English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unvocal U بدون موسیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
plainsong U سرودمناجاتی و بدون موسیقی
Other Matches
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
treble staff U موسیقی
ear for music U موسیقی
treble clef U موسیقی
ragtime U در موسیقی
music U موسیقی
instructor of music U مشاق موسیقی
discos U موسیقی دیسکو
opus U قطعه موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
concertos U قطعه موسیقی
musician U موسیقی دان
musicians U موسیقی دان
forte U موسیقی بلند
subdominant U نت چهارم موسیقی
pricks U نقطه نت موسیقی
beats U ضربت موسیقی
beat U ضربت موسیقی
background sound U موسیقی متن
background music U موسیقی متن
ambient music U موسیقی متن
play music U موسیقی ساختن
ambient music U موسیقی پس زمینه
fa U چهارمین نت موسیقی
euterpe U الهه موسیقی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
devotion to music U دلبستگی به موسیقی
computer music U موسیقی کامپیوتری
background sound U موسیقی پس زمینه
background music U موسیقی پس زمینه
make music U موسیقی ساختن
boogies U موسیقی راک
boogies U موسیقی بوگی
chamber music U موسیقی مجلسی
disco U موسیقی دیسکو
prick U نقطه نت موسیقی
pricked U نقطه نت موسیقی
pricking U نقطه نت موسیقی
boogieing U موسیقی بوگی
boleros U موسیقی بولرو
boogie U موسیقی راک
boogie U موسیقی بوگی
boogied U موسیقی راک
boogied U موسیقی بوگی
boogieing U موسیقی راک
quire U گروه کر [موسیقی]
fortes U موسیقی بلند
ragtime U موسیقی ضربی
music therapy U موسیقی درمانی
music hall U سالن موسیقی
music halls U سالن موسیقی
musical ability U توانش موسیقی
musical language U زبان موسیقی
musicology U موسیقی شناسی
musicality U برابری با موسیقی
musicality U ذوق موسیقی
musicalness U برابری با موسیقی
musicalness U ذوق موسیقی
musical instrument U الت موسیقی
instrumentally U با الت موسیقی
noteless U غیر موسیقی
musical instruments U الت موسیقی
philharmonic U عاشق موسیقی
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
jazz U موسیقی جاز
carillon U زنگهای موسیقی
notes U نت موسیقی نوشتن
noting U نت موسیقی نوشتن
note U نت موسیقی نوشتن
carillons U زنگهای موسیقی
musicologist U موسیقی شناس
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
to harp U چنگ زدن [موسیقی]
melodies U صدای موسیقی نوا
to play [the] harp U چنگ زدن [موسیقی]
timpani U کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums U کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums U دهل ها [ساز موسیقی]
duet U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
timpani U دهل ها [ساز موسیقی]
timpano U کوس [ساز موسیقی]
kettledrums U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
banstand U محل دستهء موسیقی
melody U صدای موسیقی نوا
marches U موسیقی نظامی یا مارش
marched U موسیقی نظامی یا مارش
march U موسیقی نظامی یا مارش
percussion instrument U الات موسیقی ضربی
lyrical U غزلی موسیقی یا شعربزمی
etude U قطعهء موسیقی کوتاه
euphonium U یکجورالت موسیقی بادی
medleys U قطعه موسیقی مختلط
glockenspiel U نوعی الت موسیقی
medley U قطعه موسیقی مختلط
gavotte U موسیقی این رقص
gavote U موسیقی این رقص
tin pan alley U جماعت موسیقی دانان
immusical U خارج ازقواعد موسیقی
postlude U قطعه موسیقی پایان
bandsmen U عضو دستهء موسیقی
bandsman U عضو دستهء موسیقی
dulcet U نوعی الت موسیقی
castanet U یک نوع الت موسیقی
reed U الت موسیقی بادی
soundtrack U موسیقی ضبط شده
duos U اواز یا موسیقی دونفری
duo U اواز یا موسیقی دونفری
symphony U قطعه طولانی موسیقی
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
marching U موسیقی نظامی یا مارش
notes U اهنگ صدا نت موسیقی
octaves U نتهای هشتگانه موسیقی
intermezzo U قطعه موسیقی کوتاه
stroke [guitar] U زدن [گیتار] [موسیقی]
note U اهنگ صدا نت موسیقی
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
serenaded U قطعه موسیقی عاشقانه
plays U الت موسیقی نواختن
octave U نتهای هشتگانه موسیقی
anvil U سندان [آلت موسیقی]
noting U اهنگ صدا نت موسیقی
band U دستهء موسیقی اتحاد
bands U دستهء موسیقی اتحاد
serenading U قطعه موسیقی عاشقانه
serenades U قطعه موسیقی عاشقانه
serenade U قطعه موسیقی عاشقانه
wind instruments U الات موسیقی بادی
wind instrument U الات موسیقی بادی
Beautiful music ( weather ) . U موسیقی ( هوای ) قشنگ
soundtracks U موسیقی ضبط شده
playing U الت موسیقی نواختن
tablature U نوعی علائم موسیقی
chiming U ترتیب زنگهای موسیقی
chimes U ترتیب زنگهای موسیقی
chimed U ترتیب زنگهای موسیقی
chime U ترتیب زنگهای موسیقی
musically U مطابق اصول موسیقی
timpano U دهل [ساز موسیقی]
played U الت موسیقی نواختن
play U الت موسیقی نواختن
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
saxophones U نوعی الت موسیقی بادی
go-go U وابسته به رقصگر موسیقی راک
preattunement U کوک از قبل [آلت موسیقی]
harmonica U الت موسیقی شبیه سنتور
fugues U نوعی الت بادی موسیقی
offbeat U قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
go-go U وابسته به رقص با موسیقی راک
fugue U نوعی الت بادی موسیقی
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
saxophone U نوعی الت موسیقی بادی
He is a mediocre musician . U موسیقی دان پرمایه یی نیست
glee U ساز و نواز اسباب موسیقی
rhapsodies U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
harmonicas U الت موسیقی شبیه سنتور
masque U نمایش توام با موسیقی ورقص
orpheus U ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
midi U میانجی رقمی الات موسیقی
combo U دسته کوچک موسیقی جاز
nocturne U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
nocturnes U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
combos U دسته کوچک موسیقی جاز
sext U یک ششم نوعی الت موسیقی
range of music U حدود یا میدان علم موسیقی
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
composer U آهنگ ساز [بیشتر موسیقی کلاسیک]
celesta U نوعی الت موسیقی شبیه پیانو
high fidelity music reproducing system U سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
set piece U قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
ballet U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballets U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
earless U بی دسته فاقدگوش موسیقی یاگوش ضربی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com