Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hull
U
بدنه کشتی
hulls
U
بدنه کشتی
hulk
U
بدنه کشتی
hulks
U
بدنه کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull
U
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls
U
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
Other Matches
mine casemate
U
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case
U
بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
fuselage
U
بدنه
hulls
U
بدنه
compartment
U
بدنه
trunks
U
بدنه
body
U
بدنه
bodies
U
بدنه
shaft
U
بدنه
shafts
U
بدنه
housing
U
بدنه
trunk
U
بدنه
casings
U
بدنه
bridge deck
U
بدنه پل
framework
U
بدنه
hull
U
بدنه
frameworks
U
بدنه
compartments
U
بدنه
fuselages
U
بدنه
casing
U
بدنه
contour
U
بدنه
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
motor casing
U
بدنه موتور
shells
U
بدنه ساختمان
monohull
U
قایق با یک بدنه
shelling
U
بدنه ساختمان
side wall of a lock
U
بدنه سد دریچهای
trunks
U
بدنه ستون
pressure hull
U
بدنه ضد فشار
shaft
U
بدنه چوبه
trunk
U
بدنه ستون
shafts
U
بدنه چوبه
shell
U
بدنه ساختمان
pump casting
U
بدنه پمپ
revetment
U
پوشش بدنه
head
U
شبکه یا بدنه
stocked
U
بدنه رنده
hull
U
بدنه قایق
fuselage refrence line
U
خط مبنای بدنه
hull column
پایه بدنه
ground
U
اتصال بدنه
buffer body
U
بدنه دافع
hull insurance
U
بیمه بدنه
elevator casing
U
بدنه بالابر
fuselage
U
بدنه هواپیما
westwork
U
بدنه غربی
white body
U
بدنه سفید
gate leaf
U
بدنه دریچه سد
fuselages
U
بدنه هواپیما
cartridge shell
U
بدنه پوکه
stock
U
بدنه رنده
furnace body
U
بدنه کوره
box type van body
U
بدنه صندوق
the body of a carriage
U
بدنه یک کالسکه
tige
U
بدنه ساقه
magnet case
U
بدنه اهنربا
costa
U
تیغه در بدنه
loop body
U
بدنه حلقه
to connect to frame
U
اتصال به بدنه
airframe
U
بدنه هواپیما
auto body sheet
U
بدنه اتومبیل
magnet housing
U
بدنه اهنربا
turbin casing
U
بدنه توربین
hulls
U
بدنه قایق
automobile body sheet
U
بدنه اتومبیل
die stock
U
بدنه رنده
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
steering gear housing
U
بدنه جعبه فرمان
trunk
U
تلگراف یا تلفن بدنه
trimaran
U
قایق با 3 بدنه موازی
trunks
U
تلگراف یا تلفن بدنه
bottom line
U
طناب زیر بدنه
engine block
U
قالب یا بدنه موتور
freeboard
U
بدنه فوقانی ناو
multihull
U
قایق با بیش از یک بدنه
thallus
U
ساقه بدنه گیاه
aviation structural mechanic
U
مکانیک بدنه هواپیما
hulls
U
بدنه یک هواپیمای دریایی
ideal energy radiator
U
رادیاتور بدنه سیاه
hull
U
بدنه یک هواپیمای دریایی
seacock
U
شیرهای بدنه ناو
hull down
U
بدنه پشت حفاظ
selected material
U
لایه بدنه راه
cartridge shell
U
بدنه پوکه فشنگ
saddletree
U
بدنه چوبی زین
trimarans
U
قایق با 3 بدنه موازی
head
U
بعد بالایی کتاب یا بدنه
underbody
U
قسمت بدنه قایق در زیر اب
heels
U
قسمت عقبی بدنه قایق
heel
U
قسمت عقبی بدنه قایق
bonding
U
گیره اتصالی اتصال بدنه
belt frame
U
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
catamaran
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
forebody
U
بدنه قسمت جلوی ناو
cocooning
U
روکش دادن بدنه هواپیما
modified stock car
U
اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
displacement hull
U
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
airframe mechanic
U
تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
rocked
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocks
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
low mid wing
U
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
topsides
U
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
crotches
U
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotch
U
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
wing position
U
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
waterline
U
خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
empty weight
U
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
rock
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
gaps
U
فاصله بین نوک قلاب و بدنه
gap
U
فاصله بین نوک قلاب و بدنه
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
planing hull
U
بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
hoist line
U
کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
maximum junction to case thermal impedan
U
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
air foil
U
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
thoroughbrace
U
تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
herdic
U
کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
streamline body
U
بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
shelling
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
heels
U
کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
shell
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
webs
U
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
web
U
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
heel
U
کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
cantilever wing
U
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
sponson
U
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
angle drill
U
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
break
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
caban
U
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
bench check
U
ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
pilaster
U
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
jigs
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig
U
ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
pod
U
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods
U
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
resonances
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance
U
وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
physical inspection
U
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
cantilever ratio
U
نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
shield
U
بدنه محافظ دیواره محافظ
shields
U
بدنه محافظ دیواره محافظ
lattice design
U
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
wrestling
U
کشتی
carina
U
کشتی
argo
U
کشتی
ship haven
U
یک کش کشتی
carinae
U
کشتی
deck
U
پل کشتی
on the sea
U
در کشتی
on the water
U
در کشتی
bilge
U
اب ته کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com