English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Can you get it repaired? U آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
rub it in U به خوردش بدهید
oyez U گوش بدهید
send a letter U کاغذ بدهید
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
Go ahead! U انجام بدهید دیگه!
listen to me U بمن گوش بدهید
go head U ادامه بدهید بفرماید
PLease let me know(notiffy me). U لطفا" به من خبر بدهید
give it a twist U انرا پیچ بدهید
pay a way the sheet U کاغذ را بدهید بیاید
give your v to U برای اورای بدهید
hsd it out U بدهید دندان را بکنند
muster up your courage U جرات بخود بدهید
interpreted U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
Keep moving! U ادامه بده [بدهید ] به راه!
Please give me four more. U چهار تای دیگر به من بدهید
Press the elevator button. U تکمه آسانسور رافشار بدهید
Please answer the telephone. U لطفا" جواب تلفن را بدهید
Please let me give you a lift (ride). U اجازه بدهید سوارتان کنم
Please give me this one . U این یکی را لطفا" بدهید
Can you give me the key, please? U لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Please give the other foot . لنگه دیگه این کفش را بدهید.
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
Can you give me a heads up? <idiom> آیا میتوانید قبلش به من خبر بدهید؟
Can you give me an estimate? U ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
Two coffees please . U لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
Allow me to chew it over in my mind . U اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
Could you clarify that for me? U می توانید توضیح بدهید که موضوع از چه قرار است؟
Clinch the deal while the concerned party is stI'll keen U تا طرف گرم است معامله را انجام بدهید
repondez s'il vous plait [RSVP] U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
please reply U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
midnight U فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
Could we have a plate for the child? U آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
Can you show me on the map where I am? U آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
Let me back up and explain how ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
rendition U ترجمه
translations U ترجمه
interpretation U ترجمه
interpretations U ترجمه
versions U ترجمه
translation U ترجمه
rendering U ترجمه
renderings U ترجمه
version U ترجمه
translation U ترجمه
renditions U ترجمه
compilation U ترجمه
compilations U ترجمه
paraphrasing U ترجمه ازاد
translate U ترجمه کردن
mechanical translation U ترجمه مکانیکی
paraphrased U ترجمه ازاد
machine translation U ترجمه ماشینی
mechanical translation U ترجمه ماشینی
metaphraze U ترجمه لفظی
paraphrases U ترجمه ازاد
put U ترجمه کردن
address translation U ترجمه ادرس
translated U ترجمه کردن
misinterpretation U ترجمه غلط
paraphrase U ترجمه ازاد
reversion U ترجمه مجدد
an a translation U ترجمه درست
putting U ترجمه کردن
liberaltranstation U ترجمه ازاد
algorithm translation U ترجمه الگوریتم
puts U ترجمه کردن
trannlatability U قابلیت ترجمه
translet U ترجمه کردن
interpretation U تعبیر ترجمه
translate time U هنگام ترجمه
the a of a trans lation U درستی ترجمه
translatable U قابل ترجمه
to do into U ترجمه کردن به
translation agency U موسسه ترجمه
translation agency U دفتر ترجمه
translate time U حین ترجمه
interpretations U تعبیر ترجمه
mistranslation U ترجمه نادرست
translates U ترجمه کردن
the a of a trans lation U صحت ترجمه
translating U ترجمه کردن
fortran translation process U فرایند ترجمه فرترن
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
dynamic address translation U ترجمه پویای ادرس
delectus U برای ترجمه دارد
object U زبان برنامه پس از ترجمه
objected U زبان برنامه پس از ترجمه
objecting U زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
retranslate U دوباره ترجمه کردن
mistranslate U ترجمه غلط کردن
teutonize U به المانی ترجمه کردن
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
render U ارائه دادن ترجمه کردن
versions U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
version U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
assembles U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
tropology U ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
to to U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
literalist U طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
literalize U تحت اللفظی ترجمه کردن
assemble U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled U ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
bridgeware U برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
processor U برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
pcv U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
paraphrasing U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
This is its Persian rendering ( translation) . U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
paraphrase U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrases U نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
literality U صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
passes U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passed U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
pass U برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
languages U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
one pass assembler U برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
encoding U ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
cross assembler U ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
language U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
intermediate U کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
posts U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posted U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . U شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
parsed U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
compilations U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
compilation U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
parse U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parses U شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
jugend stil U [ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
preprocessor U نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
controller U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
queried U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
queries U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
query U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machine U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
executable form U برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
querying U پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machined U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machines U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
they mingle their tears U با هم گریه می کنند
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
PRI U پشتیبانی کنند
he warned them to obey U اطاعت کنند
machine U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
raster U سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
Murray code U - بیت استفاده می کنند
the trumpets blows U شیپورها صدا می کنند
they dispute about nothing U درسرهیچ نزاع می کنند
they make much noise U خیلی صدا می کنند
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
they make much noise U زیاد شلوق می کنند
charnel house U مردگان راتوده می کنند
i hear him complain U میشنوم که شکایت می کنند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com