English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
getting U بدست امده
gets U بدست امده
get U بدست امده
unhandy U مشکل بدست امده
hardly earned money U پول سخت بدست امده
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
drawings U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
anti freezer U ضد انجماد
congealment U انجماد
freezing U انجماد
solidification U انجماد
glaciation U انجماد
solidus U خط انجماد
frigidity U انجماد
regelation U انجماد مجدد
condensation trail U مسیر انجماد
wage freeze U انجماد دستمزد
price freezing U انجماد قیمت
heat of solidification U گرمای انجماد
concretive U مایه انجماد
solidifying process U فرایند انجماد
congealing point U نقطه انجماد
solidification point U نقطه انجماد
freezing point U نقطه انجماد
solidification U انجماد استحکام
congelation U انجماد افسردگی
cryoscope U انجماد نما
cryoscope U انجماد سنج
cryogenic frezing U انجماد با سرمازایی
solidifying process U مرحله انجماد
crymetry U انجماد سنجی
solidifying process U پروسه انجماد
solidifying point U نقطه انجماد
setting point U نقطه انجماد
freezing points U نقطه انجماد
normal freezing point U نقطه انجماد متعارفی
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
cryoscopic U وابسته به انجماد سنجی
condensation trail U مجموعه وسایل انجماد
cryoscopic constant U ثابت انجماد سنجی
cryoscopy U تعیین نقطه انجماد
freezing point depression U نزول نقطه انجماد
supercool U بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
gibbous U بر امده
who came? U که امده
ridgy U بر امده
fordone U از پا در امده
who came? U کی امده
incoming U امده
protractive U جلو امده
prognathic U پیش امده
peregrin or rine U از خارجه امده
prognathous U پیش امده
projective U جلو امده
red hot U تاب امده
in- U :رسیده امده
saleint U بیرون امده
overdue U دیر امده
saleintiant U بیرون امده
protrusile U جلو امده
enthetic U ازبیرون امده
protrusive U جلو امده
protrudent U جلو امده
in U :رسیده امده
jamb U تیربیرون امده
jambs U تیربیرون امده
landed U فرود امده
overshot U پیش امده
worked up U ازکار در امده
aggregate U جمع امده
aggregates U جمع امده
impassionate U به جنبش امده
left over U زیاد امده
leavened bread U نان ور امده
unbred U بدببار امده
worker U ازکار در امده
exopathic U ازبیرون امده
underhung U پیش امده
jutting U پیش امده
exserted U بیرون امده
new come U تازه امده
exserted U پیش امده
red-hot U تاب امده
inchoate U تازه بوجود امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
take steps U اقدامات بعمل امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
cantilever U تیر پیش امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
apogean U از زمین بالا امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
you might have come U باید امده باشید
ecstatically U بوجد امده نشئهای
petiolar U از برگدم بیرون امده
neoteric U تازه بدنیا امده
self born U از خود بوجود امده
bay window U پنجره پیش امده
bay windows U پنجره پیش امده
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
lug U هر عضو جلو امده چیزی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
vizor U لبه پیش امده کلاه
flange U لبه بیرون امده چرخ
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
to run short U زیر short امده است
to t. to account U زیر account امده است
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
flanges U لبه بیرون امده چرخ
visor U لبه پیش امده کلاه
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
visors U لبه پیش امده کلاه
bow window U پنجره پیش امده کمانی
prognathic U دارای ارواره پیش امده
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
air landed U فرود امده از راه هوا
prognathous U دارای ارواره پیش امده
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
at the hand of U بدست
by U بدست
get round U بدست اوردن
come by U بدست اوردن
procuring U بدست اوردن
pick up U بدست اوردن
soothed U دل بدست اوردن
procurer U بدست اورنده
attainable U بدست اوردنی
securer U بدست اورنده
to go to the wright U بدست استادافتادن
provider U بدست اورنده
to come to hand U بدست امدن
get table U بدست اوردنی
get at able U بدست اوردنی
soothe U دل بدست اوردن
procures U بدست اوردن
acquirable U بدست اوردنی
hand in hand U دست بدست
obtains U بدست اوردن
acquire بدست آوردن
acquires U بدست اوردن
acquirer U بدست اورنده
acquiring U بدست اوردن
obtainment U بدست اوری
soothes U دل بدست اوردن
obtain U بدست اوردن
catcher U بدست اورنده
impetrate U بدست اوردن
procured U بدست اوردن
procure U بدست اوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com