English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
structureless U بدون ساختمان مشخص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amorphous U دارای ساختمان غیر مشخص
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
Hard architecture U [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
algorithms U قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithm U قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
descriptor U کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
locates U تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
locate U تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
locating U تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
located U تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
physiognomonic U مشخص
distinctive U مشخص
pronounced U مشخص
indistinctive U نا مشخص
signate U مشخص
specific code U کد مشخص
kenspeckle U مشخص
specifics U مشخص
distinguished U مشخص
highlights U مشخص
highlighted U مشخص
highlight U مشخص
specific U مشخص
named U مشخص
distinct U مشخص
marked U مشخص
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
identifying U مشخص کردن
specify U مشخص کردن
identify U مشخص کردن
earmarking U مشخص کردن
specifies U مشخص کردن
pathognomic U مشخص مرض
delineate U مشخص کردن
named place of destination U مقصد مشخص
registered port U بندر مشخص
defines U مشخص کردن
defined U مشخص کردن
define U مشخص کردن
to create an image for oneself as somebody U مشخص کردن
delineating U مشخص کردن
delineates U مشخص کردن
delineated U مشخص کردن
specifying U مشخص کردن
pathognomomical U مشخص مرض
targeted U هدف مشخص
target U هدف مشخص
definitions U مشخص کردن
unarguable U غیرقابلبحثمعلوم مشخص
signaled U اشکار مشخص
signal U اشکار مشخص
type genus U نوع مشخص
definition U مشخص کردن
indicating U مشخص کننده
nonsignificant U غیر مشخص
clean cut U مشخص واضح
clean-cut U مشخص واضح
signalled U اشکار مشخص
targets U هدف مشخص
identifies U مشخص کردن
named vessel U کشتی مشخص
targeting U هدف مشخص
identified U مشخص کردن
ditinct U روشن مشخص
discriminant U مشخص کننده
diacritical current U جریان مشخص
distinctly U بطور مشخص
targetting U هدف مشخص
assignable U معین مشخص
targetted U هدف مشخص
cleaners U مشخص واضح
specified U مشخص شده
markers U مشخص کننده
lay down U مشخص کردن
distinctive U فرق مشخص
marker U مشخص کننده
defining U مشخص کردن
denotes U مشخص کردن
denoted U مشخص کردن
distinguishing U مشخص اختصاصی
denote U مشخص کردن
individuate U مشخص کردن
criss-crossing U با ضربدر مشخص کردن
message U حجم اطلاع مشخص
typify U بانمونه مشخص کردن
named point of destination U نقطه مشخص در مقصد
typifying U بانمونه مشخص کردن
meaner U مشخص کردن چیزی
antiseptic U تمیز و پاکیزه مشخص
at the specified tenor U بر حسب مفاد مشخص
typified U بانمونه مشخص کردن
typifies U بانمونه مشخص کردن
shaded relief U عوارض مشخص یا بسیارناهموار
facies U عبارت مشخص یک طبقه
criss-crosses U با ضربدر مشخص کردن
named place of delivery at frontier U تحویل در مرز مشخص
antiseptics U تمیز و پاکیزه مشخص
criss-cross U با ضربدر مشخص کردن
indication lamp U لامپ مشخص کننده
criss-crossed U با ضربدر مشخص کردن
call one's shot U مشخص کردن هدف
meanest U مشخص کردن چیزی
check indicator U مشخص کننده مقابله
overflow indicator U مشخص کننده سرریزی
nodose U دارای برامدگیهای مشخص
frequency designation U مشخص کردن فرکانس
nodous U دارای برامدگیهای مشخص
named port of destination U بندر مقصد مشخص
messages U حجم اطلاع مشخص
mean U مشخص کردن چیزی
building line U بر ساختمان
building U ساختمان
stance U ساختمان
foundation U پی ساختمان
erection U ساختمان
erections U ساختمان
built-up U پر از ساختمان
type U ساختمان
typed U ساختمان
types U ساختمان
stances U ساختمان
carbody U ساختمان
built up U پر از ساختمان
structuring U ساختمان
structureless U بی ساختمان
structure U ساختمان
frame U ساختمان
making U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
construction U ساختمان
constructions U ساختمان
structure of an animal U ساختمان
substructure U پی ساختمان
structures U ساختمان
substructures U پی ساختمان
mechanism U ساختمان
mechanisms U ساختمان
margins U مشخص کردن اندازه و حاشیه
One must draw the line somewhere. <proverb> U هر کس باید ید و مرزش را مشخص کند .
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
point of aim U نقطه هدفگیری در مسافتهاتی مشخص
temporarily U برای زمان مشخص یا نه همیشه
known target U هدف شناخته شده یا مشخص
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
costing U مشخص کردن هزینه عملیات
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
to be clear to somebody U برای کسی مشخص بودن
badge U امضاء و علامت برجسته و مشخص
highlighting U روشن ساختن مشخص کردن
named departure point U نقطه مشخص برای حرکت
badges U امضاء و علامت برجسته و مشخص
blocky U پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
margin U مشخص کردن اندازه و حاشیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com