Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
weedless
U
بدون علف هرزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
rakehelly
U
هرزه
rammish
U
هرزه
sordid
U
هرزه
licentious
U
هرزه
sluttish
U
هرزه
bitch
U
زن هرزه
rakehell
U
هرزه
rantipole
U
هرزه
salacious
U
هرزه
libertines
U
هرزه
libertine
U
هرزه
rakish
U
هرزه
trollop
U
زن هرزه
minx
U
زن هرزه
bawdy
U
هرزه
foulmouthed
U
هرزه گو
harlot
U
هرزه
harlots
U
هرزه
sloven
U
هرزه
love alce
U
هرزه
raking
U
هرزه
rakes
U
هرزه
immoral
U
هرزه
profligate
U
هرزه
scabrous
U
هرزه
dissolute
U
هرزه
limmer
U
زن هرزه
jade
U
زن هرزه
ribald
U
هرزه
bitches
U
زن هرزه
pornerastic
U
هرزه
lewd
U
هرزه
lubricious
U
هرزه
tart
U
زن هرزه
lascivious
U
هرزه
giglot
U
زن هرزه
bitched
U
زن هرزه
filth
U
هرزه
prurient
U
هرزه
lubricousor lubricious
U
هرزه
rep
U
زن هرزه
rake
U
هرزه
tarts
U
زن هرزه
bitching
U
زن هرزه
giglet
U
زن هرزه
debauchee
U
ادم هرزه
debauch
U
هرزه کردن
cackled
U
هرزه درایی
cackle
U
هرزه درایی
philistines
U
ادم هرزه
philistine
U
ادم هرزه
cackles
U
هرزه درایی
swivels
U
هرزه گرد
swivelled
U
هرزه گرد
swivel
U
هرزه گرد
whoremonger
U
ادم هرزه
whoremaster
U
ادم هرزه
foulmouthed
U
هرزه دهن
brushes
U
علف هرزه
brush
U
علف هرزه
lasciviously
U
هرزه وار
lecher
U
ادم هرزه
reprobates
U
هرزه محرومیت
reprobate
U
هرزه محرومیت
cackling
U
هرزه درایی
perverse
U
گمراه هرزه
broad
U
پهناور زن هرزه
palaver
U
هرزه درایی
famester
U
ادم هرزه
demimonde
U
زنان هرزه
forb
U
علف هرزه
broadest
U
پهناور زن هرزه
broader
U
پهناور زن هرزه
footle
U
هرزه درایی
lechers
U
ادم هرزه
philistia
U
ادم هرزه
looser
U
هرزه بی بندوبار
weeded
U
علف هرزه
roue
U
ادم هرزه
weedy
U
پر از علف هرزه
weed
U
علف هرزه
goats
U
مرد هرزه
gamester
U
هرزه و مهمل
gangue
U
هرزه سنگ
frivolity
U
هرزه درایی
loosest
U
هرزه بی بندوبار
nighthawk
U
هرزه شب گرد
crapulent
U
هرزه خور
loose
U
هرزه بی بندوبار
weeding
U
علف هرزه
pornography
U
هرزه نگاری
rep
U
مرد هرزه
graceless
U
هرزه بی فرافت
rankly
U
بطورهرزه یا هرزه
goat
U
مرد هرزه
prater
U
هرزه درای
dander
U
هرزه گرد
prattfall
U
هرزه درای
obscence
U
هرزه وقیح
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
weed
U
کندن علف هرزه
pinioning
U
دنده هرزه گرد
traipsing
U
هرزه گردی کردن
traipses
U
هرزه گردی کردن
pinions
U
دنده هرزه گرد
pinion
U
دنده هرزه گرد
blackgurad
U
ولگرد ادم هرزه
weeded
U
کندن علف هرزه
Pica
[disorder]
U
هرزه خواری
[پزشکی]
traipsed
U
هرزه گردی کردن
traipse
U
هرزه گردی کردن
jaw
U
هرزه درایی کردن
sluts
U
زن هرزه وشهوت پرست
jaws
U
هرزه درایی کردن
slut
U
زن هرزه وشهوت پرست
journal
U
شفت هرزه گرد
journals
U
شفت هرزه گرد
gas bag
U
یاوه سرا هرزه گو
pruriently
U
از روی هرزه خیالی
weeding
U
کندن علف هرزه
prate
U
هرزه درایی کردن
ribald
U
بدزبان ادم هرزه
weediness
U
پوشیدگی ازعلف هرزه
he has a loose conduct
U
ادم هرزه ایست
perversely
U
بطور هرزه یافاسد
straggles
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
weeder
U
متصدی چیدن علف هرزه
straggled
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
cocotte
U
زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
straggling
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
straggle
U
هرزه روییدن سرگردان بودن
flim flam
U
هرزه درایی گزاف گویی
sprawls
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
rogues
U
از علف هرزه پاک کردن
rogue
U
از علف هرزه پاک کردن
sprawling
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawl
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
spuds
U
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
crapulent
U
وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
spud
U
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
cultivators
U
ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
pivots
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivoted
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cultivator
U
ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
pivot
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
gad
U
با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
scatology
U
وسواس هرزه گویی وسواس نجاست
spinning wheels
U
چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
spinning wheel
U
چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
wanting
U
بدون
obtrusively
U
بدون حق
without
U
بدون
not nearctic
U
بدون
sans
U
بدون
and no mistake
U
بدون شک
ex
U
بدون
doubtlessly
U
بدون شک
ex-
U
بدون
to a certainty
U
بدون شک
undoubted
U
بدون شک
bottomless
U
بدون ته
acheilous
U
بدون لب
goalless
U
بدون گل
unstressed
U
بدون مد
undoubtedly
U
بدون شک
indubitable
U
بدون شک
acheilos
U
بدون لب
but
U
بدون
i'll warrant
U
بدون شک
wing it
<idiom>
U
بدون آمادگی
under one's own steam
<idiom>
U
بدون کمک
blankly
U
بدون مقصودیامعنی
to be sure
<idiom>
U
مطمئنا ،بدون شک
toeless
U
بدون پنجه
soilless
U
بدون خاک
confidently
U
بدون شبهه
recoilless
U
بدون لنگر
zero elasticity
U
بدون کشش
unfurnished
U
بدون اثاثیه
endless
U
بدون پایان
without recourse
U
بدون حق مراجعه
without recourse
U
بدون رجوع
asymptomatic
U
بدون علامت
unattended
U
بدون متصدی
unlined
U
بدون استر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com