Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drill tang
بخشی از مته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
field
U
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
field
U
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
field
U
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field
U
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
fielded
U
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
fielded
U
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
fielded
U
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fielded
U
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
fields
U
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
fields
U
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
fields
U
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fields
U
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
deposit
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
deposits
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
dump
U
بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
file
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
filed
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
front
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
fronting
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
lobe
U
بخشی از عضله یا مغز
lobes
U
بخشی از عضله یا مغز
card
U
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card
U
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
cards
U
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
cards
U
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
slice
U
بخشی از چیزی
slices
U
بخشی از چیزی
tag
U
بخشی از دستور کامپیوتری
tags
U
بخشی از دستور کامپیوتری
part
U
بخشی از چیزی
editor
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد بخشی از فایل را انتخاب کند و تغییر دهد یا حذف کند
editors
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد بخشی از فایل را انتخاب کند و تغییر دهد یا حذف کند
handler
U
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
handlers
U
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
manager
U
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
managers
U
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
cut
U
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
cuts
U
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
header
U
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
headers
U
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات
machine
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machines
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
logic
U
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
string
U
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
allocation
U
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocations
U
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
fetch
U
دستیابی به بخشی از حافظه
fetch
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetched
U
دستیابی به بخشی از حافظه
fetched
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetches
U
دستیابی به بخشی از حافظه
fetches
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
layer
U
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layers
U
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
slave
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaving
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
interlock
U
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocked
U
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking
U
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks
U
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
nest
U
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
nests
U
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
partition
U
بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partitions
U
بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
area
U
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area
U
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
areas
U
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
areas
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
areas
U
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
paragraph
U
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
paragraphs
U
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
semantics
U
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
clear
U
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clearer
U
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clearest
U
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clears
U
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
carrier
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carriers
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
attention
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attentions
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
engine
U
بخشی از بسته نرم افزاری که تابع خاصی را انجام میدهد
Other Matches
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
portions
U
بخشی
portion
U
بخشی
Centigrade
U
صد بخشی
divisor
U
بخشی
dichotomous
U
دو بخشی
tripartite
U
سه بخشی
fraction
U
بخشی از
regional
<adj.>
U
بخشی
partial
U
بخشی
ninefold
U
نه بخشی
hexaploid
U
شش بخشی
local
<adj.>
U
بخشی
fractions
U
بخشی از
bisection
U
دو بخشی
trichotomous
U
سه بخشی
as part of
U
بخشی از
sectorial
U
بخشی
triplet
U
سه بخشی
sectoral
U
بخشی
triarchy
U
سه بخشی
parochial
U
بخشی
sextets
U
شش بخشی
sextet
U
شش بخشی
stanine score
U
نمره نه بخشی
sectoral integation
U
ادغام بخشی
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
animations
U
جان بخشی
animation
U
جان بخشی
fractions
U
1-بخشی از یک واحد
stens
U
مقیاس ده بخشی
efficiency
U
اثر بخشی
part way
U
بخشی از راه
fraction
U
1-بخشی از یک واحد
trichotomy
U
سه بخشی بودن
dezincification
U
فرسودگی بخشی
polychotomy
U
چند بخشی
pleasurableness
U
فرح بخشی
satisfactoriness
U
رضایت بخشی
pleasurability
U
لذت بخشی
physical medicine
U
طب توان بخشی
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
personification
U
شخصیت بخشی
rehabilitation
U
توان بخشی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
vitalization
U
حیات بخشی
vivification
U
حیات بخشی
sectoral integation
U
یکپارچگی بخشی
heptamerous
U
هفت بخشی
stanzas
U
بخشی از بازی
contributing
U
هم بخشی کردن
refreshments
U
نیرو بخشی
effectiveness
U
اثر بخشی
refreshment
U
نیرو بخشی
contributes
U
هم بخشی کردن
contributed
U
هم بخشی کردن
healthfulness
U
صحت بخشی
partial
U
بخشی قسمتی
stanza
U
بخشی از بازی
equipartition principle
U
اصل هم بخشی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
genbraliztion
U
کلیت بخشی
fytte
U
بخشی ازشعر
two sector economy
U
اقتصاد دو بخشی
contribute
U
هم بخشی کردن
effectiveness
U
تاثیر بخشی
revivification
U
باز جان بخشی
staves
U
مقیاس پنج بخشی
phases
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
contribution
U
هم بخشی همکاری وکمک
