English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
valediction U بدورد خطابه تودیعی
valedictions U بدورد خطابه تودیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valedictory U تودیعی
orations U خطابه
lecturing U خطابه
lectures U خطابه
allocution U خطابه
lectured U خطابه
oration U خطابه
prelection U خطابه
homiletics U فن خطابه
declaimation U خطابه
lecture U خطابه
precepts U امریه خطابه
rostra U کرسی خطابه
prelector U خطابه خوان
rostrum U کرسی خطابه
rostrums U کرسی خطابه
sermons U خطابه اندرز
bema U سکوی خطابه
pulpit U سکوب خطابه
pulpit U کرسی خطابه
pulpits U سکوب خطابه
pulpits U کرسی خطابه
precept U امریه خطابه
sermon U خطابه اندرز
bar U کرسی خطابه وکلا
ambo U میز [سکوی] خطابه
ambon U میز [سکوی] خطابه
oratory U فن خطابه سخن پردازی
platforms U کف راه جایگاه خطابه
platform U کف راه جایگاه خطابه
bars U کرسی خطابه وکلا
lecture U سخنرانی کردن خطابه گفتن
moot U مجلس خطابه ومنافره انجمن
lectured U سخنرانی کردن خطابه گفتن
lectures U سخنرانی کردن خطابه گفتن
lecturing U سخنرانی کردن خطابه گفتن
rostral U وابسته به منبر یا کرسی خطابه
tribune U سکوب سخنرانی کرسی یامیز خطابه
abat-voix U [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
valedictorian U دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorians U دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com