English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electrostatics U بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
electric attraction U جاذبه الکتریکی
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
coulomb's law U نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
gas-filled tube U لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
discharge tube U لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
rectifier U دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
diode U دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
electrical circuit U مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
limnology U بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
coulomb [C] U کولن [یکای بار الکتریکی در اس آی] [فیزیک] [شیمی]
electronics U شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
free air anomaly U اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
to make a complaint [about] U شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
capillary repulsion U دافعه شعریه
electromagnetic repulsion U دافعه الکترومغناطیسی
magnetic repulsion U دافعه مغناطیسی
repulsion force U نیروی دافعه
vas deferens U وعاء دافعه
expulsive force U قوه دافعه
repulsion of magnets U نیروی دافعه مغناطیسها
repulsion of charges U نیروی دافعه بارها
echophenomena U پدیدههای پژواکی
transient phenomena U پدیدههای گذرا
seismism U پدیدههای زمین لرزه
electrocapillary phenomena U پدیدههای برق- موبینگی
one shot U یک بارهای
subatomic U وابسته به پدیدههای درون اتمی
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
moving loads U بارهای متحرک
amphibious pack U بارهای اب خاکی
door bundle U بارهای دستی
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
air cargo U بارهای محمول هوایی
safe loads tables U جداول بارهای مجاز
floating rates U نرخهای بارهای دریایی
unbalanced rolling masses U بارهای غلطان نامتعادل
block storing U انبار کردن بارهای قوال
backpacks U کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
backpack U کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
pantheism U فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند
phenology U مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
econometrics U کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
n channel mos U مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
nmos U مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
out of step U دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
scissoring U 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
groupage U ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
gravitation U جاذبه
attractions U جاذبه
appeals U جاذبه
gravity U جاذبه
attraction U جاذبه
appeal U جاذبه
law of gravity U جاذبه
valence U جاذبه
appealed U جاذبه
gravitation U جاذبه گرانشی
gravitation U جاذبه ثقلی
gravitation U کشش جاذبه
gravitation U قوه جاذبه
sex appeal U جاذبه جنسی
magnetic attraction U جاذبه مغناطیسی
gravitational constant U ثابت جاذبه
gravitational attraction U جاذبه گرانشی
gravitational waves U امواج جاذبه
electron capture U جاذبه الکترونی
electromagnetic attraction U جاذبه الکترومغناطیسی
sexiness U جاذبه جنسی
gravitational force U نیروی جاذبه
cohesion U جاذبه مولکولی
counter attraction U جاذبه متقابله
attractive force U نیروی جاذبه
attration U جاذبه کشندگی
electrostatic attraction U جاذبه الکترواستاتیکی
capillary attraction U جاذبه شعریه
attraction of current U جاذبه میدان
adhesion U جاذبه سطحی
attractive field U میدان جاذبه
coulomb attraction U جاذبه کولنی
absorpthiveness U قوه جاذبه
attraction force U نیروی جاذبه
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
centripetal force U قوه جاذبه مرکز
geomagnetic U وابسته به جاذبه زمین
interionic attraction U جاذبه بین یونی
intermolecular attraction U جاذبه بین مولکولی
ablatitious U کاهنده قوه جاذبه
law of electrostatic attraction U قانون جاذبه الکترواستاتیکی
law of universal gravitation U قانون جاذبه عمومی
intensity of gravity U گرانی یا جاذبه زیاد
intensity of gravity U شدت با زیادی جاذبه
magnetic dip U قوه جاذبه مغناطیسی
scenic attractions U جاذبه های دیدنی
magnetic dip U میدان جاذبه مغناطیسی
gravity U جاذبه زمین کشش انحراف
intermolecular attractive force U نیروی جاذبه بین مولکولی
cohesion U التصاق یا قوه جاذبه ذرات
gravity U جاذبه زمین درجه کشش
gravitate U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitating U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitating U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
affinity U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
gravitated U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
affinities U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
gravitate U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitates U بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
gravitates U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
geotropism U رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
neap tide U دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
quoad U درباره
in re U درباره
touching U درباره
about U درباره
re- U درباره .....
concerning U درباره
re U درباره
re U درباره .....
on U درباره
toward U درباره
re- U درباره
my sentiment toward him U عقیده من درباره او
respecting U درخصوص درباره
towards U درباره مقارن
to reflect [on] U فکرکردن [درباره]
of U در سوی درباره
travelogs U سخنرانی درباره مسافرت
gospels U بشارت درباره مسیح
travelogues U سخنرانی درباره مسافرت
to crab [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to nag [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to moan U قر زدن [درباره چیزی]
to gripe U قر زدن [درباره چیزی]
to grouch U قر زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U قر زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
travelogue U سخنرانی درباره مسافرت
to nag [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
gospel U بشارت درباره مسیح
to gripe U نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouch U نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to moan U نق نق زدن [درباره چیزی]
to reflect [on] U تامل کردن [درباره]
I am hopeful about the future. U درباره آینده امیدوارهستم
monograph U رساله درباره یک موضوع
nomographer U نویسنده کتاب درباره
I am certain of it. U من درباره اش مطمئن هستم.
to think [of] U فکر کردن [درباره]
all about U همه چیز درباره
as respects ... U درباره ... [با توجه به اینکه... ]
monographs U رساله درباره یک موضوع
book review U مقاله درباره کتاب
traversabel U سخنرانی درباره مسافرت
price expectation U انتظارات درباره قیمت
to bitch [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
attend to U نظر دادن درباره
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
shoptald U گفتگو درباره وضع کسب
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
render judgement on U حکم کردن درباره کسی
idyl U چکامه درباره زندگی روستایی
to obtaini. on anything U درباره چیزی اگاهی یافتن
to crab [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
I am not aware of that. <idiom> U درباره اش آگاه نیستم. [اصطلاح]
symposiums U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
leaders U درباره سایر رکوردهای فایل
to grouse [about somt.] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to grouch U غرغر کردن [درباره چیزی]
to gripe U غرغر کردن [درباره چیزی]
to moan U غرغر کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to sit U درباره موضوعی جلسه کردن
to kvetch [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
parley U مذاکره درباره صلح موقت
parleyed U مذاکره درباره صلح موقت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com