English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to get off cheaply U بدون آسیب رها یافتن
to get off easy U بدون آسیب رها یافتن
to get off lightly U بدون آسیب رها یافتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
non destructive cursor U مجموعه بررسی ها که روی یک قطعه بدون آسیب دیدن انجام شود
to get off cheaply U بدون سختی رها یافتن
to get off lightly U بدون سختی رها یافتن
to get off easy U بدون سختی رها یافتن
to get off cheaply U بدون جریمه سنگین رها یافتن
to get off lightly U بدون جریمه سنگین رها یافتن
to get off easy U بدون جریمه سنگین رها یافتن
propagate U گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagating U گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagated U گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagates U گشترش یافتن یا نشر یافتن
trial and error <idiom> U یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
blemish آسیب زدن
damage U آسیب رساندن به چیزی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
injured person U آدم آسیب دیده [زخمی]
damage U آسیب [شوخی] [اصطلاح روزمره]
tympanic membrane injury U آسیب دیدگی پرده گوش
protect U توقف آسیب دیدن چیزی
integrity U دادهای که آسیب ندیده است
protects U توقف آسیب دیدن چیزی
protecting U توقف آسیب دیدن چیزی
to die from an injury [a wound] U به علت آسیب دیدگی [زخمی] مردن
backward U بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
damaged U آنچه آسیب یا رنج دیده است
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
to be out of action [because of injury] U غیر فعال شدن [بخاطر آسیب] [ورزش]
backwards U بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
catastrophes U خطا یا توقف یک وسیله مربوط به یک آسیب جدی در سیستم
catastrophe U خطا یا توقف یک وسیله مربوط به یک آسیب جدی در سیستم
fatal error U خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود
shields U حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
roll forward U تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
shield U حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
The damage can't have been caused accidentally. U آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
The damaged tanker disgorged thousands of liters of oil into the see. U از تانکر آسیب دیده هزاران لیتر نفت به دریا روان شد.
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
parity U برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. U آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
catastrophic error U مشکلی که باعث ایجاد آسیب در برنامه یا پاک شدن ناگهانی فایل ها میشود
buffer U مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
logic U بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
maintenance U بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
reads U خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
read U خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
non maskable interrupt U سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
bomb U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombs U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombed out U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombed U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
roll forward U , با خواندن ورودی تراکنش واجرای مجدد تمام دستورات برای بازگشت به پایگاه داده وبه وضعیت پیش از آسیب
surges U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
parity U سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
virus U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
surged U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surge U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
viruses U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
unrecoverable error U خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
jitter U خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
to tarnish something [image, status, reputation, ...] U چیزی را بد نام کردن [آسیب زدن] [خسارت وارد کردن] [خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ]
integrity U حقیقتی که بیان کننده این است که فایل روی دیسک آسیب ندیده است و خراب نیست
cleanest U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
clean U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleaned U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleans U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
defective U خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
dry rot U پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
detects U یافتن
detecting U یافتن
detect U یافتن
discover U یافتن
discovered U یافتن
discovering U یافتن
discovers U یافتن
detected U یافتن
finds U یافتن
find U یافتن
shoulders U [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
ensure U اطمینان یافتن
insures U اطمینان یافتن
insuring U اطمینان یافتن
ensuring U اطمینان یافتن
ensures U اطمینان یافتن
ensured U اطمینان یافتن
terminates U خاتمه یافتن
stations U استقرار یافتن
stationed U استقرار یافتن
dominate U تفوق یافتن
diminish U نقصان یافتن
diminishes U تقلیل یافتن
wane U کاهش یافتن
dominates U تفوق یافتن
accruing U گسترش یافتن
waned U کاهش یافتن
wanes U کاهش یافتن
waning U کاهش یافتن
terminate U خاتمه یافتن
dominated U تفوق یافتن
terminated U خاتمه یافتن
diminish U تقلیل یافتن
diminishes U نقصان یافتن
station U استقرار یافتن
to get off U رهایی یافتن از
to be prolonged U امتداد یافتن
to a greatness U بزرگی یافتن
master U تسلط یافتن بر
master U تسلط یافتن
mastered U تسلط یافتن بر
mastered U تسلط یافتن
masters U تسلط یافتن بر
masters U تسلط یافتن
taper off U کاهش یافتن
sublate U تغییرشکل یافتن
specialises U تخصص یافتن
specialising U تخصص یافتن
specialize U تخصص یافتن
specializes U تخصص یافتن
specializing U تخصص یافتن
boom U توسعه یافتن
boomed U توسعه یافتن
centered U تمرکز یافتن
centers U تمرکز یافتن
to get ones hand in U دست یافتن به
to get rid of U رهایی یافتن از
to get fame U شهرت یافتن
to grow better U بهبودی یافتن
to look oneself again U بهبود یافتن
to gain the upper hand U غلبه یافتن
to pull round U بهبودی یافتن
to reach for knowledge U برای یافتن
to quit oneself of U رهائی یافتن از
to gain in nealth U بهبودی یافتن
to take courage U خرات یافتن
to undergo a change U تغییر یافتن
to extricate oneself U رهایی یافتن
to come to know U اگاهی یافتن
to be transferred U انتقال یافتن
centred U تمرکز یافتن
centre U تمرکز یافتن
booming U توسعه یافتن
booms U توسعه یافتن
diverges U انشعاب یافتن
decreases U کاهش یافتن
decreases U نقصان یافتن
outreach U برتری یافتن
lay hands on something <idiom> U یافتن چیزی
decreased U کاهش یافتن
decreased U نقصان یافتن
pull through <idiom> U بهبود یافتن
decrease U کاهش یافتن
decrease U نقصان یافتن
take steps <idiom> U آمادگی یافتن
up and about <idiom> بهبود یافتن
learn U اگاهی یافتن
learns U اگاهی یافتن
accrue U افزایش یافتن
accrue U گسترش یافتن
accrues U افزایش یافتن
accrues U گسترش یافتن
to be through U فراغت یافتن
overmaster U برتری یافتن بر
wind up U پایان یافتن
wrap up U خاتمه یافتن
escalate U فزونی یافتن
escalated U فزونی یافتن
escalates U فزونی یافتن
recvperate U بهبودی یافتن
escalating U فزونی یافتن
pull round U بهبودی یافتن
protend U امتداد یافتن
pickup U بهبودی یافتن
perennate U دوام یافتن
penetract U راه یافتن
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
overspread U بسط یافتن
developments U تکامل یافتن
development U تکامل یافتن
overmatch U تفوق یافتن
accruing U افزایش یافتن
relax U تخفیف یافتن
over U پایان یافتن
acceded U دست یافتن
accede U راه یافتن
accede U دست یافتن
alters U تغییر یافتن
to peter out U نقصان یافتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com