدون
indubitable U بدون شک
and no mistake U بدون شک
irrespective of U بدون ملاحظه
toothless U بدون دندانه
to be sure <idiom> U مطمئنا ،بدون شک
pathless U بدون جاده
inoperculate U بدون دریچه
unequivocally U بدون ابهام
continuously U بدون توقف
intolerantly U بدون بردباری
bachelor U بدون عیال
on the square U بدون کجی
unmanned U بدون سرنشین
unexceptional U بدون استثنا
irreflexive U بدون واکنش
immediately U بدون واسطه
standstill U بدون حرکت
indiscriminately U بدون تمیز
inviscid U بدون لزوجت
unresponsive U بدون احتیاط
confidently U بدون شبهه
expired U بدون اعتبار
inelastic U بدون کشش
nothing if not <idiom> U مطمئنا،بدون شک
excluding meals U بدون غذا
inoffensive U بدون زنندگی
decaffeinated U بدون کافئین
without milk U بدون شیر
indolently U بدون درد
in vain <idiom> U بدون تفثیروموفقیت
ingenuously U بدون تزویر
under one's own steam <idiom> U بدون کمک
inofficial U بدون اجازه
unfurnished U بدون اثاثیه
cordless <adj.> U بدون سیم
undue U بدون مداخله
irrespective U بدون مراعات
wing it <idiom> U بدون آمادگی
unattended U بدون متصدی
problem-free <adj.> U بدون زحمت
nonboresafe U بدون ضامن
non delay U بدون تاخیر
no doubt U بدون تردید
insecure U بدون ایمنی
notwithstanding U بدون توجه
undoubted U بدون تردید
trouble-free <adj.> U بدون زحمت
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
problem-free <adj.> U بدون دردسر
exposed U بدون پوشش
trouble-free <adj.> U بدون دردسر
smooth <adj.> U بدون دشواری
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
nonstop U بدون توقف
inaction U بدون فعالیت
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
bachelors U بدون عیال
bloodless U بدون خونریزی
free of tax U بدون مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
involuntarily U بدون اراده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com