stanza
U
بخشی ازبازی هاکی
sectoral planning
U
برنامه ریزی بخشی
stanzas
U
بخشی ازبازی هاکی
contributions
U
هم بخشی همکاری وکمک
charitableness
U
خیرخواهی صدقه بخشی
flushes
U
فایل یا بخشی از حافظه
flush
U
فایل یا بخشی از حافظه
phase
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
nose band
U
بخشی از کلگی اسب
partial
U
نیمه کاره بخشی از
courses
U
بخشی از غذا اموزه
course
U
بخشی از غذا اموزه
coursed
U
بخشی از غذا اموزه
arrays
U
بخشی از داده در آرایه
array
U
بخشی از داده در آرایه
phased
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
cost effectiveness
U
تاثیر بخشی هزینه
flushing
U
فایل یا بخشی از حافظه
barge-course
U
[بخشی از سفال بام]
a rosy future
U
آینده امید بخشی
subsegment
U
بخشی کوچک یک سگمنت
vocational rehabilitation
U
توان بخشی شغلی
selectively
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
overlaps
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
cost effectiveness analysis
U
تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
physical medicine
U
درمان بدنی و توان بخشی
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
palm of a glove
U
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
overlap
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlapped
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
selective
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
the pale
U
بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
reviviscence
U
بهوش اوری نیرو بخشی
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
inter sectoral planning
U
برنامه ریزی بین بخشی
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
metaplasm
U
بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
intussusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
bung
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
moto scramble
U
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
beginning
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
bunged
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
front line
U
9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
satellites
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellite
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
bunging
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
beginnings
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
bungs
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
storage
U
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
zeros
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zero
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
usenet
U
بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
internal
U
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
introsusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
to put in a piece of work
U
بخشی از کار دیگران را انجام دادن
parterre
U
بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
selectively
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
branches
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
titillate
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
branch
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
selective
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
rehabilitation
U
تجدید قوا کردن توان بخشی
titillated
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillates
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
hexadecimal notation
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
backplane
U
بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
holdup
U
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
scanned
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
hex
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
nines
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
margins
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
electron gun
U
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
margin
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
scan
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
descender
U
بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
nine
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
shirt-tail
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
executes
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executed
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
execute
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
drives
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
drive
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
nasopharynx
U
بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
machine address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
addressing
U
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
shirt-tails
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
executing
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
operation
U
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
elimination
U
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
general delivery
U
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
parapherna
U
بخشی از دارایی زن که جزوجهیزیه نبود بلکه در اختیارخود زن بود
sea echelon
U
بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
cross reference generator
U
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
routinely
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
factors
U
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
routines
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
deletion
U
1-برش در متن 2-بخشی ازمتن که پاک شده است
factor
U
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
routine
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
miracle play
U
نمایش بخشی از زندگی پیغمبران یا صاحبان کشف وکرامت
pinning
U
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
indo iranian
U
وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
main
U
بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
cases
U
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
case
U
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
pin
U
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
laparectomy
U
برش بخشی از روده که درپهلوی ادمی واقع است
pinned
U
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
operation
U
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
catchall
U
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
IETF
U
انجمنی که بخشی ای از TAB است و استانداردهای اینترنت را بیان میکند
silicon
U
بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند
users
U
بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
integral tank
U
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
unprotected
U
بخشی از صفحه نمایش کامپیوتر که کاربر میتواند تغییر دهد
bot
U
بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد
lan
U
بخشی از شبکه که از بقیه بخشها یا bridge جدا شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com